سه‌شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۰ - ۱۶:۵۰
كشف جرايم با كمك زبانشناسي

مترجمان كتاب «جرم‌واژه» معتقدند كه «زبانشناسی حقوقی» شاخه‌ای نوین و تلفيقي از زبانشناسی کاربردی و حقوق است که با استفاده از ابزارهای زبانی و شواهد زبان‌شناختی، به تجزیه و تحلیل کارشناسانه متون گفتاری و نوشتاری مي‌پردازد و به پلیس و قضات در کشف حقیقت در دعاوی کیفری کمک می‌کند.-

سيروس عزيزي، يكي از مترجمان اين اثر، در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، درباره مفهوم «كشف جرم از طريق زبان‌شناسي حقوقي» توضيح داد: زبانشناسی کاربردی، شاخه‌‌ای از زبانشناسی است که هدف اصلی آن کاربرد نظریه‌های زبانشناختی، یافته‌ها و روش‌هایی است که بتواند مشکلات زبانی را حل کند؛ در واقع، یکی از شاخه‌های نوین زبانشناسی کاربردی، زبانشناسی حقوقی است.

وي افزود: در این رشته نوین، «حقوق» میزبان زبان می‌شود و از آن سود می‌برد و به اين ترتيب زبانشناسی کاربردی بیش از گذشته به منصه ظهور مي‌رسد. این کاربرد را می‌توان در امور مختلف مانند زبان وکیلان مدافع، شاهدان عینی، بازجویی پلیس، قضات، ویژگی‌های زبانی شاخص در پیام‌های تلفنی فرد مزاحم یا قربانیان آن و همچنين بررسی نامه‌های تهدیدآمیز ديد.

عزيزي ادامه داد: درك تمامي این موارد نیازمند تحلیل جدی و زبانشناختی از سوی زبانشناس است. یافته‌های زبانشناسی در مسايل قضایی در دهه‌های اخیر حکایت از پیدایش رویکردی نوین و علمی دارد؛ به نحوی که ارتباط بین دو حوزه زبانشناسی و حقوق جدی‌تر از گذشته مطرح شده است. همچنین بین زبانشناسی و حقوق رابطه تنگاتنگی وجود دارد و یکی از این حلقه‌های ارتباط، سبک‌شناسی حقوقی است که دادگاه‌ها نیاز فراواني به آن دارند.

نگار مومني، مترجم ديگر اين اثر نيز درباره زبانشناسی حقوقی گفت: اين مبحث، شاخه‌ای نوین و میان‌رشته‌ای از زبانشناسی کاربردی و حقوق است که با استفاده از ابزارهای زبانی و شواهد زبان‌شناختی به تجزیه و تحلیل کارشناسانه متون گفتاری و نوشتاری مي‌پردازد و به پلیس و قضات در کشف حقیقت در دعاوی حقوقی یا اثبات وقوع یا واقع نشدن جرم در دعاوی کیفری در محاکم کمک می‌کند.

وي در پاسخ به اين سوال كه «تا چه اندازه مي‌توان به مبحث زبانشناسي جرم به عنوان ابزاري براي كشف جرم اعتماد كرد؟» گفت: استفاده از ابزار آوايي در پرونده‌هايي كه صداي ضبط شده به عنوان ادله به كار مي‌رود و همچنين در مباحث مربوط به شباهت‌ و تفاوت نام‌هاي تجاري راه‌گشاست. ابزار ساخت‌واژه را در پرونده‌هاي مربوط به تعهدات مربوط به كيفيت كالا و نقض كپي‌رايت مي‌توان به كار گرفت. ساختار نحوي نيز درباره حل اختلافات موجود در قراردادها، روند كلاهبرداري و ... كاربرد دارد.

مومني ادامه داد: تحليل معنايي را مي‌توان در حل پرونده‌‌هاي مربوط به اعمال متقلبانه، اختلافات در قراردادها و علايم تجاري استفاده كرد. تحليل‌هاي كاربردشناسي و «كارگفت‌ها» نيز در حل پرونده‌هاي کیفری كمك مي‌كنند. همچنين تحليل كلام، ابزاري است كه در حل تمامي اين پرونده‌ها موثر است.

وي درباره مقبوليت استفاده از زبانشناسي حقوقي در مجامع حقوقي و استفاده كشورها از اين روش براي كشف جرم گفت: این علم تنها دو دهه است كه در حوزه‌هاي حقوقي مطرح شده و طبیعی است كه مجامع حقوقی بسیاری از کشورها با آن آشنایی نداشته باشند. این علم بیش از همه در آمریکا، کانادا و انگلستان پذیرفته شده است؛ تا حدي که براي مثال، در آمریکا یک متخصص زبانشناس در کنار هیات منصفه به قضاوت بهتر و حل پرونده‌ها کمک می‌کند.

سپس عزيزي درباره انگيزه و اهداف ترجمه اين اثر گفت: معرفي زبانشناسي حقوقي به عنوان علمي نوين در ايران، نشان دادن كاربرد زبانشناسي حقوقي در تبيين جرایم با استفاده از پرونده‌هاي واقعي و همچنين غنی‌تر شدن منابع قضایی و نیروی انتظامی در کشف جرايم، اهداف ترجمه اين كتابند. امیدواریم با ترجمه این کتاب بتوانیم به اعتلای زبانشناسی حقوقی و پرورش موثرتر افسران پلیس و کارمندان نظام عدالت کیفری کمک کنیم.

وي با اشاره به نثر روان و روايت‌گونه «جان اولسون» (نويسنده كتاب) گفت: از آن‌جا که تاكنون هیچ اثر زبانشناسی حقوقی به فارسي ترجمه نشده است، تصمیم گرفتیم کتابی را برای ترجمه انتخاب کنیم که در گام نخست با کلامی ساده و جذاب و شبیه به رمان‌های پلیسی مخاطب را جذب کند. ما معتقدیم مخاطبان این اثر شامل زبانشناسان، حقوقدانان، وكيلان و تمامي علاقه‌مندان به زبانشناسی و حقوق‌اند؛ بنابراين، به عنوان نخستين اثر در این حوزه باید نثری پرکشش داشته باشد. از نظر ما، این اثر یک کتاب آکادمیک و دانشگاهی نیست که با مطالب نظری بخواهد مخاطبان خاصی را خطاب قرار دهد. به همين دليل، این شيوه نگارش و به تبع آن، اين نوع ترجمه را يك ويژگي مي‌دانيم.

عزيزي با بيان اين كه «نويسنده اين اثر، موضوعات مصداقي را براي تبيين مسايل زبان‌شناسي جرم به كار گرفته است» عنوان كرد: بيشتر وكلا به لحاظ كلامي قوي‌اند اما كثرت دعاوي حقوقي سبب بروز ضعف‌هايي در كار آن‌ها شده است. براي مثال، برخي از آن‌ها تنها مي‌كوشند از موكلانشان در گام نخست شكايت نشود. بديهي است حقوقدانان در حوزه حقوق تسلط دارند اما زبانشناسان خوبي نيستند. آن‌ها درباره اصول واژه‌نگاري، گفتمان، كاربردشناسي، معناشناسي، نحو، ساخت‌واژه و آواشناسي كه منجر به اختلاف‌نظرهاي زباني مي‌شوند، اطلاعات چنداني ندارند. از سوي ديگر، زبانشناسان نيز از مسايل حقوق بي‌خبرند. بيشتر آنان استادان دانشگاه و نظريه‌پردازند و متوجه نيستند كه داده‌هاي واقعي دادگاه مي‌توانند به موضوع پژوهش‌هاي زبانشناسي تبديل شوند.

چاپ نخست كتاب «جرم‌واژه، كشف جرم از طريق زبان‌شناسي حقوقي» نوشته «جان اولسون» با شمارگان 1650 نسخه، 295 صفحه و به بهاي 7000 تومان از سوي نشر كتابدار منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط