حسين حضرتي،داستان نويس:محتوا انديشه را بيان ميكند، اما فرم شكل اجرايي بيان انديشه است. محتوا يعني موضوع، ايده و انديشه در طرح. فرم حتي از زندگي ما هم لاينفك است. درست مثل تعليق كه تنها در داستان وجود ندارد، در زندگي ما هم هست...
فرم در سخنراني هم نقش دارد. فن خطابه در يونان باستان چنان اهميت داشت كه سوفسطاييان به تعليم آن براي نمايندگان سنا ميپرداختند. فرم به تنهايي عبارت است از مجموعه بسياري از ريزهكاريهاي مهم.
مثلاً در داستان اين نكته مهم است كه شروع چگونه باشد و پايان به چه شكل و نثر داستان را چگونه انتخاب كنيم، جنس كلمات چگونه باشد و اسم و صفت را چگونه برگزينيم. در كجا از لحن استفاده كنيم، چگونه يك صحنه را شروع كنيم و به پايان برسانيم.
فرمهاي بزرگ و كوچك در كنار هم قرار ميگيرند و در كليت به وحدت ميرسند تا يك فرم كلي را به وجود بياورند.
بنابراين ارتباط فرم با محتوا بسيار ديالكتيكي است. اگر محتوا نباشد ،فرم تنها، بيهودهگويي خواهد بود. اما اينكه اخيرا عده اي از نويسندگان ما سراغ پيچيده نوشتن رفته اند و بعضا هم تازه كارند و كم تجربه به ادبيات داستاني معاصر ما لطمه زده است.
مباحثي چون پستمدرنيسم و ساختارگرايي در وضع كنوني ما تأثيري بر ادبيات ما نخواهد گذاشت.
نظرات