دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۵:۲۸
تلاش‌هاي عزت‌الله نگهبان براي مقابله با ديدگاه سوداگرايانه به باستان‌شناسي

كاميار عبدي، باستان‌شناس و مدرس دانشگاه در مراسم بزرگداشت زنده‌ياد دكتر عزت‌الله نگهبان، پدر باستان‌شناسي نوين، گفت: براي بسياري از ايرانيان، نام باستان‌شناسي مترادف با گنج‌يابي و پيدا كردن دفينه است؛ نگهبان كوشش مي‌كرد كه با اين ذهنيت مبارزه كند تا مردم بدانند كه باستان‌شناسي دستاوردهاي علمي و فرهنگي بسيار ارزشمندتري دارد./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، مراسم بزرگداشت زنده‌ياد عزت‌الله نگهبان، پدر باستان‌شناسي نوين ايران، عصر يك‌شنبه (اول خرداد) با سخنراني دكتر كاميار عبدي، باستان‌شناس و مدرس دانشگاه در موسسه فرهنگي هنري جمشيد جامسيان برگزار شد. 

عبدي در اين مراسم به آثار نگهبان اشاره كرد و گفت: همت و پشتكار عزت‌الله نگهبان زبانزد همگان بود. او از نظر حجم انتشارات، در بين باستان‌شناسان ايراني و حتي خارج از كشور، بي‌نظير بود. نگهبان بلافاصله پس از كاوش‌ها، گزارش مقدماتي كار خود را آماده مي‌كرد و تحويل مي‌داد و سپس منتشر مي‌كرد؛ به همين دليل است كه هيچ گزارش منتشر نشده‌اي از او به‌جاي نمانده است. 

وي افزود: در كنار كتاب‌هاي فني و گزارش حفاري‌هاي نگهبان كه تخصصي اند و تنها به كار باستان‌شناسان مي‌آيند، كتاب خواندني به نام «مروري بر پنجاه سال باستان‌شناسي ايران» منتشر كرده كه خاطرات اوست و گزارشي از تمام كارهاي باستان‌شناسي است كه خود در آنها شركت داشته است. 

وي كه كتاب «مقدمه‌اي بر باستان‌شناسي انسان‌شناختي» اش براي دانشجويان باستان‌شناسي تدريس مي‌شود، افزود: نگهبان معيار اخلاقي براي تمام باستان‌شناسان كشور بود. در زماني كه زمينه براي پيشرفت باستان‌شناسي ايران فراهم شده بود، كسي مانند او پيدا شد و بنيان استواري نهاد كه باستان‌شناسي ما، هنوز هم پس از گذشت ساليان بسيار، مديون زحمات اوست. 

عبدي يادآور شد: نگهبان مديري توانا بود. نه تنها استادي دانشگاه را برعهده داشت و دانشجويان بسياري را آموزش داد، بلكه موسسه باستان‌شناسي را هم بنياد گذاشت و به خوبي از عهده مديريت آنجا برآمد. اين در حالي بود كه هيات‌هاي مختلف باستان‌شناسي را نيز سرپرستي مي‌كرد. 

مترجم كتاب «گل نبشته‌هاي سه‌هزار ساله چغاگاوانه» افزود: نگهبان مدت كوتاهي مديريت اداره كل باستان‌شناسي و موزه ملي را برعهده داشت و با وجود آن كه مي‌دانست وظيفه اصلي او در دانشگاه تهران و تربيت دانشجويان است اما در انجام كارهاي اداري هم اهمال نمي‌كرد و در زمان كوتاهي موفق شد اقدامات جدي و مهمي انجام دهد. او مديري مدبر و از درايت بسياري برخوردار بود. اين قسمتي از شخصيت وي است كه بازتابش را در آنجايي مي‌بينيم كه از هر فرصتي استفاده مي‌كرد تا راهي براي پيشبرد باستان‌شناسي ايران پيدا كند. اين را نشانه‌اي از ايران دوستي او هم مي‌توان دانست. 

دستاوردهاي علمي نگهبان، او را مغرور نكرد 

عبدي در ادامه گفت: بسياري گفته‌اند كه نگهبان فردي مقتدر بود. اقتدار نه به اين معنا كه دانشجويان يا افراد زير دست نگهبان از او مي‌ترسيدند؛ هيچ كس اشاره نكرده است كه دانشجويان يا همكاران وي از او ترسيده باشند. بلكه يك اقتدار ذاتي داشت كه آن مي‌توان با عنوان كاريزما ياد كرد. به‌خاطر همين كاريزما بود كه هر كس كه با نگهبان كار مي‌كرد، احترام خاصي براي او قائل مي‌شد. نگهبان در عين حال بسيار فروتن هم بود؛ بي آن‌كه تكبر و غرور داشته باشد. با اين كه هميشه هم احساس رضايت از دستاوردهاي علمي خود داشت اما آن را تبديل به تكبر و غرور نمي‌كرد. 

عبدي به زندگي خانوادگي نگهبان نيز اشاره كرد و گفت: نگهبان از يك خانواده اشرافي برآمده بود و از نظر مالي زندگي راحتي داشت اما از انجام هر كاري كه لازم بود، دوري نمي‌كرد. باستان‌شناسي رشته‌اي است كه گاه احتياج به كار دستي سنگيني دارد. نگهبان علاوه بر آن كه عكاس و طراح و نقشه‌بردار خوبي بود، آنگاه كه در آمريكا ناگزير شد كه كارهاي ديگري انجام دهد، به حسابداري، كار در ذوب آهن و رانندگي اتوبوس هم پرداخت. به‌ندرت استاد دانشگاهي را مي‌شناسيم كه چنين توانايي داشته باشد. 

وي افزود: به همه اينها بايد بزرگ منشي او را هم افزود. صداقت او تا بدانجا بود كه در حفاري‌هايي كه انجام مي‌داد، امكان نداشت شي گم بشود يا حيف و ميلي صورت بگيرد. حتي در آخر فصل حفاري، با آن كه بودجه خوبي در اختيار باستان‌شناسان قرار مي‌دادند، شخصا مراقب بود كه وسايل حفاري از بين نروند و براي كاوش‌هاي بعد باقي بمانند. 

اين مدرس دانشگاه گفت: دانشجويان نيز با احترام از وي ياد مي‌كردند. نگهبان هيچ‌گاه دانشجويي را تحقير نمي‌كرد. بلكه مي‌كوشيد تا دانشجويان با استعداد را بشناسد و آنها را تشويق كند كه با علم‌اندوزي در دانشگاه‌هاي معتبر دنيا، بر دانش باستان‌شناسي خود بيافزايند. آنچه هم مي‌آموخت، در اختيار همگان قرار مي‌داد. هنگامي كه او در دشت قزوين، محوطه‌اي مربوط به دوره نوسنگي را كشف كرد، اطلاعاتش را در اختيار يكي از دانشجويان دوره دكترا قرار داد تا آن دانشجو از نتايج علمي كاوش‌هاي او براي نوشتن پايان‌نامه‌اش استفاده كند. 

وي افزود: هنوز هم براي خيلي از ايرانيان، نام باستان‌شناسي مترادف با گنج‌يابي و پيدا كردن دفينه است. نگهبان بسيار تلاش مي‌كرد كه با اين ذهنيت مبارزه كند. او حتي اگر لازم مي‌شد با تك تك كساني كه براي ديدن محوطه‌هاي باستاني مي‌آمدند، صحبت مي‌كرد تا آنها بدانند كه باستان‌شناسي پيدا كردن زيرخاكي و گنج نيست و دستاوردهايي علمي و فرهنگي اين رشته بسيار ارزشمندتر از سود مالي آن است. 

عبدي ادامه داد: به همين دليل است كه ما مي‌توانيم به نگهبان به عنوان معيار اخلاقي در باستان‌شناسي نگاه كنيم و او را مدل و الگويي براي باستان‌شناسان و حتي همه مردم بدانيم.
 
وي افزود: او انسان بزرگي بود كه با زحمت و رنج بسيار توانست جايگاه باستان‌شناسي ايران را ارتقاء بخشد و بنيان استواري بنا نهد كه هنوز هم باقي است. 

اين مدرس دانشگاه گفت: بسياري نگهبان را پدر باستان‌شناسي ايران ناميده‌اند اما او هيچ گاه اين عنوان را براي خود به كار نبرد و اين ديگران بودند كه به حق نگهبان را پدر باستان‌شناسي ايران مي‌ناميدند. نگهبان در اين زمينه ادعايي نداشت و بسيار فروتن بود اما كاري كه او انجام داد، بي‌اغراق بيشتر از كارهايي بود كه همه هم نسلان او در آن سال‌ها انجام دادند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها