تورج رهنما در کتاب «سه نمایشنامهنویس بزرگ جهان» به شرح و تحلیل آثار برشت، فریش و دورنمات، سه نمایشنامهنویس مطرح معاصر میپردازد. در این کتاب زوایای جدیدی از آثار این سه نویسنده تئاتر مدرن برای مخاطبان روشن میشود.این اثر بعد از 30 سال تجدید چاپ شده است._
کتاب با یک مقاله با عنوان «مسیر و تحولات نمایشنامهنویسی در غرب» آغاز میشود. نویسنده در این مقاله به بررسی اتفاقات نمایشی غرب و سیر پیشرفتهای آن پس از رنسانس میپردازد و تحولات نمایشی در سبکها و شیوههای اجرا و حتی مضمونها را بر میشمرد، تا زمینههای لازم را برای بحث درباره برشت، فریش و دورنمات، آماده کند.
در ادامه کتاب، تحلیل زندگی و آثار این سه نمایشنامهنویس در قالب سه فصل مجزا وجود دارد. نویسنده بنا به رسم معمول این گونه از رسالهها، از زندگینامه این هنرمندان شروع میکند. قلم نویسنده در این بخش جذاب است و نوشتهها بیانی داستان گونه دارند و همین مساله باعث میشود که مخاطب با تکتک جملات همراهی کند.
همچنین نویسنده از تحلیل جامعهشناختی آثار هم غفلت نمیکند، چرا که به نظر فضای اجتماعی آن روزهای کشورهای اروپایی (با توجه به وقوع دو جنگ جهانی) تاثیر غیرقابل انکاری بر هنر این کشورها و حتی کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا داشت. به عنوان مثال در بخش مربوط به برشت در صفحه 37 کتاب آمده است: «برشت پس از دریافت دیپلم در سال 1917 رهسپار مونیخ شد و در دانشگاه این شهر به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت، اما سالی نپایید که او را مانند بسیاری از جوانان دیگر به جبهه جنگ فرستادند.»
در جنگ کار برشت خدمت در بیمارستانهای نظامی و کمک به مجروهان بود، اما مشاهده خرابیهای جنگ از یکسو و شوربختیهای حاصل از آن از سوی دیگر، اثر بسیار دردناک بر روح وی گذاشت. اینکه برشت بعدها در بسیاری از آثار خود جنگ را مورد انتقاد قرار داده است، بدون شک نتیجه دیدن صحنههای جانگدازی است که با آنها در جبهه روبهرو شده بود.
نویسنده در بخش مربوط به برشت در هرمطلبی که لزومی حس کرده، ترجمه اشعاری از برشت را میآورد تا تاثیر مطلب و همچنین سندیت آن بیشتر شود. این مساله به آشنایی کامل و وافر او با ادبیات آلمانی، به خصوص ادبیات معاصر این کشور دارد.
اما منابع مکتوب درباره ماکس فریش این نویسنده زاده سوییس، محدود میشود به مطالب موجود در برخی کتابهای تاریخ نمایش و شاید این کتاب از معدود منابعی باشد که مطالب دست اولی در مورد فریش دارد.
البته شاید بیان این نکته نیز جالب باشد که نویسنده این کتاب با فریش و دورنمات آشنایی نزدیک داشت. دورنمات در بهار 1341 در تئاتر «کامر اشپیله» مونیخ حضور مییافت تا بر نحوه اجرای نمایشنامه «فیزیکدانها» اثر خودش، نظارت داشته باشد و تورج رهنما که اجازه داشت پیش از ظهرها در آن تئاتر حضور داشته و تمرین بازیگران را از نزدیک ببیند، با دورنمات مشغول به گفتوگو میشد و از عقاید هنری او آگاهی مییافت.
ماکس فریش نیز در پاییز سال 1351 به تهران آمد و گویا قصد داشت پس از آن به مسکو سفر کند که در این فرصت تورج رهنما با او درباره موضوعات گوناگون حوزه تئاتر گفتوگو میکند. بر این اساس میتوان نوشتههای تورج رهنما در این کتاب را نوشتههایی اصیل و با اعتبار قلمداد کرد.
پشت جلد کتاب ترجمه یکی از شعرها برشت درج شده است: «من، برتولت برشت/ از جنگلهای سیاه میآیم/مادرم، هنگامی که در بطن او آرامیده/ بودم/ مرا به شهرها آورد./ اما سرمای جنگلها تا روزِ مرگ/ در پیکرم باقی خواهد ماند./ من با مردم مهربانم و بهشیوه آنان/ کلاه سیلندر بر سر میگذارم./ میگویم: آنها مانند جانوارنند،/ تنها بوی دیگری دارند/ و میگویم: مهم نیست! من هم چنینم!»
دومین چاپ کتاب «سه نمایشنامهنویس بزرگ جهان» اثر تورج رهنما را انتشارات افراز در 201 صفحه و قیمت 6 هزارو 600 تومان منتشر کرده است.
تورج رهنما دکترای ادبیات آلمانی و ادبیات تطبیقی دارد. او یکی از کسانی است که بیشترین سهم را در معرفی و ترجمه و انتشار آثار ادبی و نمایشی معاصر ایرانی به زبان آلمانی داشته است. از جمله کتابهای او به زبان آلمانی میتوان به ترجمه نمایشنامه «چوب به دستهای ورزیل» اثر غلامحسین ساعدی و «ادبیات نمایشی در ایران» (انتشار در سال 1981 در هانوفر) اشاره کرد.
«دفاع از گرگها؛ نمونههایی از شعر امروز آلمان»، «چهره غمگین من؛ نمونههایی از داستانهای کوتاه آلمانی»، «یک عمر در خدمت دو فرهنگ» و «از شعر خاکستری تا شعر سپید» نام برخی از کتابهای فارسی تورج رهنما است.
نظر شما