ايبنا - خواندن يك صفحه ازيك كتاب را مي توان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعه اي ازاكسير دانايي، لحظه اي همدلي با اهل دل، استشمام رايحه اي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و..
برخی از چیزها جزء لوازم کار نویسندگی است. مثلاً نویسندهها همیشه به تایید و تمجید و تشویق احتیاج دارند. معمولاً دوستان نویسنده با خواندن نوشتههای او این کارها را انجام میدهند. اما اطلاعات آنها درباره نوشته کم است. آنها به نویسنده دروغ نمیگویند، اما دانش نقادی و درک عمیقی را که نویسندهها بدان نیازمندند ندارند. بنابراین ارزیابی نقادانه آنها سطحی است.
باری، میشود از تملقها، نوازشها ارجگذاریشان حظّ برد، اما نباید نقدهایشان را جدی گرفت؛ حتی اگر دقیقاً باب دل نویسنده حرف بزنند. چون آنها دوستان نویسندهاند و اگرچه ممکن است جنبههایی از اثر نویسنده را که دوست ندارند به زبان آورند، اما صداقت منهای دانش، کمک چندانی به نویسنده نمیکند. چه بسیار نویسندگان تازهکاری که با شنیدن همین اظهار نظرها، گمراه شدهاند و فکر کردهاند اثر متوسطشان اثری بزرگ است. در هر حال، معنی حسن نیت، نقد شایسته نیست.
از طرف دیگر اگر نویسنده اثرش را به دشمنانش بدهد تا بخوانند و اظهار نظر کنند، نتیجه کار نقد بهتری نخواهد بود. دشمنان نویسنده، نوینسده را مایوس میکنند چراکه عیبجو هستند و نویسنده را مسخره میکنند و او را حرفهای نمیدانند. آری، دشمنان نویسنده داناتر از دوستانش نیستند.
البته مرکزی خاص و اجتماعی مطلوب و شایسته که افراد آن با صلاحیت و آشنا به نویسندگی باشند تا نویسنده آثارش را برای آنها بخواند وجود ندارد. و تازه راهنماییهای نقادانه بسیار سطح بالا نیز توام با برداشتهای غلط، مغشوش و گمراهکننده است. با این حال شاید بهترین محیط، مکانی است که نویسندگان در آن گرد هم میآیند و درباره آثار مختلف بحث و مناظره میکنند. چرا که آنها تجربهای واقعی از نویسندگی دارند.
صفحه 168/ درسهایی درباره داستاننویسی/ اثر لئونارد بیشاپ/ ترجمه محسن سلیمانی/ انتشارات سوره مهر/ چاپ چهارم/ سال 1390/ 480 صفحه/ 7200 تومان
نظر شما