یکشنبه ۴ دی ۱۳۹۰ - ۱۶:۳۹
تاريخ تكنولوژي در ايران با فقدان اسناد روبه‌روست

دكتر علي‌اصغر سعيدي در نشست «تاريخ تكنولوژي در ايران» گفت: اگر بخواهيم از ديد جامعه‌شناسي به تاريخ تكنولوژي در ايران بپردازيم به فقدان تفكر تكنولوژي و بررسي‌هاي تاريخي برمي‌خوريم و علاوه بر اين،نبود پژوهش‌هاي تاريخي و اسناد در اين زمينه محدوديت‌هايي ايجاد كرده است._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست تخصصي کتاب ماه تاريخ و جغرافيا به بررسي «تاريخ تكنولوژي در ايران» اختصاص داشت. در اين نشست دكتر علي اصغر سعيدي(استاد دانشگاه تهران)، فريدون شيرين‌كام (پژوهشگر و كارشناس تاريخ)، زهير صياميان (دبير نشست) و حبيب‌الله اسماعيلي (سردبير كتاب ماه تاريخ و جغرافيا) حضور داشتند و به بحث و گفت‌و‌گو درباره تاريخ تكنولوژي در ايران پرداختند. اين نشست، عصر يك‌شنبه (4 دي) در سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب برگزار شد.

در ابتداي نشست، سعيدي به تاريخ تكنولوژي در ايران اشاره كرد و گفت: در زمينه تاريخ تكنولوژي با كمبود اسناد مواجه‌ايم و اين فقدان باعث شده كه در اين زمينه پژوهش‌هاي تاريخي كمتري صورت بگيرد.

استاد تاريخ دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران افزود: من درباره مفهوم «بازي در ايران باستان» پژوهشي را انجام دادم ولي غير از اين كه سمبل‌هايي را در اين زمينه بيابم سند ديگري نيافتم ومي‌توانيم بگوييم كه كمبود اين مسأله به تاريخ‌پژوهان معاصر برمي‌گردد.

سعيدي اظهار كرد: ما بايد بدانيم كه ذهنيت ايراني‌ها درباره تكنولوژي و علم چيست و جامعه چه مقامي به علم و تكنولوژي داده است و نقش اجتماعي عالمان چگونه بوده است. همچنين درباره دولت‌ها بايد تكنولوژي را دريابيم. رهيافتي كه ما از تاريخ داريم اين گونه است كه از دوره باستان تا قرن 19 و نهضت مشروطيت گفتمان‌هاي رهيافتي وجود نداشته است.

وي افزود: گفتمان تاريخي تكنولوژيكي مسأله مهمي است ولي در آن دوره بيشتر به سمت تغييرات سياسي سوق داده مي‌شده است. اگر بخواهيم به شاهنامه نيز توجه كنيم، مي‌بينيم كه شاهنامه تاريخ شاهان و نامه شاهان است و دگرگوني‌هاي سياسي آن روزگار را به تصوير مي‌كشيده است.

سعيدي اظهار كرد: اگر بگوييم رگه‌هايي از مدرنيته در گذشته وجود داشته است با بحث متفاوتي روبه‌روييم و اگر بگوييم سنت عقيم مانده و تحولات علم رشد كرده است، باز هم با بينشي متفاوت در ارتباطيم. اين رهيافت و نقطه عطف را در دوره قاجار و پس از جنگ‌هاي ايران و روس و ديدگاه غرب مي‌توان بررسي كرد. نهضت مشروطه را مي‌توان نقطه عطفي به‌شمار آورد كه ناشي از نفوذ خارجي‌ها در ايران بوده است.

وي افزود: تا دهه 40 خورشيدي تاريخ‌نگاران يك نوع ديد و تصوير سطحي به تكنولوژي دارند و اگر به جزئيات آن بنگريم در بخشي از حاكميت اين نوع تفكر علم رشد كرده است.

سعيدي گفت: روندهايي در دوره قاجاريه اتفاق مي‌افتد و اين مسأله نقطه عطفي در تاريخ ايران است كه بيشتر تاريخ‌پژوهان بر اين مسأله اتفاق نظر دارند كه آشنايي با غرب كه با سفر شاهان قاجاري به اروپا آغاز شد، باعث شد كه قاجاريه با مسايل زيادي در غرب آشنا شوند.

وي افزود: نهادهاي دروني نقش بسزايي در حكومت دارند و باعث مي‌شوند كه نقش عوامل خارجي‌‌ها كمرنگ‌تر شود. اين مسأله نشان داد كه اگر خارجي‌ها در آمدن رضا شاه نقش داشتند و نهادي براي توليد دانش و علم نداشتند.

