
نويسندگان مختلف حوزه كودك و نوجوان، از «فيليپ پولمن» تا «ژاكلين ويلسون»، موضوعات دردناك و گيجكنندهاي چون بيماريهاي روحي و رواني پدر و مادرها را دستمايه داستان خود قرار دادهاند؛ اما نقش اين داستانها در كاهش فشارهاي رواني وارده بر مخاطبان اين گروه سني چيست؟-
كودكاني كه توسط يكي از والدين بزرگ ميشوند و پدر يا مادرشان با مسائل و مشكلات روحي دست و پنجه نرم ميكنند، دچار مشكلات بيشتري ميشوند. آنها مجبورند زودتر بزرگ شوند، مسووليتهاي بزرگترها را برعهده بگيرند و حتي مسوولان جامعه را از ترس از دست دادن والدينشان فريب بدهند.
«ويل پري» قهرمان نوجوان «فيليپ پولمن» در كتاب «خنجر ظريف»، بالغ، محتاط و كمحرف است، به دليل اينكه از زمان ناپديد شدن پدرش، در سالهاي دور، از مادرش كه به پارانويا مبتلا است، نگهداري ميكند.
«چارلي»، قهرمان داستان «قلعه سايه» اثر «الن رينر» هم اعتماد بهنفس جالبي دارد؛ بهخاطر آنكه مادرش پدر را كه پادشاه است ترك كرده و از آن زمان به بعد پدر از كارهايش كنارهگيري كرده و مثل جغدي تنها در برج قلعه زندگي ميكند.
«ماريگولد»، مادر داستان برگزيده «ژاكلين ويلسون» هم يكي از اين والدين بيمار است كه به اختلال شخصيتي دوقطبي مبتلاست. مادر شگفتانگيزي كه گاه بسيار خلاق و شادمان است اما تأثير افسردگي درمان نشده او بر دخترش فاجعهاميز است. او به حد شگفتآوري خودخواه است، هيچ دركي از آينده ندارد و درآمد خانواده را بر باد ميدهد. با وجود اين شرايط «دِلفين» دختر كوچك خانواده با خوشبيني تلاش ميكند خانواده را شاد و متحد نگه دارد.
يكي از مشكلاتي كه براي كودكان و نوجوانان در مواجهه با بيماري والدينشان به وجود ميآيد ايجاد اين تصور در ذهن آنان است كه رفتار عجيب و غريب پدر و مادرشان ناشي از رفتارها و ضعفهاي آنان است. به عنوان مثال در رمان «كارتين بروتون» با نام «ما ميتوانيم قهرمان باشيم»، «بن» سعي ميكند مادرش را حمايت كند. او زمان نقاهت مادرش را با پدربزرگ و مادربزرگش سپري ميكند و در طول اين زمان سعي ميكند، فهرستي از مشكلات شخصياش را سبب بيماري مادرش شده، تهيه كند.
«جوليا بل» در رمان «عظيم» بر روي «كارمن» تمركز دارد؛ دختر نوجوان بدشانسي كه مادرش، مارياي زيبا، جذاب و مغرور است. زني كه بين بياشتهايي و پرخوري در نوسان است و دخترش «كارمن» را خانم «خوكه» صدا ميزند. اين كتاب نقطه اوج يك نبرد تن به تن بين يك مادر و دختر است.
خواندن چنين كتابهايي حتي براي بزرگسالان ناراحتكننده است اما بايد توجه داشت كه نوجوانان در زندگيشان با چنين مشكلاتي مواجه هستند و اگر آثاري با اين موضوعات وجود نداشته باشد، مقابله آنها با اين مشكلات و تحمل دردشان تنهايي سختتر خواهد بود.
نظر شما