نشست «آسيبشناسي شعر كودك» با نگاه ويژه به استفاده از شعر در مراكز پيشدبستاني، ديروز 21 خرداد، در دفتر انتشارات كمكآموزشي با حضور شاعران كودك از جمله مصطفي رحماندوست و اسدالله شعباني برگزار شد. نكته مورد توافق كارشناسان شعر كودك، اين بود كه استفاده از شعر به عنوان ابزار يادگيري مستقيم و وجود ذهنيت آموزشمحور، از آفتهاي شعر كودك است.\
وي افزود: «در سالهاي ابتدايي دهه 60، دفتر تحقيقات ِ دفتر برنامهريزي و تاليف كتابهاي درسي از مربيان مهدهاي كودك خواست تا شعرهايي را كه استفاده ميكنند بفرستند تا به عنوان مرجعي از آنها استفاده شود. ما بسياري از شعرهاي رسيده را بازنويسي و ويرايش و از شعرهاي برخي ديگر از شاعران كودك از جمله خود من در آن استفاده كرديم؛ بهطوري كه بيشتر شعرها متعلق به من بود. اين كار به توليد جزوهاي به نام «شعر و شكوفهها» انجاميد كه با همكاري زندهياد منوچهر تركمان، تبديل به كتاب شد.»
شعباني با اشاره به اينكه بسياري از شعرهاي كتاب «شعر و شكوفهها» اكنون مورد تاييدش نيست، گفت: «چند سال بعد از انتشار اين كتاب كه معيارها و ديدگاه من درباره شعر كودك عوض شد، هنگام ارزيابي شعرها به اين نتيجه رسيدم كه بيش از 70 درصد آنها دورريختني هستند. به همين دليل هم اصل آنها را از بين بردم. اما متاسفانه انتشارات مدرسه، همچنان كتاب «شعر و شكوفهها» را با همان شعرهاي نامناسب منتشر ميكند و به دست مخاطبان ميرساند.»
اين شاعر، دليل نامناسب بودن شعرها را اينگونه توضيح داد: «شعرهاي كتاب «شعر و شكوفهها» ذهنيتي آموزش محور داشتند و در آن شعر به عنوان ابزار يادگيري به كار برده شده بود كه كاري به شدت نادرست است. ابزاري پنداشتن شعر و داستان كودك، خيانت به ادبيات كودك و ضايع كردن حقوق كودكان است. دو مبحث آموزش و هنر جايگاه مخصوص به خود را دارند كه ميتوانند يكديگر را تكميل كنند. به همين دليل تلاش من همواره بر اين بوده كه ذهنيت آموزشمحوري را در نظام آموزشي كشور و در ارتباط با شعر و ادبيات كودك حذف كنم.»
شعباني توضيح داد: «متاسفانه تصور بسياري از مديران فرهنگي و آموزشي از شعر كودك، ابزاري بودن آن است؛ در حالي كه مسائل ذوقي با ابزاري پنداشتن هنر هماهنگ نيست. البته در شعر خوب خردسال، مفاهيم آموزشي جايگاه خود را دارد اما با زبان غيرمستقيم و هنري بيان ميشود؛ يعني اگر شعر، مناسب سنين پيش از دبستان باشد در ذات خود آموزش دارد اما با زبان غيرمستقيم. ولي متاسفانه سالهاست كه شعرهاي آموزشي با زبان مستقيم در مراكز پيش دبستاني استفاده ميشود. به نظر من ذهنيت آموزشمحور درباره شعر كودك، يكي از آفات اين حوزه است.»
مصطفي رحماندوست، ديگر شاعر پيشكسوت حوزه كودك نيز درباره آموزشمحور بودن شعر كودك گفت: «به نظر من همه شعرها به نوعي آموزشمحور هستند؛ يعني در هر شعري آموزشي وجود دارد. حتي در شعرهاي بازي يا بيمعني هم بازي و لذت بردن از بازي را آموزش ميدهيم. مخالفت ما با شعرهاي آموزشمحور در اين است كه كودك، چوب تري نيست كه هر طور بخواهيم شكلش دهيم. بچهها، بوم بيرنگ نيستند و هر يك بنا بر فضاي تربيتي، خانوادگي، فرهنگي و اجتماعي، با يكديگر متفاوت هستند.»
رحماندوست درباره تقسيمبندي شعر كودك نيز گفت: «بخشي از شعر كودك از زبان بزرگسالان است. مانند نازآواها و ترانههاي نوازش كه قرنهاست در ميان ما رواج دارد. اين شعرها را والدين و يا مربي براي برقراري ارتباط عاطفي و بازي كردن با كودك ميخوانند. بنابراين ما به شعرهايي نياز داريم كه هم بچهها و هم والدين از آن لذت ببرند و با خواندن آن با يكديگر ارتباط برقرار كنند.»
وي افزود: «وقتي كودكي شعر ميخواند بايد از آن لذت ببرد؛ حتماً نبايد چيزي از آن ياد بگيرد. كودك بايد بتواند با شعر و كلماتش بازي كند و ارتباط ميان مربي يا والدين با كودك را بيشتر كند. مانند شعرهايي كه به «هيچانه» معروف هستند كه گرچه ممكن است معني خاصي نداشته باشند؛ اما تاثيرگذارند.»
فريبرز لرستاني، ديگر شاعر حوزه كودك كه نزديك به 23 سال به عنوان مربي هنر مراكز پيشدبستاني فعاليت داشته است، درباره برخي مشكلات اين حوزه گفت: «هنگامي كه سرودن شعر و همچنين قصه گفتن براي كودكان را آغاز كردم، متوجه شدم موضوعات بسياري در آموزش پيش از دبستان وجود دارد كه به نوعي مشكلات شعر در اين بخش را دارند.»
وي توضيح داد: «به نظر من، نوعي شتابزدگي در رشد همهجانبه كودك وجود دارد. يعني والدين ميخواهند فرزندشان زودتر زبانهاي خارجي را بياموزد، زودتر ورزش را شروع كند و حتي زودتر پيكاسو شود! اين شتابزدگي در حوزه شعر هم وجود دارد و اوليا ميخواهند كودك هر چه زودتر چيزي ياد بگيرد. در حاليكه ما بايد درك و قدرت تعاملات احساسي و عاطفي كودك را افزايش دهيم.»
لرستاني افزود: «كودك بايد از همه جوانب زندگي لذت ببرد. از غمها و شاديها، از استرس و آرامش. چرا كه كودك هم انساني است كه در اين دنيا زندگي ميكند. عصبانيت پدر، شادي مادر و معاشرتهاي اجتماعي را ميبيند و دور از زندگي نيست. او حق دارد كه به شاديها و غمها فكر كند؛ چون با آنها درگير است؛ اما با منطقي كودكانه. پس به بحث زندگي در شعر كودك بايد به طور جدي پرداخته شود.»
اين شاعر ادامه داد: «ما آثار بسيار خوبي در حوزه شعر كودك داريم اما متاسفانه همچنان ادبيات بازاري و نگاه آموزشي در مراكز پيش دبستاني رواج دارد و همه زحمتهاي شاعران به باد ميرود. بنابراين بايد اين مشكلات بايد حل شود تا شعرهاي خوب به دست مخاطبان برسد.»
نشست «آسيبشناسي شعر كودك» ديروز (21 خرداد) در دفتر انتشارات كمك آموزشي رشد و با همكاري مجله رشد اموزش پيش دبستاني برگزار شد.
نظر شما