سهراب، قهرمان نوجوان «وقت قصه من را صدا كن» دچار دردسر شده است. بابابزرگ مرده، بابا تصميم گرفته زندگي سهراب را مطابق ميل خودش تغيير دهد و او را همراه با خودش به كانادا ببرد اما سهراب از قهرمانان قصههاي قديمي بابابزرگ كمك ميگيرد تا نقشههاي پدرش را خنثي كند./
بابابزرگ در بستر بيماري است و سهراب نوهي نوجوانش خوابهاي آشفته ميبيند و براي رهايي از اين خوابها به كتاب پناه ميبرد: كتابي را برداشت كه يك دفعه در اتاق باز شد و مادرش، فريبا خانم تو آمد و گفت: «خوابت نميبرد؟»
فريبا خانم مانند يك سايه بود. خم شد. نور روي شانههايش ريخته شد. سر سهراب را در بغلش گرفت و گفت: «غصه نخور، بابابزرگ نميميرد.»
اشك توي چشم سهراب جمع شد، فريبا را كه نشسته به قد و قامت خودش بود بغل كرد. موهاي او را بوسيد و گفت: «من بايد بزرگ طايفه شوم، بابا بزرگ گفت.»
اتفاقي كه سهراب نميخواهد وقوعش را باور كند اين است كه بابابزرگ مرده و از سهراب خواسته تا بزرگ طايفه شود اما بابابزرگ سر از خوابهاي سهراب در ميآورد، او را با خود به دنياي قصهها ميبرد و سهراب را با ماهپيشوني، نمكي، حسني، گنجشگك و نخودي آشنا ميكند و از آنها ميخواهد به سهراب كمك كنند راه رسم بزرگي را ياد بگيرد:
بابابزرگ كتاب كلفت و بزرگي را كه در دست داشت، بست و با صداي بلند گفت: «پيدا كردم! پيدا كردم! آنچه را ميخواستم پيدا كردم! آي حسني، نمكي، نخودي، گنجشگك،ماه پيشوني گوش بدهيد! من بايد رازي را به شما بگويم. سهراب بايد بزرگ طايفه شود. اين كار سادهاي نيست، شما بايد به او كمك كنيد و گرنه شكست ميخورد. من بايد بروم، راز را فراموش نكنيد!»
سهراب با قهرمانان قصههاي قديمي همراه ميشود تا راز بزرگ شدن را پيدا كند اما بزرگ شدن به اين سادگي هم نيست و در مسير بزرگ شدن سهراب با مشكلات بسياري روبرو ميشود:
ماه پيشوني و نمكي و حسني و گنجشگك پشت سر فريبا بودند. سهراب با چشمهاي سياه و درشتش به فريبا خيره بود و گفت: «مرا بيرون نكن! ماه پيشوني از بلقيس طلا، نمكي از شلخته ديو، گنجشگك از زمستان و حسني از بچههاي كوچه، منم از بابا ميترسم.»
چرا سهراب از بابا ميترسد؟ قهرمان نوجوان داستان «يوسفي» موفق ميشود جاي بابابزرگ را بگيرد و بزرگ طايفه شود؟ پاسخ اين سوالها را ميتوانيد در كتاب «وقت قصه من را صدا كن» پيدا كنيد و همزمان قصههاي قديمي ايراني را نيز دوباره بخوانيد.
اين كتاب را انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان با شمارگان 15 هزار نسخه و به بهاي 2 هزار تومان به تازگي منتشر و در كتابفروشيهاي خود عرضه كرده است.
«محمدرضا يوسفي»، نويسندهاي است كه نزديك به سي سال براي كودكان و نوجوانان داستان مينويسد. او در سال 1332در شهر همدان متولد شده و تحصيلات خود را در دانشكدهي ادبيات دانشگاه تهران به پايان رسانده و كتابهايش جوايز گوناگوني دريافت كرده و به زبانهاي متعددي ترجمه شده اند.
او در طول سالها فعاليت در عرصه ادبيات كودك و نوجوان جوايز مختلفي چون جايزهي كتاب سال جمهوري اسلامي ايران، جايزه مجله سروش نوجوان، جايزهي سلام بچهها و لوح تقدير شوراي كتاب كودك را به دست آورده است.
نظر شما