وي افزود: از سال 1310 خورشيدي قانون انحصاري تجارت خارجي، صنعت ما را به سمت صنعت داخلي مي‌برد و كارخانه‌هاي نساجي به توليد پوشاك و البسه مي‌پردازند و ريسندگي و بافندگي بسيار رشد مي‌كند ولي در دهه‌هاي بعدي اين رشد از بين مي‌رود و تداوم نمي‌يابد. رضا شاه تفكر تأسيس ذوب آهن را ارايه مي‌دهد كه جنگ جهاني دوم پيش مي‌آيد و اين تفكر نافرجام مي‌ماند.

در ادامه اين نشست فريدون شيرين‌كام، پژوهشگر و كارشناس تاريخ گفت: ما بايد دانش را به صورت يك علم‌سنج بيابيم و به پاسخي براي طرح‌هايي كه در بخش نظري در فلسفه و الهيات وجود دارد دست يابيم. در گذشته آن چه در دنياي ما قبل مدرن به نظر مي‌رسيد اين بود كه چگونه كشورها دولت تشكيل دادند و به امپراتوري رسيدند و بر جهان پيرامون خود اثر گذاشتند و از حالت اسطوره‌اي به دانش و علم رسيدند و به بخشي از مشكلات توجه كردند.

وي افزود: در سده‌هاي گذشته تكنولوژي بسيار كند حركت مي‌كند و ساحت علم در عصر مدرنيته به اين صورت بوده كه گويي كسي نمي‌توانست از آن رهايي يابد و بخش بزرگي از عرصه زيست اجتماعي با عناصري تشكيل مي‌شد كه به علم ارتباط نداشت.

شيرين‌كام اظهار كرد: آشنايي با غرب در دوره صفويه عميق‌تر شكل گرفت و رويكرد ما از دوره صفويه شرايطي را به وجود آورد كه حوزه قدرت سياسي دريافت ساختار نظامي قادر به حفظ حريم‌هاست و دولت‌ها نيز نيازمند دانش‌اند. تمام دولت‌هايي كه در خارج از اروپا بودند با تواناي‌هايي سنتي قادر بودند به زندگي خود ادامه دهند اما دركي از ساخت قدرت نداشتند.

وي افزود: در دوره صفويه، ما همچنان دانش را به صورت نهاد در اختيار داريم و به عقيده من شكاف‌هايي كه در ايران رخ مي‌دهد در اروپا اتفاق نمي‌افتد و تا حدي اگر انقلاب فرانسه را كنار بگذاريم آن ثبات را مي‌توانيم در اروپا ببينيم و مي‌توانيم كاركردهاي آن را درك كنيم كه دانش به يك فرايند اصلي تبديل نشده است.

اين پژوهشگر تاريخي گفت: رضا شاه مي‌توانست ايران را از تاريخ تكنولوژي نجات دهد و ما را به عصري برساند كه به يك فرايند تاريخي دست يابيم اما دو اختلال در اين زمينه وجود داشت، نخست درك عميق نخبگان و دوم نهادها و آيين‌‌نامه‌هايي كه نمي‌دانستند توليد علم به يك حقوق بنيادي شهروندي تبديل شده است.

در ابتداي جلسه نيز زهير صياميان، دبير نشست درباره تاريخ تكنولوژي در ايران سخن گفت. وي به كمرنگ شدن مطالعات تاريخي اين حوزه پرداخت و افزود: تاريخ تكنولوژي در ايران از موضوعاتي است كه در مطالعات تاريخي كمرنگ شده است و تحقيقات در اين زمينه بسيار اندك است و ضرورت اين كه به اين حوزه بيشتر پرداخته شود ضروري به نظر مي‌رسد.

وي افزود: در دوره سنت، كتاب‌هايي از ابوريحان بيروني داريم كه به حوزه صنايع و فنون از منظر فن و تكنولوژي پرداخته‌اند كه درك ما را از اين مسأله به شكلي ديگر نشان مي‌دهد و در دوره مدرن نيز كه به روند صنعتي شدن دست مي‌يابيم ديدگاهي ديگر به تكنولوژي مي‌دهد.

صياميان همچنين به معني تكنولوژي پرداخت و گفت: واژه تكنولوژي بيشتر به مثابه فن و صنعت است ولي در دوران مدرن درك ديگري وجود دارد كه جايگاه آن را دچار تغيير و تحول مي‌كند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها