سه‌شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۵
مثقالی: در تصویرگری به مخاطب و توانایی ادراک او توجه نمی‌شود

در نشست «تصویرگری خوب برای کودکان و نوجوانان»، ارتباط با مخاطب، رابطه متن و تصویر و ویژگی‌های زیبایی‌شناختی از معیارهای تصویرگری خوب معرفی شدند. فرشيد مثقالی یکی از کارشناسان حاضر در این نشست درباره وضعیت تصویرگری کتاب کودک در ایران اظهار کرد: در تصویرگری به مخاطب و توانایی ادراک او توجه نمی‌شود.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «تصویرگری خوب برای کودکان و نوجوانان و ترویج کتابخوانی» با حضور فرشید مثقالی و جمال‌الدین اکرمی برگزار شد. 

در ابتدای این نشست مثقالی درباره تصویرگری خوب اظهار کرد: اگر تصویرگری خوب را تصویرگری مناسب معنا کنیم؛ این نوع از تصویرگری باید بتواند با کودک ارتباط برقرار کند اما به طور کلی، «خوب» از منظر افراد مختلف، طراح، تصویرساز و مخاطب معانی و تعابیر متفاتی دارد.

برگزیده جایزه آندرسن سال 1974، درباره معیارهای تصویرسازی خوب در ایران توضیح داد: در ایران، معیارهای شکلی، فرمی و نوآوری‌ها معیار قضاوت درباره خوبی و بدی کارها قرار گرفته‌اند و کلیت فرمالیستی چنان بر مکاتب تصویرگری حاکم است که تناسب سنی اثر و مخاطب و ارتباط متن و تصویر گسسته شده است.

وی ادامه داد: ولی منظر دیگری هم برای برآورد خوبی و بدی تصویرسازی‌ها وجود دارد و آن زاویه‌ای است که مخاطب به کار نگاه مي‌کند. مخاطب یعنی کسی به غیر از ما که چیزی را برای او روایت می‌کنیم و وقتی مخاطب ما کودک است باید از کلمات ساده‌تر استفاده کنیم چون قصد برقراری ارتباط با این مخاطب را داریم و برای چنین کاری مهم نیست ما چه میزان دانش و توانایی داریم بلکه ما باید خودمان را به دانش مخاطب محدود کنیم.

این مدرس تصویرگری با از نادیده گرفتن مخاطب در کتاب‌های کودک اظهار گلایه کرد و گفت: متاسفانه در تصویرگری به تنها چیزی که تعمق نمي‌کنیم مخاطب و توانایی ادراک اوست. معمولا جادوی شکل، طرح و رنگ آن‌چنان ما را به خود مشغول می‌کند که فکر نمی‌کنیم برای چه کسی کار مي‌کنیم.

مثقالی «ارتباط با مخاطب» را یکی از مهم‌ترین معیارهای تصویرگری خوب دانست و در این‌باره توضیح داد: در تصویرگری باید گروه سنی مخاطب در نظر گرفته و زبان تصویری مناسب آن گروه سنی اتخاذ شود. تصویرگری برای مخاطبان گره سنی 3 تا 6 سال که توانایی ذهنی‌شان محدودتر است با تصویرسازی برای کودکان دبستانی یا نوجوانان متفاوت است؛ به عنوان مثال در تصویرگری برای این گروه سنی مهم نیست که چقدر ریزه‌کاری به کار می‌رود چون این دسته از مخاطبان تنها کلیات را درک می‌کنند.

تصویرگر کتاب «ماهی سیاه کوچولو» ارتباط متن با تصویر را یکی دیگر از معیارهای مشخص‌کننده تصویرگری خوب دانست و دراین‌باره گفت: به طور کلی علت وجود تصویر در کتاب، کامل کردن متن است، البته تصویرسازی تزیینی مانند انواع مینیاتور و تذهیب هم وجود دارد که برای غنای کتاب به کار می‌رود ولی در کتاب کودک علتی برای استفاده از تصویرگری به جز ملموس کردن نوشته و پر کردن فضاهای خالی متن وجود ندارد؛ فضاهایی که متن نتوانسته یا نخواسته به آن بپردازد.

مثقالی درباره یکی دیگر از معیارهای تصویرگری خوب اظهار کرد: مساله فرم و زیبایی‌شناسی هم یکی از معیارهای مهم تصویرگری خوب است که می‌توان آن‌را از دو لایه ساختار و پرداخت بررسی کرد. از طرفی این تنها حیطه‌ای است که می‌تواند به طور مستقل مورد قضاوت قرار بگیرد و به همین خاطر اغلب تصویرگران جوان کشورمان تمام تلاش خود را در این حیطه متمرکز می‌کنند و تصاویر زیبایی می‌آفرینند که اغلب با متن و مخاطب ارتباطی برقرار نمی‌کند.

در بخش دیگری از این نشست اکرمی درباره مقدمه‌ای را درباره دیدگاه‌های جهانی رایج درباره تصویرگری ارایه داد. این پژوهشگر حوزه تصویرگری گفت: دیدگاه‌های متفاوتی درباره تصویرگری وجود دارد به عنوان مثال وارژا لاواته معتقد است ما نباید کتاب‌های کودک را تصویرگری کنیم و به این وسیله باعث محدود کردن ذهنیت و تخیل کودک شویم. برخی از تصویرگران مدرن کتاب‌های کودک نیز معتقدند ما تصویرگری می‌کنیم و کاری نداریم که مخاطب کودک آن را می‌فهمد یا نه. خود آقای مثقالی هم در کارهایش ثابت می‌کند که چندان پایبند سن کودک نیست.

نویسنده کتاب «کودک و تصویر» زیبایی را یکی از مهم‌ترین معیارهای تصویرگری خوب دانست و گفت: زیبایی شامل فرم، ترکیب‌بندی و رنگ ویژگی مهمی در تصویرگری است. عواملی مانند ارتباط با مخاطب و تناسب اثر با گروه سنی او نیز وجود دارد که من تاکیدی بر آن ندارم و فکر مي‌کنم با توجه به چندگانگی درک کودک در سنین مختلف باید در آن تجدید نظر شود.

در بخش بعدی این نشست، مثقالی در پاسخ به برخی از اظهارات اکرمی گفت: من از تصویرگران پیشرو ایران بوده‌ام و در زمانی که که انواع و اقسام تصویرگری وجود داشت من تصویرگری غیرمتعارف را کار کرده‌ام اما تعریف شما را از تصویرگری مدرن و عوامل موثر بر آن نمی‌پذیرم و معتقدم جریان تصویرگری ما فرمالیستی شده و کودک با آن ارتباط برقرار نمی‌کند.

تصویرگر کتاب «پسرک چشم آبی» افزود: شما سعی می‌کنید تصویرگری ایران را به دنیا وصل کنید در حالی که ما ربطی به دنیا نداریم. آنها از 150 سال قبل کتاب‌های تصویری خاص کودکان داشتند اما قدمت کل صنعت نشر ما 60 سال است. ما احتیاج داریم که تعاریفمان از تصویرگری را با توجه به فرهنگمان بازبینی کنیم.

مثقالی با بیان ویژگی‌های هنر مدرن، در این‌باره توضیح داد: مدرنیزم در جوامعی کاربرد دارد که تمام اجزای آن از هم گسسته است. خانواده و قبیله از هم منفرد شده‌اند و فقط فرد وجود دارد اما در ایران ما در یک جامعه نیمه سنتی زندگی می‌کنیم. به همین دلیل باید آن چه را که وجود دارد بررسی و تحلیل کنیم و نسبت به وضع موجود نظر بدهیم.

وی ادامه داد: این جمله که «لازم نیست تصاویر کتاب کودک را کودک بفهمد» برای تصویرگری ما مثل زهر است. وظیفه کتاب این است که با کودک ارتباط برقرار کند.

اکرمی در پاسخ به بحث مطرح‌شده از سوی مثقالی اظهار کرد: من معتقدم که همه کتاب‌ها برای همه گروه‌های سنی مناسب نیستند و شاید بعضی از کودکان، بعضی از کتاب‌ها را نفهمند. قاعده‌افزا بودن و نوآوری اهمیت دارد. نباید درجه فهم کودک و نوجوان را استانداردسازی کنیم.

این نویسنده کتاب‌های کودک و نوجوان درباره معیارهای تصویرگری خوب گفت: استاندارد تصویرگری خوب با توجه به زمان و مکان متفاوت است. در تصویرگری خوب باید اصول زیبایی‌شناسی حفظ شود، کودکان، البته نه همه کودکان، با اثر ارتباط برقرار کنند و تصویر خوب باید حرفی اضافه‌تر از متن داشته باشد.

اکرمی یکی از ضعف‌های تصویرگری ایران را کم تعداد بودن منتقدان تصویرگری عنوان کرد و در این‌باره گفت: در کنار تصویرگر خوب باید منتقد خوب هم جود داشته باشد اما به ازای جامعه چهار هزار نفری تصویرگران ایرانی متاسفانه چهار منتقد هم وجود ندارد.

دهمین نشست ترویج کتابخوانی با موضوع «تصویرگری خوب برای کودکان و نوجوانان»، ساعت ۱۵ تا ۱۷ دوشنبه ۲۲ خرداد، در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها