دوشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۰ - ۱۴:۱۳
گرجي: فقر اطلاعات از رويدادها مهم‌ترين آسيب رمان‌هاي تاريخي است

زهير صياميان گرجي، پژوهشگر تاريخ و دانشجوي دكتري تاريخ دانشگاه تهران، درباره رمان‌هاي تاريخي مي‌گويد: مهم‌ترين مسأله رمان‌هاي تاريخي فقر اطلاعات درباره رويدادها و شخصيت‌هاي واقعي گذشته از طريق نمايشگري، صحنه‌سازي و چهره‌پردازي است.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، «متون تاريخي واقعيت را بازآفريني مي‌كند اما متون ادبي كه يك شاخه از رمان است قصد دارد از نظر داستان به گذشته نگاه كند. در نگارش داستان عنصر تخيل و خيال‌پردازي مولف دخيل است حال اين كه در گذشته آن واقعيت موجود باشد يا نباشد، براي مولف رمان تاريخي تفاوتي نمي‌كند.»

آن‌چه بازگو شد بخشي از سخنان زهير صياميان گرجي، پژوهشگر تاريخ بود كه به خبرنگار «ايبنا» گفت. وي افزود: بين تاريخ و ادبيات از دوره قديم يك رابطه خاصي وجود دارد و متون تاريخ‌نگاري در قالب يك ژانر ادبي نوشته مي‌شوند. در عين حالي كه موضوع تاريخ واقعيت گذشته است با اين همه تخيل نويسنده و ذهنيت مولف در نگارش تاريخ دخيل است.

وي بين متون تاريخي و رمان تاريخي شباهت‌هايي را برشمرد و افزود: شباهت‌هاي متون تاريخي و رمان تاريخي را مي‌توان در چند بند مد نظر قرار داد. نخست دخالت تخيل مولف، دوم روايي بودن هر دو متن در نتيجه نياز به يك طرح‌واره و عناصر داستان‌وارگي و سوم بازآفريني و بازنمايي گذشته. در نتيجه اين پيكره‌بندي مشترك متون تاريخي و متون حوزه رمان‌هاي تاريخي مي‌توان ادعا داشت كه فصول هر دو مشابه هم خواهد شد.

وي اظهار كرد: تفاوت در آن جاست كه متون تاريخي مدعي نسبت داده‌ها و اطلاعاتشان با واقعيت به واسط استنادات و شواهد است اما در رمان تاريخي مولف تلاش مي‌كند با تقويت ابعاد نمايش داستان وقايع و شخصيت‌هاي رمان را تا بدان جا كه براي مولف باورپذير باشد واقعي توصيف كند.

صياميان به نمونه‌‌اي در اين زمينه اشاره كرد و گفت: شايد تا حدود زيادي بتوان گفت رمان‌هاي تاريخي اگر اين نام را بر خود ننهند براي مخاطب اين گونه فهميده مي‌شوند كه واقعي‌اند مثل كتاب «خواجه تاجدار» و «سينوهه». به يك معنا مي‌توان مدعي شد تفاوت بنيادين بين رمان‌هاي تاريخي و متون تاريخ‌نگاري وجود ندارد و همان‌طور كه نمي‌توان تفكيك و رمز روشني بين وجوه تاريخ‌نگاري تاريخ بيهقي و ابعاد ادبي آن برقرار كرد.

وي افزود: كافي است اين پيش فرض را كه دوره‌اي به نام دوره سلطان محمد غزنوي در تاريخ بوده است از ذهنيت خوانندگان تاريخ بيهقي حذف كنيم، آن گاه تاريخ بيهقي تبديل به رمان تاريخي مي‌شود. با اين همه دخالت عناصر داستاني در رمان‌هاي تاريخي از آن جا كه اين متون نقش فعالي در شكل‌دهي به ذهنيت مخاطبان متعلق به فرهنگ عامه را دارند، بايد مورد دقت نظر واقع شوند.

اين پژوهشگر تاريخ اظهار كرد: چه بسا دانشجويان تاريخي بودند كه امروز از استادان دانشگاه هستند و انگيزه خود از مطالعه تاريخ را با خواندن رمان «خواجه تاجدار» به دست آورده‌اند؛ چرا كه بخش عمده‌اي از اين گونه رمان‌ها از ارجاع به واقعيت دوره قاجار آغاز شده و به از تخيل و خيال مولف نيست.

وي به مهم‌ترين آسيب رمان‌هاي تاريخي اشاره كرد و افزود: جذابيت رمان‌هاي تاريخي براي مخاطبان عامه به واسطه نمايشگري، صحنه‌سازي و چهره‌پردازي است؛ آن چيزي كه در متون تاريخ‌نگاري بسيار كمياب است.

وي افزود: دخالت تخيل مولف در نگارش رمان‌ اگر همراه با ديدي انتقادي به گذشته و فهم دقيق و درست از رويدادها و وقايع و شخصيت‌هاي تاريخي باشد، امكان استفاده صحيح و متناسب از عناصر داستاني را براي نگارش رمان تاريخي امكان‌پذير مي‌سازد.

صياميان گرجي در ادامه سخنانش گفت:  بهتر است مولفان درك درست از مباني علم تاريخ، فهم صحيح از موضوع دانش تاريخ و روش‌هاي كسب فنِ واقعيت داشته باشند تا بدان واسط بتوانند از مهارت‌هاي ادبي خويش و احاطه بر روش‌ها و شيوه‌هاي كاربرد عناصر داستان‌پردازي در بازآفريني گذشته در قالب داستان استفاده كنند.

اين پژوهشگر تاريخ تصريح كرد: اتفاقا در ميان مورخان آناني كه توانسته‌اند با مهارت‌هاي ادبي، گذشته را براي خوانندگان معاصر خود گزارش كنند معروفيت و برجستگي داشته‌اند، حال ابوالفضل بيهقي قرن پنج باشد يا استاد باستاني پاريزي معاصر.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط