به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، «به سن تو كه بودم» ويژگياي دارد كه در ميان ديگر ترجمههاي پارسي از شعر سيلوراستاين ديده نميشود. برگرداننده تا جاي ممكن، متن را از ديدگاه محتوايي نيز ايرانيمآب كرده است.
مترجم اين مجموعه تلاش كرده است تا با محاورهاي كردن ترجمههاي شعرها، لذت خواندنشان را براي پارسيزبانان فزوني بخشد. هر چند كه نظريهپردازان ادبيات، زبان محاورهاي (گفتاري ـ شنيداري) را براي كتاب مناسب نميدانند اما در فرهنگ ايراني لالاييها، مثلها، معماها، بازي آواها همه به زبان گفتارياند.
مترجم اين كتاب معتقد است كه نبايد بر سر آفرينش زباني مانع ايجاد كرد و در آزادي است كه بالندگي شكل ميگيرد و خلاقيت بروز مييابد. در شعر اين خلاقيت است كه بر سرنوشت ديگر ابعاد شعر چون وزن، قافيه و زبان اثر ميگذارد.
وي همچنين باور دارد كه شعر، زبان عواطف است و عواطف فرمايشپذير نيستند. مرادحسيني دراينباره ميگويد: چرا مخاطبان كتابخوان را از موهبت برخورد صميمانه و بيتكلف با يار مهربان خويش محروم كنيم؟ آيا تا كنون ادبيات فولكلوريك پارسي كه به زبان گفتاري است، زياني به آموزش زبان نوشتاري زده است؟
طناب بازي، خرس، مسابقه بزرگ پرخوري، كله فرفري، قلم كرگدني، آن كس كه ماند، به برق زدن، سالگرد سگي، ماشين مشق شبنويس، فروختن كلا تو شهر بيسرا، بچه خوكه، گلفباز، اختراع، بابانوئل و گوزن، تمبلخانم، اسكيتباز، آليس، اصلا نميخوام كه سر از تخم درآرم، كمون، نقش، پينوكيو، فصل تابسون، بدو بدو با كيسه، تور ماهگيري، ناشتايي، آدم برفي، ماهي نقرهاي، ميمون كوچولو، مامان و خدا و... از جمله گزيده شعرهاي شل سلوراستاين است.
شل سيلوراستاين در سال 1932 ميلادي در شيكاگو چشم به جهان گشود. از نوجواني آغاز به كار نوشتن كرد اما فعاليت هنري حرفهاياش در سال 1952 با سرودن شعر و كشيدن كاريكاتور براي نشريات آغاز شد. در سال 1964 با «درخت بخشنده» نامآور شد و از آن پس در زمينههايي چون نوازندگي، آهنگسازي، نمايشنامهنويسي، فيلمنامهنويسي به فعاليت هنري خود ادامه داد. در زمينه موسيقي فيلم با «كارت پستالهايي از لبه دنيا» نامزد دريافت جايزه اسكار شد.
او با كتاب «اين پيادهرو به كجا ميرسد؟» (1981) جايزه خوانندگان ميشيگان، جايزه ژورنال بهترين كتابها را با «فانوس زير شيرواني» (1981) و با كتاب «قطعه گمشده در جستجوي دايره بزرگ» (1982) جايزه انجمن بينالمللي كتاب كودك را از آن خود كرد.
سيلوراستاين براي بزرگسالان نيز بسيار سروده است اما شهرت او در آمريكا و كشورهاي ديگر بيشتر به خاطر داستانها و شعرهايي است كه با زباني گرم و مهربان و سبكي ساده براي كودكان نوشته و نقاشي كرده است. به باور سيلوراستاين، ايدهآل انساني همان كودكي است و كودكي همان دلدادگي به تازگيها، تفاوتها و تجربههاي نو.
او ميخواهد بچهها به عبور از روي خطوط امني كه كساني پيش از اين كشيدهاند، خو نگيرند و چيزهايي را با تجربههاي نو بياموزند كه تجربه نشدهاند. اين آزمون بيرون از مرزهاي آموزش و پرورش كلاسيك، گاه به تنها ماندن انسان ميانجامد اما چه باك كه سيلوراستاين ميگويد: «مهم نيست! كافي است چيز تازهاي فرا گرفته باشي.»
سيلور به رخدادهاي پيرامون خود نگاهي طنزآلود دارد، او بارها از كمدي موقعيت و رفتار بهره ميگيرد. همچنان كه شگفتيآفرين است، خواننده را غافلگير ميكند، به همين سبب به درگير شدن مخاطب با آثارش ياري ميرساند.
گام نهادن به دنياي كودكان در حقيقت بازگشتي به خويش و آشتي كردن با گذشتهها است كه دستاويز نوشتن و سرودن براي انبوهي از نويسندگان و شاعران جهان بوده است اما سيلوراستاين از معدود كساني است كه توانسته بي گسستن از حال و بزرگسالي خويش، در هنگامه آفرينش اثر ادبي به خويشتن بپيوندد. چنين است كه در عين اين كه كودكان از آثار وي لذت ميبرند، بزرگسالان نيز از خواندن اين نوشتهها نشاط ميگيرند.
چاپ نخست كتاب «به سن تو كه بودم» گزيده شعرهاي شل سيلوراستاين با شمارگان 2000 نسخه و با بهاي 2500 تومان به كوشش انتشارات ترفند منتشر شده است.
شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۶
نظر شما