جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۰:۱۸
گيتا گركانی: سليقه‌ي خود را در كتاب‌ خواندن بشناسيد

«گيتا گركاني» از نويسندگان و مترجمان حوزه‌ي كتاب‌هاي كودكان و نوجوانان است. او كه در سال 90 كتاب‌هاي جديدي از «آنتوني هوروويتس» را براي نوجوانان ترجمه كرد، اين‌روزها بيش‌تر از هميشه مشغول مطالعه است. گركاني به بچه‌ها پيشنهاد مي‌كند از روزهاي نوروز استفاده كنند و سليقه‌ي خود را در ميان سبك‌هاي مختلف ادبي پيدا كنند.

ايبنا نوجوان: خانم «گركاني» مترجم و نويسنده‌ي كتاب‌هاي كودكان و نوجوانان متولد 1337 در تهران و دانش‌آموخته‌ي ادبيات نمايشي از دانشكده‌ي هنرهاي دراماتيك است. 

اين مترجم علاوه بر فعاليت در حوزه‌ي ادبيات كودك و نوجوان، به مدت ده سال هم سرپرستی گروه تئاتر و سینماي فرهنگ‌نامه‌ی شورای کتاب کودک را بر عهده داشته و حدود چهارده مقاله در حوزه‌ی تئاتر و سینما برای اين فرهنگ‌نامه نوشته است. 

او از آن دسته مترجماني است كه از كودكي سرش در كتاب و مطالعه بوده و البته از كسي كه پيش از رفتن به مدرسه خواندن و نوشتن را ياد گرفته، كمتر از اين هم نمي‌توان انتظار داشت. او در اين‌باره گفت: «قبل از رفتن به مدرسه آنقدر به پدرم اصرار كردم كه خواندن را به من ياد بدهد تا مجبور شد كتاب اول ابتدايي را تهيه كند و الفبا را يادم دهد. به همين دليل قبل از اين‌كه به مدرسه بروم بسياري از كتاب‌هاي چارلز ديكنز و نويسندگان ديگر را خوانده بودم. وقتي هم كه به مدرسه رفتم، بي‌سوادي بچه‌هاي ديگر به‌نظرم عجيب بود و در همان زمان‌ها بود كه مطالعه‌ي آثار داستايوسكي را شروع كردم. شايد به نظر خيلي‌ها اين موضوع عجيب باشد اما براي من كه همه‌ي اعضاي خانواده‌ام اهل مطالعه و كتاب بودند و خودم هم لذت خواندن را كشف كرده بودم چندان هم عجيب نبود.»

مترجم «پسر گم‌شده» ادامه داد: «به‌نظر من هر كس لذت مطالعه را بچشد ديگر كتاب را رها نخواهد كرد. شايد بچه‌ها فكر مي‌كنند كه خواندن كتاب‌هاي غيردرسي هم مانند كتاب‌هاي درسي است كه حتماً بايد چيزي از آن‌ها ياد گرفت. در حالي‌كه لذت بردن از مطالعه مهم‌ترين مسأله است كه اميدوارم بچه‌ها آن را تجربه كنند

نويسنده‌ي «حلزون‌ها و پروانه‌ها» علاوه بر مطالعه، روزهاي نوروز را يكي از بهترين روزهاي دوران كودكي و نوجواني‌اش مي‌داند: «نوروز هميشه برايمان شادي‌آور بود و حتي اگر مشكلات يا اتفاقات بدي هم مي‌افتاد باز هم لحظه‌ي تحويل سال همه‌ي اعضاي خانواده دور هم مي‌نشستيم و به آرزوهاي خوبمان فكر مي‌كرديم

