به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، این رمان درباره زندگی زنی است که به دنبال گمشده خود میگردد و در ذهن خود روایتهایی عاشقانه را براساس خواستههایش دنبال میکند.
این داستان از زاویه روایت اول شخص بیان و این گونه آغاز شده است: «نمیدانم از آن زمستان آخر چند روز گذشته، همان زمستانی كه برای اولين و آخرينبار دست سردم را گرفتی تا گرمای دستت كه يک جور متفاوتی بود، چيزی شبيه معجزه و فرق میكرد با هر گرمای ديگری، از دستم به تمام جانم منتقل شود. و باز هم زمستان است. باز هم هوا سرد شده و دستهای من هم، و چقدر خوب است اين سرما. نمیدانم بايد باورم بشود كه بالاخره اين زمستان ميآيی يا نه؟ من دلم میخواهد باور كنم. تا زودتر روزهای مانده تا آمدنت بگذرند اين روزهای بيهوده بی توی من، كه همهشان منحنی و ناراست میگذرند..»
و در بخش دیگری از این داستان آمده است: «ویبره موبایل بالشم را میلرزاند. مرگ بر ویبره سامسونگ که حتی وقتی زیر بالش هم باشد، دلم را از قفسه سینه میاندازد توی پاشنه پایم. جوری که شروین بیدار نشود، از اتاق میروم بیرون. یکراست سمت آشپزخانه. از توی کشو قوطی قرصی را که باید ناشتا بخورم برمیدارم و یکی را ته حلقم میگذارم و با اکراه قورتش میدهم.»
«زمستان با طعم آلبالو» بهار امسال (1391) به شمارگان هزار و 650 نسخه از سوی انتشارات ققنوس منتشر شد. این کتاب 287 صفحه و قیمت آن هفت هزار و 500 تومان است.
دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۱ - ۱۶:۵۵
نظر شما