به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، فصل نخست كتاب به «ايران، سرزميني با تمدن 7 هزار ساله» اختصاص دارد، نويسنده كتاب معتقد است كه حدود هفت هزار سال پيش، تمدنهايی در جلگههای مرکزی ايران در حال شکل گرفتن بود. درباره اين تمدنها اطلاعات زيادی در دست نيست. باستانشناسان توانستهاند آثار شگفتانگيزي از اين تمدنها را در تپههای باستانی سيلک (نزديک کاشان)، مارليک (جنوب گيلان) و حسنلو (جنوب درياچه اروميه) و همچنين شهر سوخته در استان سيستان و بلوچستان بيابند.
«تمدن سومر و عيلام» بخش بعدي كتاب است كه نشان ميدهد، حدود پنج هزار سال پيش (3000 سال پيش از ميلاد مسيح) نخستين تمدن شناخته شده جهان در بينالنهرين (سرزمينی حاصلخيز بين رودخانههای دجله و فرات در کشور عراق امروزی) شکل گرفت. نام اين تمدن سومر بود. سومريان چندين شهر در کنار دجله و فرات ساختند.
يکی از اين شهرها «اور» نام داشت که بعدها پايتخت سومریها شد. اغلب ساکنان شهر اور کشاورز بودند ولی تعدادی هم به تجارت میپرداختند. آنها برای آنکه بتوانند حساب داد و ستدها را نگه دارند، به نوشتن روی آوردند. سومریها ابتدا برای نوشتن هر چيز، شکل آن را روی لوحههای گلی رسم میکردند، اما بعدها خط ميخی را اختراع کردند. سومریها پيشرفتهترين تمدن زمان خود بودند، آنها در آن زمان از ارابههای چرخدار و گاو آهن استفاده میکردند.
«تمدن اکدي» بخش بعدي كتاب بهشمار ميرود، حکومت سومریها قريب 700 سال ادامه داشت تا اينکه حدود 2300 سال قبل از ميلاد فردی بنام سارگون اول اکدی بر عليه پادشاهان سومر شوريد و توانست تمام شهرهای بينالنهرين را به تصرف خود درآورد.
بعد از اينکه سارگون تمام بينالنهرين را تصرف کرد، به کشورهای همسايه از جمله عيلام و آشور حمله کرد و پس از شکست آنها، اولين امپراتوری تاريخ را بنا نهاد. اما حکومت اکدیها زياد دوام نياورد و با مرگ سارگون هرج و مرج تمام کشور را فرا گرفت. عيلاميان از اين موقعيت استفاده کرده به تلافی حمله سارگون، به اکد تاختند. بعد از سقوط امپراطوری اکد، عيلاميان به کشور خود بازگشتند و شوش را پايتخت خود قرار دادند.
«تمدن بابل و آشور» بخش بعدي كتاب است، نويسنده كتاب روايت ميكند درحاليكه تمدن بابل در جنوب بينالنهرين شكل ميگرفت، قوم وحشي و جنگجوي آشور به شمال بينالنهرين حمله و آنجا را تصرف كردند. آشوريان با غارت ثروت همسايگان و بيگاري گرفتن اسيران، براي خود كاخهاي بزرگي در شهرهاي آشور، نمرود و نينوا ساختند.
سالهای سال تمدنهای عيلام، بابل و آشور با يكديگر ميجنگيدند. در يکي از اين جنگها، عيلاميها توانستند آشوريان و بابليان را شکست دهند و بخشي از سرزمين آنها را تحت سيطره امپراتوري خود در بياورند. پس از گذشت چند قرن، سرانجام آشوريان و بابليان توانستند مناطق از دست داده را دوباره باز پس گيرند.
نويسنده در ادامه مينويسد كه يکی از معروفترين پادشاهان بابل، حمورابی نام داشت. در زمان حکومت اين پادشاه (حدود 1800 سال قبل از ميلاد) بابل به شهري بزرگ و مترقی تبديل شد و جمعيت زيادی برای سکونت به بابل آمدند، بهطوريکه پس از مدتی اين شهر پرجمعيت به سختی اداره میشد. به همين دليل و برای برقراری نظم، به دستور پادشاه (حمورابی) قوانينی را روی سنگ بزرگی نوشتند و آن را در ميدان شهر قرار دادند تا همه مردم آن را ببينند و دستوراتش را رعايت کنند.
«اقوام آريايي» بخش بعدي كتاب «از كوروش كبير تا داريوش كبير» است. محمدپناه روايت ميكند كه حدود 2000 سال قبل از ميلاد گروهی از مردم شمال فلات ايران به خاطر يخبندانهای فصلی و برای بهدست آوردن چراگاههای کافی برای دامهايشان، به سوی سرزمينهاي گرم جنوب مهاجرت کردند. اين مردم که آريايی نام داشتند در چند مرحله و بهصورت گروههای جداگانه وارد فلات ايران و به تدريج جايگزين ساکنان قبلي شدند. اقوام آريايی، سرزمينی را که وارد آن شده بودند، ايران يعنی سرزمين آريايیها ناميدند. گروهی از آرياييها بنام مادها در غرب، گروهی ديگر بنام پارسها در جنوب (نزديک عيلامي ها) و گروه سوم بنام پارتها در شمال شرقی ايران فعلی سكني گزيدند.
«از كوروش كبير تا داريوش كبير» نوشته بهنام محمدپناه با شمارگان 2000 نسخه و بهاي 60000 ريال به كوشش انتشارات سبزان به چاپ يازدهم رسيده است.
دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۰
نظر شما