گرچه آيين‌هاي نوروز با گذشته فرق نكرده اما حالا گيتا گركاني جزء بزرگ‌ترهايي است كه به كوچك‌ترها عيدي مي‌دهد: «وقتي ما كم‌سن و سال بوديم مسووليت كمتري داشتيم و مادر و پدر براي بچه‌ها لباس مي‌خريدند، خانه‌تكاني مي‌كردند و سفره‌ي هفت‌سين را مي‌چيدند. ما فقط از همه‌ي اين اتفاقات لذت مي‌برديم و عيدي مي‌گرفتيم. آن زمان 10 توماني كه پدر از بين صفحات قرآن به ما عيدي مي‌داد بهترين هديه‌ي عيد بود. چون مهم نبود كه عيدي چيست مهم اين بود كه پدر و مادر به يادمان بودند. اما حالا ما بايد همه‌ي اين كارهاي را انجام دهيم و اين سنت را براي بچه‌هاي آينده حفظ كنيم. چون سنت‌ها به كودكان و نوجوانان هويت فرهنگي مي‌دهند. اين باعث مي‌شود بچه‌ها حس كنند جايي در اين دنيا ريشه دارند كه بايد به آن خدمت كنند

البته نوشتن مشق‌هاي عقب‌افتاده يكي از دردسرهاي روزهاي پاياني نورزو براي اين نويسنده بوده: «يكي از فجايع نوروز، مشق‌هايي بود كه بايد مي‌نوشتيم. اگر آن مشق‌ها نبودند حتماً عيدها بيش‌تر خوش مي‌گذشت! من جزء كساني بودم كه تا روز سيزده‌به‌در مشق‌هايم را نمي‌نوشتم و البته در تمام مدت هم عذاب وجدان داشتم! بالاخره روز سيزده‌به‌در كه همه به گردش مي‌رفتند من سرم را با نوشتن گرم مي‌كردم

مترجم «غول بزرگ مهربان» معتقد است: «كتاب‌هايي هستند كه بهتر است بچه‌هاي اهل مطالعه آن‌ها را بخوانند مثل «شازده كوچولو» آنتوان دوسنت اگزوپري، «تام ساير» و «هاكلبري‌فين» اثر مارك ‌تواين و آثار چارلز ديكنز. اما بهتر است ابتدا بچه‌ها سليقه‌ي خود در ميان سبك‌هاي مختلف بشناسند.»

گركاني در اين‌باره پيشنهاد جالبي براي نوجوانان دارد: «اگر جاي بچه‌ها باشم از فرصتي كه نوروز ايجاد مي‌كند استفاده مي‌كنم و به كتاب‌فروشي‌ها سر مي‌زنم. حتماً لازم نيست براي كتاب‌ خواندن از كسي كمك بگيرند. من پيشنهاد مي‌كنم در كتاب‌فروشي‌ها بعضي از كتاب‌ها را ورق بزنند و چند صفحه‌ي اولش را بخوانند. شايد بتوانند كتابي مطابق با سليقه‌ي خود پيدا كنند و از خواندن آن لذت ببرند. شايد بعضي از بچه‌ها كتاب‌هاي فانتزي و بعضي‌هايشان كتاب‌هايي با حال و هواي واقع‌گرايانه را بپسندند؛ اين هيچ اشكالي ندارد، مهم اين است كه بچه‌ها خودشان را بهتر بشناسند و بفهمند چه نوع كتاب‌هايي را دوست دارند. اين فرصت مي‌تواند نقطه‌ي شروع لذت بردن از خواندن و مطالعه براي بچه‌ها باشد

گيتا گركاني در سال جديد براي بچه‌ها ايران اميدواري، شادي و سلامت آرزو كرد و گفت: «زماني كه كودك بودم فكر مي‌كردم اگر غول چراغ جادو داشته باشم چه آرزويي خواهم داشت؟ و آنقدر به اين موضوع فكر كردم كه موضوع خيلي پيچيده شد! اما حالا براي همه‌ي بچه‌ها شادي، سلامت و اميدواري آرزو مي‌كنم. چرا كه آنچه انسان را در سخت‌ترين شرايط نجات مي‌دهد و زنده نگه مي‌دارد، اميدواري است. من در زندگي مديون كساني هستم كه درها را به رويم مي‌بستند چرا كه باعث مي‌شد تا دنبال درهاي ديگري باشم. اميدوارم بچه‌ها هم در همه‌ي لحظه‌هاي زندگي‌شان اميدشان را از دست ندهند

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها