مترجم كتاب «واقعانگاري رنگها و علم ميزان» گفت: هانري كربن در اين اثر اعدادي نظير 7 و 72 را رمزهايي براي بازخواني تطابقات ميان عوالم ميداند. با اين تاويل ميتوانيم از كثرت و تشتت كه بزرگترين آفت زندگي معنوي بشرند، نجات يابيم./
وي افزود: كربن از واقعانگاري يا رئاليسم رنگها سخن ميگويد، زيرا معتقد است رنگها، امور عيني و واقعياند و نبايد آنها را ذهني دانست. بسياري بر اين باورند كه رنگها، نتيجه برخورد ذهن ما با اشيايند. بر اين اساس، اشيا بيرنگاند و نوع تاثيرشان بر ذهن ماست كه سبب ميشود آنها را به رنگ خاصي ببنيم.
رحمتي ادامه داد: كربن در اين جستار، از نظريهاش مبني بر اين كه رنگها واقعيت عيني دارند، دفاع ميكند. به باور او، واقعيت رنگها منحصر به دنياي ماده نيست و در تمام مراتب عالم حضور دارند؛ با اين تفاوت كه عوالم ديگر از نورانيت برخورداند و بنابراين، رنگها در آنها ديده نميشوند. رنگها در اين عوالم وجود دارند، اما ظهور ندارند، اما در عالم ما وجود و ظهور را با هم دارند.
وي درباره تفاوت وجود داشتن و نداشتن رنگها در عوالم
گفت: رنگ اشيا، تجسمات و تمثلات واقعيتهايياند كه در عوالم بالاتر وجود دارند.
اين مترجم، درك عالم بشر به لحاظ زيباييشناسي و هنري را ثمره اين بحث كربن دانست و گفت: به اعتقاد افلاطون، هنرمندان مقلدان دست چندماند، زيرا از چيزي تقليد ميكنند كه خود آنها تقليدند. نقاشان، مناظر و رنگها را ميبينند و نقاشي ميكنند، در حالي كه اين امور، بازتاب واقعيات عالم بالاترند. هنرمندان هر اندازه كه به نمونههاي اصلي نزديكتر شوند، هنري اصيلتر خلق ميكنند.
وي افزود: كربن با طرح اين بحث، به ما كمك ميكند كه در خلاقيتهاي هنري و ادبي و خلق هر چيزي، به نمونههاي اصلي آن در عوالم بالاتر توجه كنيم و اين دنيا را محل ظهور آن واقعيتها بدانيم. اين نظريه كربن، درك انسانها از وجود خود و خلاقيتهاي ادبي و هنري آنها را غنا ميبخشد.
رحمتي درباره جستار «علم ميزان» كربن در اين اثر، گفت: در اين جستار نيز نگاه تاويلي حاكم است. علم ميزان، وظيفه سنجيدن ابعاد عالم طبق مراتب بالاتر را بر عهده دارد. اين سنجش سبب ميشود ميان عوالم غيب و شهادت تعادلي ايجاد كنيم، يعني وجهي را كه در عالم ما ديده ميشود، با واقعيت بالاتر بسنجيم.
وي افزود: كربن به تبع سیدحیدر آملی، تطابق ميان عوالم را طبق رمزپردازي اعداد بررسي كرده است. براي مثال، به ازاي دوازدهگانههايي موجود در عالم ماده، دوازدهگانههايي در عالم غيب وجود دارند. دوازده برج فلكي، دوازده ماه در تقويم و دوازده امام شيعيان از جمله اين دوازدهگانههايند. همچنين حواريون مسيح دوازده تن بودند و شمار قبايل بنياسرايل و روساي آنها نيز به دوازده ميرسيد.
مترجم كتاب «معبد و مكاشفه» اعدادي نظير 40، 7 و 72 را رمزهايي براي بازخواني تطابقات ميان عوالم دانست و گفت: با اين تاويل ميتوانيم خود را از كثرت و تشتت اين عالم نجات دهيم. كثرت، بزرگترين آفت زندگي معنوي بشر است كه سبب ميشود نتوانيم ميان ابعاد وجود خود و عالم ارتباط برقرار كرده، آنها را يگانه بدانيم. هدف از علم ميزان، رهايي از كثرت و رسيدن به وحدت است. عرفان حقيقي نيز در سايه اين وحدت تحقق مييابد.
وي يادآور شد: آنچه در اين دو جستار كربن جلب نظر ميكند، نقش انديشمندان شيعي است. او در اين اثر، يك بازخواني امروزی از انديشه شيعي ارايه میکند.
رحمتي درباره تاثير پژوهشهاي كربن در عرفان و انديشه شيعي بر ساير غربيان گفت: بحث معارف شرقي و فلسفه و عرفان اسلامي، بحثي حاشيهاي در دانشگاههاي غرب است و البته تفاوت مسايل آنها با ما امري طبيعي قلمداد ميشود. از سوي ديگر، تعصب ورزيدن غربيان در كمرنگ جلوه دادن فلسفه اسلامي و تلاش نكردن ما براي از ميان بردن آن، بر اين كمرنگ بودن دامن زده است.
وي افزود: با وجود چنين شرايطي، تاثير كربن بر شرقشناسان غربي بينظير است. تاكنون بزرگان غربي بسياري تحت تاثير يافتههاي او قرار گرفتهاند. از همه مهمتر اين كه با كتابهاي او، نه به عنوان آثار يك مستشرق، بلكه به عنوان يك فيلسوف برخورد ميشود. دستاوردهاي يك مستشرق، اهميت تاريخي و يافتههاي ميداني دارند، اما يك فيلسوف انديشهاي را ارايه ميدهد كه ميتوان بر اساس آن براي امروز برنامهريزي كرد و راهحلهايي براي مسايل بشر ارايه داد. آثار كربن نيز چنين اهميت و تاثيري دارند. او توانست فلسفه اسلامي را به عنوان يك فلسفه زنده مطرح كند.
كتاب «واقعانگاري رنگها و علم ميزان» از سوي انتشارات سوفيا منتشر شده است.
نظر شما