كتاب «خودشناسي فلسفي» نوشته غلامرضا رحماني از سوي موسسه بوستان كتاب تجديد چاپ شد. اين كتاب حاوي برخي از نظريات حكماي الهي در باب نفس ناطقه است كه براي آشنايي دانشجويان معارف اسلامي و فلسفه، تاليف و در 10 فصل تنظيم شده است.-
دانستن اهميت شناسايي نفس ناطقه، سبب طلب معرفت و شناخت آن ميشود و معرفت نفس، سبب معرفت خداست. از اينرو، حكماي الهي در معرفت نفس ناطقه و اهميت آن تاكيد كردهاند، از جمله؛ سقراط حكيم بر معرفت و شناخت روح و نفس آدمي و تهذيب و مراقبه آن، تاكيد فراوان كرد و براي اثبات آن نيز تلاش زيادي انجام داد و نيز افلاطون به پيروي از استادش سقراط به شناخت ماهيت و حقيقت نفس و تهذيب آن از رذايل تاكيد پرداخت و همينطور افلوطين به معرفت و شناخت نفس و تهذيب آن، بيش از ديگران تاكيد كرد و سرانجام حكماي اسلامي در بحث معرفت نفس و اهميت آن، تحقيقات زيادي كرده و نظريات گوناگوني را ارائه دادهاند.
به بهانه تجديد چاپ كتاب «خودشناسي فلسفي» نگاهي گذرا به برخي از اين نظريهها مياندازيم.
نظريه سقراط
يكي از مسايلي كه طرح آن به عنوان مقدمه بحث شناخت نفس و احوال آن لازم به نظر ميرسد، ضرورت و اهميت شناخت حقيقت، ماهيت و احوال نفس است، زيرا با پيبردن به اهميت و ضرورت شناخت نفس، شوق به شناخت آن در آدمي ايجاد ميشود و او را به تحقيق درباره هستي و چيستي آن سوق ميدهد.
سقراط با اصرار از انسانها ميخواهد خويشتن خويش را كه گرانبهاترين چيزهاست بشناسند، زيرا همه چيز از كف انسان رخت خواهد بست، اما نفس او كه همان حقيقت اوست، هميشه خواهد ماند. وي درباره اهميت شناخت نفس و تهذيب آن و دوري از امور دنيوي و پرداختن به شناختن خويش و مراقبه آن به همشهريان خود ميگويد: «هرگاه يكي از شما را ببينم به عادت پيشين خواهم گفت: اي مرد... چگونه شرم نداري از اينكه شب و روز در انديشه سيم و زر و شهرت و جاه باشي ولي در راه دانش و حقيقت و بهتر ساختن روح خود گام برنداري؟... خواهم كوشيد تا بر او روشن كنم كه به گرانبهاترين چيزها بياعتناست در حالي كه چيزهايي بيارج را گرانبها ميشمارد.»
بنابراين، آدمي بايد خود را بشناسد و اين چيزي است كه ما آدميان بدان ملزم و ملكفيم. به عقيده نويسنده كتاب، البته مراد اين نيست كه بدن و حوايج آن را بشناسيم و درصدد برآوردن نيازها، شهوات و اميال آن برآييم، بلكه برعكس «آن كه به ما فرمان داده است كه خود را بشناسيم مرادش اين است كه ما روح خود را بشناسيم»، زيرا شناخت بدن مربوط به زندگي دنيوي، اما آنچه باقي ميماند روح آدمي است و بدن، فاني و زائل خواهد شد. از اينرو، شناختن خويشتن خويش به دليل آن كه با ارزشترين و گرانبهاترين چيزهاست، نخستين، اصليترين و مهمترين وظيفه و تكليف آدمي است.
نظريه افلاطون
براساس ديدگاه افلاطون، معرفت و شناختن نفس و تهذيب آن از مهمترين امور است. ادله و شواهد فراواني در آثار افلاطون براي معرفت نفس و تهذيب آن وجود دارد.
نظريه افلوطين
افلوطين مانند افلاطون به شناخت حقيقت و ماهيت نفس و تهذيب و تطهير آن بيش از ديگران تاكيد كرده است. در رسائل وي ميتوان شواهدي را دال بر اهميت معرفت نفس و خودشناسي ارايه داد.
نظريه فارابي و ابنسينا
ابونصر فارابي در فصل 20 از كتاب آراي اهل مدينه فاضله درباره اجزا و قواي نفس، در فصل 21 درباره وحدت نفس در عين داشتن اجرا و قواي متعدد، در فصل 22 درباره كيفيت ادراك معقولات توسط نفس، در فصل 23 درباره قوه ناطقه عملي و نظري و سعادت، در فصل 24 درباره خواب و ارتباط آن با قواي نفس بحث ميكند.
فارابي همچنين در بخشهايي از كتاب سياست مدينه درباره مبادي نفس يعني نفوس اجسام آسماني، نفوس انساني و نفوس حيوانات غيرناطق و قواي نفس انساني، قواي نظري و عملي نفس، تبيين قوه متخيله، تشريح نيروي حاسّه، قوه ناطقه بحث و گفتوگو ميكند.
از سوي ديگر، معرفت و شناخت نفس و احوال آن نزد ابنسينا بسيار حائز اهميت است، به طوري كه در غالب كتابها و رسائل فلسفي خويش در باب نفس و احوال آن بحث ميكند. به عنوان نمونه، فن ششم از طبيعيات «الشفا» كتابالنفس و مقاله ششم از مقالات ششگانه طبيعيات «كتابالنجاة» فيالنفس است. نمط سوم طبيعيات الاشارات و التنبيهات فيالنفس الارضية و السماويه نام دارد. فصل شانزدهم طبيعيات «عيون الحكمه في النفس الناطقه» است. مقاله سوم از كتاب المبدا و المعاد في الدلالة علي بقاء النفس الانسانية و السعادة الحقيقة الآخرية و التي هي سعادة ما و غير حقيقية و الشقاوة الحقيقية الآخرية و التي هي شقاوة ما و غير حقيقية و رساله تحفه در باب نفس و سعادت آن، رساله اقسام نفوس درباره اقسام نفس و رساله عشق نفوس در باب عشق نفس است.
ابنسينا در رساله تحفه پس از آن كه مساله سعادت و خير دنيا و عقبي را تبيين ميكند، درباره اهميت شناخت نفس و بقاي آن ميگويد: «و لكن فهم آنچه گفتم براي تو متعذر و مشكل است مگر پس از اين كه واضح و مدلل نمايم كه نفس ناطقه، فاسد و فاني نميشود و براي او، عالم ديگري افضل از اين عالم لذايذي است بهتر و بالاتر از اين لذايذ حسي مادي كه در دار غربت طلب ميكند و اميدوارم كه به آن نعمتهاي الهي نايل شوي و خشنودي ملك اعلي را دريابي.»
نظريه ملاصدرا
شناخت نفس نزد ملاصدرا از اهميت ويژهاي برخوردار است، به طوري كه دو جلد از مجلدات كتاب عظيم «الحكمةالمتعاليه» يعني سفر چهارم از «اسفار اربعه» عقلي را به بحث در باب نفس و احوال آن و معاد پرداخته است و همينطور در مشهد سوم و چهارم از كتاب «الشواهدالربوبيه» و نيز در مشرق دوم از «كتابالعرشيه» به بحث درباره نفس و احوال آن و معاد اختصاص داده و سرانجام اين كه وي در غالب آثار خود درباره نفس بحث كرده است و اين امر نشان ميدهد كه شناخت نفس و احوال آن براي وي بسيار حائز اهميت بوده است.
نظريه دكارت
اهميت معرفت نفس در نزد دكارت تا آنجاست كه آن را نخستين اصل فلسفه خويش قرار ميدهد و تمام مسائل فلسفه خود را بر آن بنا مينهد. وي براي تاسيس فلسفه جديد، علم و حكمت ارسطويي و مدرسي را طرد و ابزار تحصيل آن را بينتيجه تلقي كرد و خودش روش جديدي را براي كسب معرفت يقيني و تاسيس فلسفه جديد ابداع كرد.
كتاب حاضر در 10 فصل سامان يافته است. اهميت معرفت نفس، تعريف نفس، ماهيت نفس، تقسيم نفس، اثبات وجود نفس، قواي نفس، عقل نظري و عملي، حدوث و بقاي نفس، سعادت و شقاوت نفس و نفس و بدن، فصول دهگانه اين اثر را تشكيل ميدهند.
چاپ دوم كتاب «خودشناسي فلسفي» با شمارگان 850 نسخه، 424 صحه و بهاي 95000 ريال راهي بازار نشر شده است.
نظر شما