اين کتاب روايتهاي شکار شاه قاجار از 14 محرم 1279 تا 28 ذيحجه 1281 را دربردارد. ناصرالدين شاه در اين سفرها (گزارش شکارهاي ناصرالدين شاه قاجار) از شرح ماجراهاي شکار و تفريح و گشت و گذار در شهرستانک، دونا، کجور، بلده، کن و جاهاي ديگر، به تفصيل سخن ميگويد و به شرح جزييات سفر، خاطرات روزانه خود هنگام شکار و گردش در ييلاق ها و شکارگاههاي اطراف تهران ميپردازد.
روز سهشنبه 24 محرم 1279 هجري قمري
«از شهرستانك صبح زود حركت شد به سمت دونا و كجور. نايبالسلطنه به وزارت جارچيباشي در شهرستانك ماند، با بنه. بعضي مردم، اكثري هم از حرم ماندند. زنهايي كه در ركاب هستند، انيسالدوله، شمسالدوله، شكوهالسلطنه، كلثوم با دخترش، خاتون جان با دخترش، كنيزها هم همه هستند. باقي حرم با آقاسليمان و غيره در شهرستانك ماندند. مهدي قلي خان غلام بچه و ماچكي هم در شهرستانك ماندند. باقي غلام بچهها در ركاب هستند. از شهرستانك كه حركت شد، ده اول كه ديده شد، سُرك است، بعد از آن ميدانك؛ بعد گرماب، بعد حسنك در، بعد نسا، بعد گچسر، زير گردونه دوناست (بالا و پايين دهستان)، آخر لوراست. بعد وارد دونا ميشود كه از بلوكات اوزرود نور است، هوا بسيار سرد بود، اغلب پيشخدمتان و نوكران در ركاب هستند. مرالهاي دونا گريخته بودند، خرس هم نبود، شكار كوه هم نبود، كبك دري ديده شد، يك كبك رسمي زدم.»
اهميت کتاب نه تنها در آشنايي با رفتار و خُلقيات شاه مستبدي است که نيم سده بر ايران حکومت کرد، بلکه در اطلاعات و آگاهيهايي است که از رهگذر نوشتههاي وي درباره جغرافياي تاريخي و زيست محيطي به دست ميآيد. شاه قاجار از هرجا گذر کرده، از دشت و باغ، دره و کوه و آبادي، امامزاده و روستاهاي کوچک و غيره، همه را به بهترين وجه توصيف کرده و لباس و چهره و طرز سخن گفتن افرادي را که ديده، وصف كرده است.
همچنين آشنايي با انواع پرندههاي شکاري و پستانداراني که در آن زمان در زيستگاهها به سر ميبُردند، از ديگر مطالب باارزش در اين مجموعه به شمار ميرود. بنابراين کتاب «گزارش شکارهاي ناصرالدين شاه» براي محققان تاريخ، جغرافيا و محيط زيست، اثري نادر محسوب ميشود.
كتاب اشارهاي به امور سياسي و وقايع مهم كشوري نكرده است
با اين همه، برخلاف انتظار خواننده، در اين کتاب اشارهاي به امور سياسي و وقايع مهم کشوري نشده و ناصرالدين شاه ترجيح داده است که نه تنها آن مسايل را پنهان بدارد، بلکه صرفا به شرح شکار و طبيعت و تفريحات سفر بپردازد و در وصف اطرافيان و همراهانش سخن بگويد. از اين رو، گزارش او از سفرهاي شکارش، بيش از آن که شناساننده شرايط و اوضاع کشور در سالهاي پادشاهي او باشد، معرف خصلتها و ويژگيهاي رفتاري خود شاه و پيرامونيان اوست.
کتاب «گزارش شکارهاي ناصرالدين شاه» با مقدمهاي از دکتر عبدالله انوار آغاز ميشود. انوار از دشواري نامگذاري دستخط ناصرالدين شاه (که به نام «گزارش شکارهاي ناصرالدين شاه قاجار» منتشر شده است) سخن ميگويد و اين را يکي از مشکلات فهرستنگاران نسخ خطي در برخورد با نسخههاي بي نام ميداند. آن گاه از رفتارهاي ناشايست ناصرالدين شاه و زياني که از اين راه بر ايران رسيد، سخن به ميان ميآورد و در پايان از کار دشوار مصحح کتاب ـ فاطمه قاضيهاـ در خواندن دستخط ناصرالدين شاه که بدخط و ناخوانا و آکنده از املاهاي غلط است، ياد ميکند و ويرايش او را ارج مينهد.
انوار در بخشي از نوشته خود ميگويد: «لطفا اين گزارش شكار را بخوانيد و بر بوالهوسيهاي بي خيال سفاكي كه از حكومت كردن جز حرمسرا ساختن و رشوه گرفتن و خرج بيهوده كردن و اوقات لازم براي شورا در امر حكومت صرف كردن را در دشت و دمن و در پي صيد آهو و ارقالي گذرانيدن چيزي ديگر نميدانست، آگاه شويد و يقين كنيد كه وضع ناهنجار مردمان در اين دوره معلول همان حكومتهاي خودكامه و مستبد است چه :«ماهي از سر گَنده گردد ني ز دُم»
مقدمه فاطمه قاضيها (مصحح کتاب) درباره سفرهاي ناصرالدين شاه و مندرجات کتاب «گزارش شکارهاي ناصرالدين شاه قاجار» است. مصحح به تحليل کوتاه و ميزان ارزش تحقيقي و جغرافيايي اثر حاضر ميپردازد و چگونگي تصحيح دستخط بازمانده از شاه قاجار را با خواننده در ميان ميگذارد و به نکتههايي اشاره ميکند که خواننده ميبايد هنگام مطالعه کتاب بدانها توجه کند. آگاهيهايي درباره دستخط شاه و محل نگهداري آن نيز به دست داده شده است.
آن گاه گزارش مفصلي به نام «تاريخچه شکارهاي شاهانه در ايران» به ابتداي کتاب افزوده شده است. قاضيها در اين فصل (از صفحه 29 تا 87) شکار در ايران، از روزگار باستان تا دوره قاجاريه، را بررسي ميکند. برخي از عنوانهاي اين فصل چنين است: شکار در ايران باستان، شکار در دوره هخامنشي، شکار در دوره اشکاني، شکار در دوره بني اميه و بني عباس، شکار در دوره غزنويان و نيز شکار در دورههاي سلجوقيان، مغولان، تيموري، صفوي، زنديه.
اطلاعات راهگشايي درباره روستا و آباديهاي ايران
فصل دوم کتاب، گزارش شکارهاي ناصرالدين شاه در سال 1279 قمري است و فصلهاي سوم و چهارم گزارش شکارهاي او در سال هاي 81 ـ1280 است. در پايان هر فصل نمونههايي از دستخط ناصرالدين شاه چاپ شده است. هر بخش دربردارنده نام روزهاي هفته است. مصحح تاريخ و نام ماه را هم به آن افزوده است و در پانوشتها لغات ديرياب را معني کرده است.
درباره برخي از نامهاي خاص نيز آگاهيهاي مختصري آمده است. صورت درست واژگان در متن آورده شده و عبارتهاي ترکي ترجمه شده است. افزون بر اين که اطلاعات راهگشايي درباره روستا و آباديهايي که در متن بدانها اشاره شده، ذکر شده است. استفاده از علايم نگارشي نيز خواندن متن را آسان کرده است.
در پايان متن، فهرستي از منابع و مآخذ، معني برخي از اصطلاحات شکار، نمايههاي گوناگوني از اشخاص و اماکن، جانوران، مشاغل درباري، بازيها، نمايههاي متفرقه آورده شده است. تصاوير متعددي از شاه قاجار و شکارگاههاي او در انتهاي کتاب آمده است.
سازمان اسناد و کتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، کتاب «گزارش شکارهاي ناصرالدين شاه قاجار 1281ـ 1279 هجري قمري»، به تصحيح و پژوهش فاطمه قاضيها، را با شمارگان دو هزار نسخه چاپ و منتشر کرده است. اين کتاب به بهاي 15 هزار تومان به فروش ميرسد.
نظر شما