سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۱
رمانی از «دونا کراس» برای نخستین بار در ایران به چاپ رسيد

رمان «یوحنا، پاپ مونث» اثری از دونا کراس، با ترجمه جواد سیداشرف روانه بازار کتاب ایران شد. این نخستین کتاب از این نویسنده آمریکایی است که رخت واژگان فارسی می‌پوشد.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جواد سیداشرف، مترجم رمان پر ورق «یوحنا پاپ مونث» که تا به حال‌های چندین رمان کلاسیک و تاریخی را به ایرانیان شناسانده است، گفت: همواره به جست‌و‌جوی کتاب‌هایی هستم که نشانه‌های تلاش و باورمندی برای انسان‌ها را در سطور خود داشته باشد. 

وی درباره انگیزه‌هایش از آثاری که به فارسی ترجمه می‌کند، توضیح داد: در اغلب آثاری که برای ترجمه گزینش می‌کنم، به موضوعات استقامت و خودباوری زنان در جوامع مختلف به گونه‌ای اهمیت داده شده است. 

وی افزود: این کتاب از زبان آلمانی ترجمه و در دهه 90 نوشته شده و تا اواسط سال 2005 از پر‌فروش‌های اروپا و آمریکا بوده است و نخستین کتاب دونا کراس است که در ایران منتشر می‌شود. موضوع اصلی داستان آن درباره زنی است که در اوایل دوران رنسانس با مشکلات جامعه خود دست و پنجه نرم می‌کند و به دنبال علم آموزی و زندگی بهتر مي‌رود. 

سیداشرف در پاسخ به این سوال که «آیا این کتاب اثری فمینیستی به شمار می‌آید؟» گفت: این اثر فمینیستی نیست و درباره زنان قدرتمندی است که با وجود موانعی که در جوامع‌شان بر سر راه دارند، خودشان رانشان می‌دهند و دست از تلاش برای تعالی برنمی‌دارند.

این مترجم افزود:  داستان اين كتاب در اوایل قرن نهم و آغاز قرون وسطی مي‌گذرد؛ زماني که موقعیت زن بسیار نازل بود. اين اثر حكايت زنی است که میل و علاقه‌اش به دانش و شناخت بسیار است و تلاش مي‌كند تا بر مشکلات فایق‌ آید. 

سیداشرف در ادامه توضیح داد: در واقع این زن خود را در موقعیت‌های گوناگون به عنوان مرد جا می‌زند و با کسوتی مردانه در اجتماع ظاهر می‌شود. وي مانند مردان پیشرفت می‌کند، پا به پای آنان عالم می‌شود و رتبه می‌گیرد، و این نشان می‌دهد که زنان نیز در کسب علم و آموزش کمتر از مردان نیستند.
 
این رمان این‌گونه آغاز شده است: «بيست و هفتمين روز از ماه زمهرير سال 814 پس از ميلاد مسيح، قابله‌اي به نام «هروترود» با بورانی از برف و طوفان روبرو می‌شود. شروع داستان شرح تندبادی است كه به سردی يخ از لابه‌لای درختان لخت و سرمازده وزيدن گرفت و در تن لرزان هروترود فرو رفت و از سوراخ‌ها و وصله‌هاي قباي پشمی نازكش گذشت. كوره راه جنگلی پوشيده از توده‌های برف بود و او در هر گامی كه بر می‌داشت تا زانو در برف فرو می‌رفت. قشری از يخ روی ابروان و پلک‌هايش نشسته بود. هروترود هر چند لحظه يک‌بار دستی به صورتش می‌كشيد و برف‌ها را پاک می‌كرد تا بتواند راه را تشخيص دهد. دست‌ها و پاهايش، با آن كه چند لايه پارچه دور آن‌ها پيچيده بود، از شدت سرما درد می‌كرد. چند قدم آن طرف‌تر لكه سياه و مبهمی روی برف‌ها پديدار شد. اين لكه سياه، لاشه كلاغ يخ‌زده‌ای بود. حتی اين لاشخورهای مقاوم و جان سخت هم در آن زمستان بی‌نهايت سرد می‌مردند. يعنی از گرسنگی می‌مردند، چون لاشه جانوران چنان يخ می‌زد كه حتی كلاغ‌ها هم نمی‌توانستند با منقارشان يخ را بشكنند و گوشتی از استخوان جدا كنند. تن قابله داستان ما از تماشای اين منظره می‌لرزيد و بر سرعت گام‌هايش می‌افزود. درد زايمان همسر كشيش روستا آغاز شده بود. هروترود با تلخی بسيار با خود گفت: اين كوچولو هم چه وقت خوبی را برای تولد انتخاب كرده است! فقط در همين يك ماه گذشته پنج نوزاد به دنيا آوردم كه هيچ يک از آن‌ها بيشتر از دو هفته زنده نمانده‌اند.» 

«يوحنا، پاپ مونث» در 832 و به شمارگان هزار و 650 نسخه از سوی انتشارات ققنوس راهی بازار کتاب شده است. این رمان 832 صفحه و قیمت آن 29 هزار و 500 تومان است.

حشاشین (چاپ دهم)، دختر مغول (چاپ هشتم)، مفتش و راهبه (چاپ پنجم) و سلطانه (چاپ دوازدهم) از جمله رمان‌هایی هستند که تا به حال به قلم سیداشرف ترجمه و از سوی همین ناشر به چاپ رسیده‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها