سه‌شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ - ۱۶:۰۶
کتاب‌ها پس از 33 سال به خانه‌‌ی خود برگشتند

چهار جلد از کتاب‌های قدیمی مرکز فرهنگی هنر طبس، پس از سی و سه سال به خانه‌شان بازگشتند.

ايبنا نوجوان: چهار جلد از کتاب‌های قدیمی مرکز فرهنگی ـ هنری طبس که به مدت سی و سه سال در امانت بودند، هفته‌ي گذشته به كتاب‌خانه‌ي کانون طبس بازگشتند. 

این کتاب‌ها در طول این مدت ماجراهای جالبی را پشت سر گذاشته‌اند. عفت‌السادات مهاجری، مسؤول باسابقه‌ي كتاب‌خانه‌هاي كانون، حکایت این امانت سی و سه ساله را اين‌گونه بازگو مي‌كند:
«مرکز فرهنگی ـ هنری طبس سال ۱۳۵۰ افتتاح شد. ساختمان این مرکز در زلزله‌ي سال ۱۳۵۷ ویران شد، اما کانون دو ماه پس از زلزله، دوباره کار خود را در چادر آغاز کرد و این بار دوستدار بچه‌هایی شد که داغدار عزیزان خود بودند.  

در سال ۶۰ ساختمان جدید بازسازی شد و در طی این سال‌ها کودکان و نوجوانان زیادی عضو شدند، با مربیان انس گرفتند، بهترین لحظات زندگی خود را در کانون گذراندند و بعد که بزرگ شدند از كانون رفتند، اما خاطره‌هایشان ماندگار شد.
 
چند روز پیش پیرمردی وارد کتاب‌خانه شد و پاکتی حاوی چند کتاب را تحویل يكي از همکاران مرکز داد و گفت: «این کتاب‌ها متعلق به کتاب‌خانه است، کسی از من خواسته تا اين‌ها را به كتاب‌خانه تحویل دهم.» 

شماره‌های ثبت کتاب‌ها بررسی شد و از آنجا که این شماره‌ها با دفتر ثبت کتاب متعلق به سال ۵۷ به بعد، مطابقت نداشت به این نتیجه رسیدیم که آن‌ها مربوط به پيش از زلزله‌ي سال ۵۷ هستند و حداقل مدت ۳۳ سال در امانت بوده‌اند. 

نکته‌ي جالب این‌که کتاب‌ها کاملاً تمیز و مرتب بودند. عضو قدیمی و امانت‌دار کانون همراه با این کتاب‌ها ۲ جلد کتاب، دانش‌نامه‌ي کودکان و نوجوانان را نيز به مرکز اهدا کرده بود. پس از صحبت با پیرمردی که کتاب‌ها را آورده بود و دریافت شماره‌ي تلفن فرزندش که از اعضای قدیمی کانون و ساكن مشهد است، توانستیم با ایشان تماس بگیرم و ضمن تشکر از ارسال کتاب‌ها، داستان اين امانت 33 ساله را پرسیدیم. علی اخوان‌مهدوی، عضو قدیمی کانون در پاسخ گفت: سال ۵۷ در نخستین روزهای پس از زلزله، شخصی به نام مرتضی نعمتی برای کمک‌رسانی به آسیب‌دیدگان زلزله از مشهد عازم طبس می‌شود. در اطراف ساختمان ویران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که آن‌روزها به کتاب‌خانه‌ي کودک معروف بود، کتاب‌هایی را می‌بیند که زیر آفتاب داغ شهریور طبس افتاده است. او 4 جلد از این کتاب‌ها را برمي‌دارد و پس از پايان عملیات امدادرسانی به مردم طبس آن‌ها را به مشهد می‌برد. کتاب‌ها را صحافی می‌کند تا پس از بازسازی به کتاب‌خانه باز گرداند؛ اما دیگر فرصتي براي سفر به طبس برايش پيش نمي‌آيد. 

سال‌ها می‌گذرد و فرزند آقای نعمتی بزرگ می‌شود. آقای نعمتی از دنیا می‌رود. یک روز که فرزند آقای نعمتی و همکارش از خاطرات کودکی خود سخن می‌گویند، علی اخوان مهدوی از خاطرات شیرینش در کتاب‌خانه‌ي کودک و انس با کتاب‌ها می‌گوید و اینجاست که فرزند آقای نعمتی به یاد کتاب‌هایی می‌افتد که پدرش از ویرانه‌های زلزله‌ي طبس آورده  و صحافی کرده است.

او همت می‌کند تا سفارش پدر به بازگردان كتاب‌ها را جامه‌ي عمل بپوشاند و روز بعد کتاب‌ها را تحویل همکارش مي‌دهد که برای مراسم محرم عازم طبس است و بالاخره این امانت پس از سی و سه سال به مرکز بازمي‌گردد و دوجلد کتاب نیز به رسم هدیه ضمیمه‌ي امانت می‌شود.
 
علي اخوان مهدوی برای بازگرداندن کتاب‌ها و تجدید خاطرات به مرکز طبس مراجعه مي‌كند ولی به علت تعطیلی مرکز، کتاب‌ها را به پدر مي‌سپارد و بازمي‌گردد.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها