مجید عمیق در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سابقه انتشار کتابهای کودک را به عنوان مقدمهای بر تشریح مشکلات این عرصه بیان کرد و گفت: حوزه نشر کتابهای کودک و نوجوان حدود ۱۴ میلیون نفر را در کشور ایران مخاطب قرار میدهد. اگر به تاریخچه نشر کتابهای مناسب این گروه سنی در کشورمان مراجعه کنیم میبینیم که قبل از انقلاب کتابهای کمی در این حوزه منتشر شده که ۹۰ درصد آنها هم ترجمه از زبانهای دیگر بودهاند. در آن زمان بیشتر نشر فرانکلین عهدهدار انتشار کتابهای کودک بود. بیشتر داستانهای آثار کودک نیز پیامی در برنداشتند و غالبا تنها به معرفی فرهنگ غرب ميپرداختند. البته گاهی نیز کتابهای علمی ترجمهای نیز برای بچهها منتشر میشد.
این مترجم افزود: تحلیل ادبیات کودک و نوجوان در دوران پیش از انقلاب اسلامی نشان میدهد که در آن زمان ادبیات چیز زیادی برای کودکان و نوجوانان عرضه نمیکرد. کتابهای داستانی هم که به صورت جسته و گریخته منتشر میشد اغلب پیامهایی بزرگسالانه داشتند و مسایل ایدئولوژیک و غالبا مارکسیستی را در غالب کتاب کودک بیان میکردند!
وی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را نگین فعالیتهای حوزه کتاب کودک دانست و گفت: در سالهای ۴۶-۴۷ و اوایل دهه ۵۰ و پس از آغاز به کار انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، آثار موفقی در زمینه کتابهای تالیفی و ترجمه وارد بازار کتاب کودک شد. کتابهایی که از نظر داستان و تصویرگری آثار قابل قبولی و مناسبی به حساب میآمدند. در این دهه مجلات پیک هم منتشر شد و بخشی از آثار تالیفی و ترجمهای ادبیات کودک را در اختیار علاقهمندان قرار داد.
مترجم «جنگل خیزران» درباره وضعیت ادبیات کودک در سالهای بعد از انقلاب اسلامی توضیح داد: بعد از انقلاب با توجه به شرایط انقلاب، نگاهها و ایدهها متحول شد و ادبیات کودک و نوجوان جایگاه خود را در کشورمان پیدا کرد. در دهه ۶۰ ، مجموعه مجلات رشد جای مجلات پیک را گرفت و کیفیت آثار منتشر شده در این مجلات افزایش یافت و داستانهایی با مضامین اخلاقی در این مجلات منتشر شد.
وی ادامه داد: در دهه ۶۰، حوزه کتاب کودک نیز رشد چشمگیری داشت. نسبت کتابهای ترجمه شده به فارسی در مقابل تالیف، از نسبت پیشین کمتر شد، کیفیت کتابهای تالیفی بهبود یافت و تب استقبال از داستانهای جن و پریان اروپایی در کشورمان فروکش کرد. فعالان این حوزه در آن سالها با دل و جان کار میکردند و ۸۵ درصد از آثار منتشر شده تالیفی و تنها ۱۵ درصد ترجمه از زبانی دیگر بود.
عمیق افزود: البته وقتی درباره ترجمه کتابهای کودک صحبت میشود باید توجه داشت که در حوزه علمی، ۹۰ درصد از آثار ترجمهای است، چون تالیف و انتشار این کتابها به دلیل نیاز به تحقیقات علمی درباره موضوع مورد نظر یا ضرورت استفاده از عکس و تصویر هزینه خاصی را به مولف و ناشر تحمیل ميکند.
مترجم کتابهای علمی کودک و نوجوان درباره سهم تالیف و ترجمه از بازار کتاب کودک اظهار کرد: از سال 70 به بعد دوباره شاهد افزایش کمی ترجمه شدیم و تالیف هم با افت کیفی در حدود 20 درصد، از نظر کمی سرجایش بود ولی به دلیل افزایش انتشار آثار ترجمهای این باور نادرست به وجود آمد که ترجمه بازار کتاب کودک را در دست گرفته است در حالی که تالیف باید همزمان با ترجمه خودش را بالا میکشید. در این دوره کتابهای بازاری در کنار آثار ارزشمند نویسندگان مطرح حوزه کودک و نوجوان همچون اریک کارل و لئو لیونی منتشر و از سوی مخاطبان ایرانی نیز با استقبال روبهرو شد و در کنار کتابهای به اصطلاح تن تنی هم به چاپ میرسید. اگر هر سال 50 کتاب ترجمهای فاخر منتشر شود باید تلاش شود تا 100 اثر تالیفی به چاپ برسد اما بیکفایتی تالیف کتاب کودک به آثار سخیف ترجمه شده اجازه خودنمایی میدهد.
وی درباره دلایل افت تالیف گفت: گرانی، تورم و مشکلات اقتصادی از جمله عوامل افت کیفی آثار تالیفی به شمار ميروند. برخی از نویسندگان این حوزه به دلیل مسایل مالی، آثار را بدون بازنگری به ناشر تحویل میدادند و ناشر برای به دست آوردن سود کمی بیشتر از معمول این آثار را منتشر میکرد. مسالهای که در دهه 60 کمتر اتفاق میافتاد. در دهه 60 با وجود جنگ تحمیلی، مشکلات اقتصادی کمتر بود، احتکار، تجملپرستی و اشرافیگری در جامعه وجود نداشت و به همین خاطر تنها کسانی در حوزه کتاب کودک کار میکردند که به آن عشق میورزیدند و انسانهای متعهدی بودند.
مترجم کتاب «سفرهای فضایی» درباره ترجمه کتابهای علمی و مشکلات این حوزه اظهار کرد: در تمام این دههها، ترجمه آثار علمی برای کودکان و نوجوانان جایگاه خود را حفظ کرد اما این عرصه هم از آسیب مترجمان کمسواد در امان نماند و برخی از ناشران هم آثار چنین مترجمانی را بدون ویراستاری علمی منتشر کردند؛ به همین دلیل مخاطبان کتابهای علمی کودک و نوجوان با انبوهی از کتابهای علمی خوب اما پرغلط روبهرو شدند. البته درباره کتابهای علمی مناسب کودکان و نوجوانان به جز ویراستاری علمی، بومیسازی نیز ضروری است.
وی با تاکید بر «به صدا درآمدن زنگ خطر در عرصه کتاب کودک» در اینباره توضیح داد: در دهه ۸۰ وضعیت کتابهای کودک و نوجوان نگرانی نهادهای فرهنگی داخلی را برانگیخت. برخی از مسوولان معتقدند در این سالها ترجمه زیاد شده و موجب از بین رفتن تالیف در این حوزه میشود در حالی که عدم برنامهریزی در تالیف موجب توقف این بخش از ادبیات کودک است؛ نویسندگان کتاب کودک بیشتر به سفارشینویسی روی آوردند و وقتی کاری با عشق انجام نشود، نویسنده به خاطر پول، بیشتر مینویسد و حجم کار را با ترفندهای نادرست افزایش میدهد.
عمیق افزود: در سالهای ۱۳۸۵ مجموعه داستانهای هری پاتر مثل موجی میآید و چند سالی در کشور جولان میدهد و فروکش نمیکند. استقبال از چنین آثاری نشان میدهد که خلایی در عرصه ادبیات کودک و نوجوان کشور وجود داشته است که نتوانسته در مقابل این موج بایستد. اما در کل ترجمه آثار خوب خارجی اشتباه نیست. کودکان همه جهان مثل هم فکر میکنند و میخندند و میتوانند از کتابهای آموزنده و دارای پیامهایی مانند امیدواری، پشتکار و خوبی استفاده یکسانی ببرند. در حقیقت کتابهای تالیفی و ترجمه باید در تعامل با یکدیگر باشند. مگر دنیا خاویار، زعفران و فرش ما را نمیشناسد؟ این شناخت تهاجم فرهنگی به حساب نمیآید. ما هم باید آثار و محصولات خوب آنها را بگیریم و استفاده کنیم.
مترجم کتاب «سیب و ماه» درباره رابطه تالیف و ترجمه و نقش مولفان کتاب کودک اظهار کرد: نویسندگان ایرانی هم باید تلاش کنند آثارشان را در بازار کتاب کودک جهان عرضه کنند. ما در عرصه کتاب دیر جنبیدیم و درخواب خرگوشی خودمان ماندیم. این عقبماندگی باید هرچه زودتر با برنامهریزی درست جبران شود. در بحث رابطه فرهنگی با سایر کشورها و ترجمه آثار آنان در حوزههای مختلف به ویژه در حوزه کودک و نوجوان تعامل بهترین عملکرد است. در این زمینه فرد ضعیف به تقابل روی میآورد. در حالی که اگر تالیف قوی باشد ترجمه سخیف را به خودی خود به حاشیه خواهد راند.
وی برخی از مشکلات انتشار کتاب کودک را چنین برشمرد: یکی از مشکلات عرصه انتشار کتابهای کودک، تعویض مدیران دولتی و مسوولان فرهنگی است. طرحهای خوب نهادها و سازمانهای فرهنگی با تعویض مدیریتها نیمهکاره باقی میماند.
برنامهریزی مدون و جامعی نیز درباره انتشار آثار کودک و نوجوان وجود ندارد. اگر برنامهریزی مشخصی وجود داشته باشد و سهم آثار علمی، مذهبی، ادبی، انقلابی و سایر آثار مشخص شود، بعضی از حوزهها مورد غفلت قرار نمیگیرد. به این منظور کارشناسان باید خلاها و بخشهای اشباع شده نشر کودک و نوجوان را شناسایی و برای اصلاح وضعیت موجود برنامهریزی کنند.
عمیق ادامه داد: توصیه من به مسوولان کتاب کودک این است که از کارشناسان ثابت و مشخصی برای بررسی مشکلات این حوزه استفاده نکنند. گستردهتر کردن دایره کارشناسان و استفاده از خرد جمعی به حل مشکلات ادبیات کودک بیشتر کمک میکند.
وی در پایان با بیان مثالی وضعیت بازار کتاب کودک و شرایط مخاطب در این بازار را این گونه تشریح کرد: من بازار کتاب کودک را به باز میوه و ترهبار تشبیه میکنم. وقتی شخصی برای خرید به بازار بزرگ میوه و تره بار مراجعه میکند، قدرت انتخاب دارد و میتواند با بازدید از غرفههای مختلف میوه مورد نظرش را خریداری کند اما اگر در یک موقعیت اضطراری مجبور به خرید از مغازه کوچک محلهاش شود شاید به میوههای پلاسیده هم قناعت کند. وضعیت کودکان و نوجوانان ما در بازار کتاب نیز به همین شکل است. متاسفانه در حال حاضر بچههای ما گمشدههای خود را در بازار کتابهای تالیفی نمییابند و به کتابهای خارجی قناعت میکنند.
دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۶
نظر شما