به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) و به نقل از روابط عمومی انتشارات آموت، جلسه نقد کتاب «نظر کرده»، عصر پنجشنبه 19 آبان با حضور ناصر فکوهی، استاد دانشگاه و محقق، محمد جعفریقنواتی منتقد و محقق، میثم نبی، دبیر جلسه و نویسنده کتاب برگزار شد.
نبی، کارشناس و دبیر نشست نقد آموت در ابتدای جلسه، باقدردانی از انتشار آثاری از این دست، گفت: جای خوشحالی بسیار است که هنوز هم در بین نسل جوان ما کسانی هستند که به حوزه پژوهش علاقه دارند و در عصری که عصر اینترنت و سرعت است و در میان نسلی که متاسفانه سهلانگارانه خواستار به دست آوردن هر چیزی در کوتاه ترین زمان ممکن است، فعالیت میکنند. زبان کار به نظرم شیرینی خاصی را دارد و از این منظر، مخاطب را جذب میکند.
فکوهی، محقق و مدرس دانشگاه هم با تشکر از نشر آموت برای برگزاری چنین جلساتی و نیز تقدیر از فرشته بهرامی برای تالیف این کتاب، گفت: این نوع کتابها را در حوزه انسانشناسی، کتابهای اتنوگرافیک یا روایتهای مردمنگارانه مینامند. در مجموع، کتابهای حوزه انسانشناسی را میتوان به دو گونه اصلی تقسیمبندی کرد. نخست گونه کتابهای تئوریک است که در آن به مثالها و مصادیق اشاره میشود. در این نوع کتابها مسایل به شکلی گسترده بررسی میشوند.
وی ادامه داد: گونه دیگر، گونه روایتهای مردم نگاری است. کتابهایی که حاصل یک کار میدانی هستند و پژوهشگر روایت خودش را از یک میدان تحقیقی خاص در قالب یک کتاب منتشر میکند. اصطلاح دیگری که تا همین 10-20 سال پیش برای این نوع کتابها به کار میبردند ولی امروزه منسوخ شده است، مونوگرافی یا تکنگاری مردم شناسی است. مونوگراف همانگونه که از نامش پیداست به این معناست که یک نفر، نگارشی یک دست در مورد یک موضوع خاص انجام میدهد. سبک نوشتار، سبک روایی است. بنابراین اگر بخواهیم طبقه بندی کنیم، کتاب «نظرکرده» را میتوانیم در طبقه تکنگاری مردم شناسی قرار بدهیم.»
وی، پس از ارایه تاریخچه مختصری از روند شکلگیری کتابهای حوزه انسان شناسی در جهان و ایران، گفت: در ایران، عمر علوم اجتماعی، خلاف آنچه که انتظار میرود، بسیار کوتاه است. عمر آن را حداکثر میتوان 20-30 سال حساب کرد. در ایران ما یک خلاء داریم که متاسفانه هنوز پرنشده است. علت آن هم این است که اکثر کسانی که امروزه در ایران در این حوزه فولکلور کار میکنند، دو گروه بیشتر نیستند. یک گروه افرادی هستند که متعلق به نسل گذشته هستند و بنابراین بر اساس رویکردها و روشهایی که در قدیم در ایران وجود داشته، کار میکنند. بنابراین کارشان مونوگرافیک است که البته این منوگرافیک هم لزوما با اشکالی که امروز در دنیا به شکل متودولوژیک درآمده است، انطباق ندارد.
فکوهی ادامه داد: گروه دیگر مانند خانم بهرامی، محققان جوانی هستند که که عموما در رشتههای انسان شناسی تحصیل کردهاند و مشغول فعالیت هستند. مشکل گروه دوم هم در این است که راهنمایی ندارند که بتوانند کار خود را در سطح عمیق تری ببرند.
این مدرس دانشگاه، در ادامه صحبتهایش گفت: امتیاز کتاب در این است که راه را باز میکند تا محققان جوان در حوزهی فولکلور، وارد شوند و به این ترتیب، خون تازهای وارد این حوزه بشود. این که فرد جوانی زمان بگذارد و به میان مردم برود؛ به خودی خود امتیاز بزرگی است. نکته دیگر هم اینکه کتابهایی از این دست میتوانند همان نقشی را ایفا کنند که در دوره مارگریت مید در محبوبیت پیدا کردن حوزه علمی مطرح شد. در آمریکا، انسانشناسی شاید به هیج کس اندازهی مارگریت مید مدیون نباشد. نه از لحاظ اینکه بار علمی آثار وی ارزشمند باشد. آثار وی مانند آثار فریزر هیچ نوع ارزش علمیای ندارد و قابل ارجاعدهی نیستند. ولی چه فریزر را در انسانشناسی بریتانیا و چه میت را در انسانشناسی آمریکا در نظر بگیریم؛ میتوان گفت که هر دو سنت انسانشناسی، به شدت مدیون آنها هستند. به این علت که اگر آنها این کارها را نمیکردند اصلا زمینهای پیدا نمیشد که کسی بخواهد کاری بکند. بنابراین من فکر میکنم که کتابهایی از این دست یک ارزش دیگر هم دارد و آن اینکه در حوزههای فراموش شده، علاقمندی ایجاد میکنند. مانند همین کاری که خانم بهرامی در رابطه با میراث فرهنگی مادی، امامزادهها انجام داده است یا کار دیگری که در حال انجام دادن درباره حمام ها است.
«ناصر فکوهی» با تاکید بر جوان بودن نویسنده و داشتن زمان بسیار برای پیشرفت هر چه بیشتر در این زمینه، افزود: در مورد کارهای مونوگرافیک باید به سمت کارهای آنالیز رفت. این کار یا باید توسط خود پژوهشگر انجام شود یا توسط دیگران. اما بنده فکر میکنم که شخصی مانند خانم بهرامی از ابزار این کار برخوردار است و میتواند همزمان، گروهی نوشتههای مونوگرافیک داشته باشد و گروهی نوشتههای آنالیزی. بحث من این نیست که بهبود کار خانم بهرامی در این کتاب، وابسته به این است که مونوگرافیک نباشد؛ خیر، بحث این است که نوشته مونوگرافیک باید از یک سری قوانین پیروی کند. نوشتههای مردم شناسی و انسانشناسی باید ساختاری خاص داشته باشد. این ساختار، قاعدتا یک ساختار چهارگانه است که در انسانشناسی به کار میرود. ساخت خویشاوندی، ساخت زبان، ساخت قدرت سیاسی و ساخت قدرت ایدئولوژیک.
وی افزود: معمولا سعی میشود که هر حوزهای را که راجع به آن مطالعه میکنیم، در این چهارچوب چهارگانه بشناسیم. به طور مثال پژوهشگری که دربارهی امامزاده صحبت میکند باید بتواند رابطهی آن با حوزه خویشاوندی، حوزهی سیاسی، حوزه دینی و ایدئولوژیک و حوزه اقتصادی را نشان بدهد و در این مجموعه کار را فصلبندی کند. خانم بهرامی فصلبندی را بر اساس امامزادهها انجام داده است. این امر بر اساس قواعد علمی، درست نیست. شما نمیتوانید یک مونوگرافیک در مورد امامزادهها بنویسید و آن را بر اساس امامزادهها فصلبندی کنید. نویسنده حتما باید بر اساس یک ساختار علمی پیش برود. هر چند ناگفته نماند که مواد آن الان در این کتاب هست. به این معنا که موضوع، پرداخته شده است اما به شکل سیستماتیک پرداخته نشده است.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر این نکته که کتاب را نقد ادبی نمیکند، گفت: علم و ادبیات، هر کدام تعریف خاص خود را دارد؛ آنچه که علم را از ادبیات جدا میکند سیستم و روش است. اگر کار بخواهد به سمت علمی شدن برود؛ پژوهشگر باید روششناسی خودش را به طور کامل توضیح بدهد. هر کتابی که در این زمینه نوشته میشود، حتما باید سیستم آوانگاری داشته باشد. ارجاعهای کتابخانهای پژوهشگر، در این کتاب بسیار کم است و در بعضی جاها هم که ارجاع دادهاند، منبع را نگفتهاند. شیوه ارجاعدهی به کتابهای دیگر در این کتاب، دارای وحدت روش نیست.
وی در ادامه گفت: هر کس که بخواهد یک اثر بنویسد، نیاز به مطالعه دارد. موضوع امامزاده موضوعی است که بر روی آن در ایران، بسیار کار شده است و میتوان از منابع مختلفی برای این کار بهره برد.
جعفری قنواتی، محقق و منتقد دیگر نشست، با تایید صحبتهای فکوهی و تقدیر از نویسنده کتاب، گفت: از نکات قابل توجهی که در کتاب وجود داشت، بخش سنگ قبرها بود. اینکه سنگ قبرهای خانمها و آقایان و مشاغل مختلف چه ویژگیهایی دارد. اما باید گفت که در این بخش، هنگام صحبت از علاماتی که معنایش مشخص نیست، نیاز به توضیح و عکس حس میشود. همینطور در بخش نوشتههایی که در اتاقها و سر دیوارها در امامزاده ها هست، نیاز به توضیح بیشتری حس میشود. این توضیحات بیشتر میتوانست به درک و فهم بیشتر مخاطب کمک کند.
وی افزود: نکته دیگر این است که در ویراستاری کتاب، ضعف دیده میشود. بعضا در کتاب، نشانهگذاری اشتباه موجب کج فهمیهایی میشود و اما دیگر آنکه بارها و بارها در این کتاب اشاره شده است که بر روی قبرها نوشته نشده است که سال قمری یا شمسی. با توجه به اینکه سال شمسی از سال 1304 رسمی شده است، پس وقتی بر روی قبری سال 1200- 1290 نوشته شده است؛ مطمئنا منظور سال قمری است. این دیگر جای شک و تردید ندارد.
فرشته بهرامی، نویسنده کتاب، نیز گفت: این کتاب را مدیون همسرم، ابراهیم خسروی هستم و امیدوارم که بتوانم در آینده کارهایم را هر چه بیشتر ارتقاء بدهم.
یوسف علیخانی، مدیر نشر آموت هم در این جلسه با تشکر از دکتر ناصر فکوهی و دکتر محمدجعفری قنواتی، اعلام کرد: عدم حضور یک منتقد ادبی را در جلسه به عنوان یک ضعف میپذیرم. چرا که در همین مدت کوتاه زبان اثر مورد توجه بسیاری از دوستان اهل فن در زمینهی ادبیات قرار گرفته است.
«نظرکرده» نوشتهی فرشته بهرامی، اثری پژوهشی است درباره آیینها و باورهای مردم در امامزادههای رودبار الموت غربی با مقدمهی استاد عبدالرحمان عبادی، که مدتی پیش در 289 صفحه و با قیمت 6هزار تومان توسط نشر آموت روانهی بازار کتاب شد و در مدت کوتاهی مورد استقبال گسترده محققان و نویسندگان قرار گرفت.
«نظر کرده» درباره اختصاصات مردمشناسي و فرهنگ فولكلور مردم الموت غربي است. انگيزه چنين تحقيقي پس از تخريب يكي از امامزادههاي روستاي «ميلك» بدون اطلاع سازمان ميراث فرهنگي در نویسنده شكل گرفت.
بهرامی پیشتر درباره این اثر به «ایبنا» گفته است: براي اين تحقيق حدود 18 امامزاده الموت غربي را شناسايي كردم. در پايان اين كتاب نيز تصاوير اين امامزادهها و همچنين فهرست اعلام لغات الموتي به چاپ رسيده است. مردمشناسي و تاكيد بر فرهنگ مردم از مهمترين رويكردهاي اين تحقيق است، البته سعي داشتم هيچگونه اظهارنظر يا پيشداوري درباره گفتهها و نقل قولهايي كه ميشنيدم، نداشته باشم.
کتاب «حمامهای خاموش» (آیینها و باورهای مردم در حمامهای قزوین) جدیدترین کتاب فرشته بهرامی است که به زودی از سوی نشر آموت منتشر میشود.
نظر شما