شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۸
رمان تسیپکین با نگاهي به ادبیات روسیه بررسی شد

جلسه نقد رمان «تابستان در بادن بادن» اثر لئونید تسیپکین، جمعه 28 بهمن، با حضور مترجم کتاب و محسن حکیم‌معانی، منتقد، در شهر کتاب ساوه برگزار شد. این رمان با نگاهي به ادبیات روسیه بررسی شد و حکیم‌معانی آن را فراداستانی پست مدرن دانست.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از روابط عمومی شهر کتاب ساوه، «تابستان در بادن بادن» یک اثر رویا‌گونه است که در آن نویسنده خود را جای شخصیت اول داستان می‌گذارد و زندگی خود را در کنار داستایوسکی روایت می‌کند. در این اثر با دو روایت روبه‌رو هستیم که از سال‌های متفاوت ولی به موازات هم به پیش می‌روند و مخاطب با داستایوفسکی از نگاه یکی از علاقه‌مندان (نویسنده) به او آشنا می‌شود.

جلسه نقد این کتاب در روز جمعه 28 بهمن ماه با حضور غلامرضا قاسمی‌زاده مسوول برپایی جلسات نقد کتاب شهر کتاب ساوه و بابک مظلومی مترجم این اثر و همچنین محسن حکیم معانی، منتقد ادبی، برگزار شد.
 
در ابتدای جلسه بابک مظلومی ضمن معرفی خود گفت که تاکنون علاوه بر این اثر یک کتاب دیگر با عنوان «رز خارزار» نوشته رابرت کوور، نویسنده پست مدرن آمریکایی توسط وی ترجمه و به بازار کتاب ارایه شده و تعدادی از این کتاب توسط ایشان به حضار در جلسه اهدا شد.

مظلومی در ادامه «تابستان در بادن بادن» را یک اثر ادبی با ارزش دانست و گفت: وجود عشق و علاقه به ادبیات روسیه مهمترین عامل و انگیزه وی برای ترجمه این اثر بوده است. 

در ادامه یکی از حضار در جلسه به مقدمه مفصل و تحلیلی «سوزان سانتاک» اشاره کرد و گفت: اگر این تحلیل در انتهای کتاب به عنوان ضمیمه آورده می‌شد بهتر بود زیرا خواننده بدون هیچ پیش‌داوری و نقدی، کتاب را مطالعه می‌کرد و در نهایت دانسته‌های سانتاک را به آنچه که خود از کتاب برداشت کرده اضافه می‌کرد. مظلومی درباره این انتقاد چنین توضیح داد: از آنجایی‌ که تسیپکین نویسنده گمنامی بوده و تنها همین اثر از او به چاپ رسیده بود به نظر می‌آید هدف ناشر از گنجاندن مقدمه سوزان سانتاک که منتقد بلند آوازه‌ای است در ابتدای کتاب جلب نظر و توجه مخاطب بوده، گرچه این موضوع جایگاه ادبی اثر را زیر سوال نمی‌برد.

در ادامه جلسه محسن حکیم‌معانی ضمن ارایه توضیح مختصری درباره ادبیات روسیه، رویکردی به ادبیات این کشور داشت و گفت: قرن نوزدهم دوران طلایی نویسندگان روس در ادبیات جهان بود و نویسندگان روسی مانند تورگینف، تولستوی و داستایوسکی توانستند ادبیات روسیه را در جهان مطرح کنند.

وی مطالبی را درباره شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی روسیه در آن دوره و تاثیری که بر سبک و جهان‌بینی نویسندگانی مختلف داشت بیان کرد و در همین راستا گفت: نویسندگانی مانند تورگینف به عنوان پرچمدار اندیشه غربی و نویسندگانی مانند تولستوی که مدافع سنت‌های حاکم در جامعه آن روز روسیه و طرفدار پروپا قرص مسیحیت ارتدکس بود در تقابل با هم قرار گرفتند. 

وی در ادامه اخلاق مسیحی را یکی از نکات شاخص و بارز در آثار داستایوسکی دانست و گفت: قهرمانان داستان‌های او از طبقات پایین اجتماع هستند و داستایوسکی از فقر است که به فقر می‌رود. درست نقطه مقابل قهرمانان داستان‌های تورگینف و تولستوی.

حکیم معانی پس از این مقدمه در نقد کتاب «تابستان در بادن بادن»، پس از شنیدن نظرات حضار، اشاره‌ای به نظریه دایموند نایت با مضمون «روایت مارپیچ» داشت و گفت: شکل روایت در «تابستان در بادن بادن» با تکیه بر این نظریه، فرم و شکل روایت مارپیچ را دارد. در روایت مارپیچ ما دو روایت را داریم که هر کدام جداگانه از دو نقطه منفک از هم شروع و بصورت غیر خطی مستقیم یعنی بصورت سیگنالی که دارای نقطه اوج و پایین است حرکت کرده و در طول داستان این دو روایت بارها همدیگر را قطع می‌کنند. در ادامه این دو روایت مجدد از هم فاصله می‌گیرند و در نهایت است که در یک نقطه به هم می‌رسند.

وی افزود: در اینجا ما راوی محوری نداریم ضمن این‌که با یک نوع از جریان سیال ذهن مواجه هستیم که کاملا با روش متداول سیال ذهن در رمان‌های کلاسیک متفاوت است چرا که در این تکنیک روایت اول به روایت دوم وارد می‌شود. در اینجا ما بیشتر توصیف را داریم که هم فضاسازی می‌کند و هم داستان را پیش می‌برد. این توصیف‌ها هستند که ما را ارجاع می‌دهند توصیف‌هایی که در طول این داستان، از داستایوسکی شخصیت‌های متفاوتی ارایه می‌دهد: داستایوسکی قمارباز، داستایوسکی نویسنده، داستایوسکی شوهر، داستایوسکی شکست خورده و انتقام جو.

حکیم معانی در ادامه سوالی را با این مضمون مطرح کرد که آیا «تابستان در بادن بادن» یک رمان با محوریت یک موضوع است یا می‌توان آن را زندگینامه‌‌ یا خودزندگینامه دانست. وی در این باره توضیح داد: ما در داستان عناصر بنیادین داریم؛ عناصری که اگر از داستان حذف شوند ما دیگر با شکل یک داستان روبه‌رو نیستیم. عناصری مانند روایت، شخصیت، توصیف، زبان و دیالوگ اما بر اساس نظریه فریدمن که نخستین بار در آمریکا مطرح شد گاهی بعضی از این عناصر حذف می‌شوند مانند توصیف یا دیالوگ که در این صورت ما اثر ادبی را نه دیگر داستان یا رمان بلکه فرا داستان می‌نامیم و بر همین اساس کتاب «تابستان در بادن بادن» یک کتاب از نوع فرا داستان است و جزو آثار پست مدرن قرار می‌گیرد.

این نشست صبح دیروز ، 28 بهمن ماه، در شهر کتاب ساوه برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها