سه‌شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۲۰:۴۰
ابراهيمي‌ديناني:تنها مستقل،ذات خداوند است

غلامحسين ابراهيمي‌ديناني، نويسنده و استاد فلسفه اسلامي در همايش «فلسفه ارتباطات و چالش‌های ارتباط‌پژوهی در جهان معاصر» گفت: حضرت محمد(ص) مي‌فرمايد كه خدايا ذات تو را نمي‌توانم بشناسم، بنابراين ما يك مستقل بدون هيچ ربطي داريم و آن مستقل، ذات خداوند است._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) در همايش «فلسفه ارتباطات و چالش‌های ارتباط‌پژوهی در جهان معاصر»كه عصر امروز (26 ارديبهشت) در موسسه حكمت و فلسفه ايران برگزار شد غلامحسين ابراهيمي‌ديناني، نويسنده و استاد فلسفه در ابتداي سخنانش، مساله ربط و ارتباط را يكي از عميق‌ترين مسايل هستي دانست و گفت: در دنياي امروز خوشبختانه يا متاسفانه بحث‌هاي ماهوي كم است يا اصلا نيست. علما مدام به دسته‌بندي مي‌پردازند و سخني از ماهيت يك امر به ميان نمي‌آورند.

نويسنده كتاب «ماجراي فكر فلسفي» سخنانش را با طرح يك سوال پي گرفت و گفت: ارتباط با ربط چه فرقي دارد و كدام يك بر ديگري مقدم است؟ نسبت ارتباط و ربط شبيه نسبت اضافه و مضاف است. بديهي است كه ارتباط از ربط گرفته شده است. ما با تمام عالم به واسطه ربط، ارتباط داريم، اما اين ربط كجاست؟ شايد هيچ واژه‌اي كثيرالاستعمال‌تر از ربط در زبان ما نباشد، ولي با وجود اين نمي‌توانيم بگوييم كه ربط كجاست.

وي افزود: چيزهايي كه مي‌گويم فلسفه است و آن‌طور كه برخي ادعا مي‌كنند، فلسفه به درد نمي‌خورد، اما اگر فلسفه به درد نمي‌خورد چرا عده‌اي فلسفه مي‌خوانند؟ فلسفه يك فايده دارد، كسي كه فلسفه مي‌خواند احمق باقي نمي‌ماند، هرچند ممكن است كه فيلسوف احمق نيز داشته باشيم. اگر بتوانيم با فلسفه زندگي كنيم و تنها به آموختن اصطلاحات فلسفي بسنده نكنيم، با ناداني جنگيده‌ايم.

ابراهيمي‌ديناني گفت: مي‌توانيد يك موجود در اين عالم پيدا كنيد كه خارج از حوزه ربط باشد؟ به حضرت حق قسم كه چنين موجودي را نمي‌توان پيدا كرد. جست‌وجوي ما براي يافتن ربط مانند جست‌وجوي فردي است كه با شمعي در دست، به دنيال خورشيد مي‌گردد. ما در درياي ربط به سر مي‌بريم و خود نيز ربطيم. هرگاه بي‌ربطي را در اين عالم يافتيم، ارتباط را نيز مي‌توانيم پيدا ‌كنيم.

وي علم را مصداق كامل ربط دانست و گفت: علم و عالم بدون معلوم ممكن نيست و اين به معناي ارتباط است. علم، عين ربط است. علم خود ربط است پس چگونه مي‌خواهد ربط را بشناسد؟ شايد خداوند را موجودي فاقد ربط بدانيم، اما خدا نيز در حوزه ارتباط قرار مي‌گيرد، زيرا خداوند با صفات خويش مرتبط است. پس ببينيد مساله ربط چقدر پيچيده است؟!

اين نويسنده و استاد فلسفه اسلامي، به نقش ربط در گزاره اشاره كرد و گفت: ما تنها قادر به درك گزاره‌ها هستيم. گزاره‌ها از اسم، فعل و ربط تشكيل شده‌اند. علماي نحو در تعيين درجه اهميت اجزاي گزاره، اولويت را به اسم مي‌دهند و فعل و ربط را در درجه‌هاي دوم و سوم اهميت يك گزاره مي‌دانند. اين عالمان اشتباه مي‌كنند، زيرا حرف ربط مهم‌ترين ركن يك گزاره است. ما بدون حروف ربط با مفرداتي روبه‌روييم كه قادر به انتقال هيچ مفهومي نيستند، بنابراين جهان نيز بدون ربط، معلق خواهد بود.

نويسنده كتاب «معاد از ديدگاه حكيم مدرس زنوزي» ادامه داد: مي‌خواهم از اين بحث، يك نتيجه توحيدي بگيرم. حضرت محمد(ص) مي‌فرمايد كه خدايا ذات تو را نمي‌توانم بشناسم. اين سخن را برترين بنده خداوند مي‌گويد، بنابراين ما يك مستقل بدون هيچ ربطي داريم و آن مستقل، ذات خداوند است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها