ايبنا نوجوان: جنگ ايران و عراق تمام شده بود. بعد از مدتي خبر آزادي اسرا به گوش مردم ايران رسيد. سارا همراه مادر و برادر كوچكش، براي استقبال از آزاده‌هايي كه بعد از چند سال به وطن‌شان برمي‌گشتند به خيابان‌ها رفتند. مادر براي سارا از اسيران ديگري گفت، از اسيري بهترين خانواده‌ي دنيا در دست بدترين افراد روزگار. دشمن اسراي كربلا را شهر به شهر گرداندند تا به شهر شام رسيدند. يزيد دستور داد شهر را چراغاني كنند و خاندان امام حسين(ع) را در كوچه و بازار بگردانند.
بعدها حضرت سكينه(س)، «يادگار اسارات» در شهر مدينه در منزل پدر بزرگوارش و تحت سرپرستي برادر آزاده‌اش امام سجاد(ع) زندگي كرد و سال‌ها براي پدر مظلومش مجلس عزاداري مي‌گرفت.
اين‌ها بخشي از متن كتاب «يادگار اسارات» است. كتابي كه ماجراي اسارت دختر امام حسين(ع) را از زبان مادرِ سارا، دختري امروزي روايت مي‌كند.
«يادگار اسارات» را «طاهر خوش» نوشته و «الهه اريكا» تصويرگري آن‌را برعهده داشته است. انتشارات «شوق» 10 هزار نسخه از اين اثر را با قيمت 600 تومان روانه‌ي بازار كتاب كرده است.
دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۶
نظر شما