زندگي اسكار وايلد نويسنده سرشناس بريتانيايي با يك كتاب جديد كه به تازگي منتشر شده، بار ديگر زير ذره بين قرار گرفته است. نويسنده ادعا مي كند كه خانم وايلد بيش از يك زن رنج كشيده بوده زيرا با وجود اينكه با همسر سرشناسش بسيار هماهنگ و هسمان بود، اما زندگي آرامي نداشت.\
او ادعا مي كند كه خانم وايلد بيش از يك زن رنج كشيده بود زيرا با وجود اينكه با همسر سرشناسش بسيار هماهنگ و هسمان بود، اما زندگي آرامي نداشت.
نويسنده در اين كتاب خانم وايلد را از زاويه قهرماني با يك زندگي تراژيك بررسي مي كند و زندگي ويران شده او را با هلن قهرمان تروا مقايسه مي كند و ميگويد هر چند هلن بسبار زيبا و محبوب بود، اما روي خوشي از زندگي نديد و همواره رنج برد.
نويسنده كتاب مي گويد با وجود زندگي سخت و جنجالي خانم وايلد او همواره به همسرش وفادار بود و حتي پس از اين كه او به دليل «ارتكاب اعمال زشت» از سوي دادگاه به اعدام محكوم شد، به او وفادار ماند و از او دفاع كردو حتي در نامه اي كه خطاب به او نوشت او را عزيزترينم خطاب كرد.
با اين حال خانم فراني مويل براي شكل دادن به اين زندگينامه از شواهد خوبي بهره گرفته است. نخست اينكه او بيش از 300 نامه تاكنون منتشر نشده از همسر اسكار وايلد را در اين كتاب منتشر كرده است و با بررسي آنها از علايق او سخن مي گويد. او با بررسي اين نامه ها مي گويد از برخي جهات اين زوج با هم بسيار هماهنگ بودند و هر دوي آنها خانواده اي با تاريخچه اي پردردسر داشتند : در مورد اسكار وايلد پدر جراح او توسط يكي از بيمارانش با اتهام آزار در حالت بيهوشي مواجه شده بود و در مورد خانم وايلد پدربزرگش وضعيت رواني مناسبي نداشت و سابقه حضور با سرو وضعي نامرتب در مورد او وجود داشت و اين مساله در مورد مادرش نيز صادق بود و درباره او گفته مي شد كه سابقه خودآزاري داشت و با استفاده از اتوي داغ يا كوبيدن سرش به ديوار به خودش آسيب مي رساند.
از همه مهم تر اين كه هر دوي اين زوج، باهوش و جاه طلب بودند و در سال هاي اوليه زندگي مشتركشان روش هاي مشتركي در زندگي به كار مي بردند. مثلا براي اجراي نقشه شان براي داشتن خانه اي زيبا با استفاده از نظريات يك طراح داخلي ، خانه شان در چلسي را به معبدي براي علاقه مندان به هنرهاي زيبا بدل ساخته بودند و حتي ناپديد شدن هاي اسكاروايلد براي مدتي در لندن و داشتن زندگي شبانه پنهاني را به دليل حمايت همسرش از او نسبت مي دادند.
با اين حال بررسي نامه هاي كنستانس نشان مي دهد كه او به اين مساله واقف بود كه زندگي آنها بر بستري از شن بنا شده و هر آن مي تواند نابود شود.اين انعكاس متزلزل را مي توان از وراي نامه هاي عاشقانه او نيز ديد و شناخت و تفاوت بين محبت و تظاهر به اميدواري رامي توان از وراي نامه هايش حس كرد.
در نهايت كنستانس اقرار مي كند كه هيولايي در وجود همسرش سر كشي مي كند و با اين حال در اواخر سال 1895 اقرار مي كند حاضر است در اين مسير نيز شوهرش را همراهي كند تا او به نابودي كشيده نشود. همين مساله اغلب فرزندان آنها را نيز درگير مي ساخت و نگران از دست دادن پدرشان بودند.
خانم وايلد سرانجام به فاصله كوتاهي از جدايي نهايي از همسرش بر اثر يك جراحي در جنواي ايتاليا درگشت و بر سنگ قبر او تازه در سال 1963 درج شد :«همسر اسكار وايلد»
اسکار وایلد (۱۶ اکتبر ۱۸۵۴ تا ۳۰ نوامبر ۱۹۰۰)، شاعر، داستاننویس، نمایشنامهنویس و نویسنده داستانهای کوتاه ایرلندی بود. پدر او سر ویلیام وایلد مردی فرهنگدوست و پزشک بود كه بعدها چشم پزشک مخصوص ملکه شد و مادرش جین وایلد شاعري سرشناس و مترجم آثار الکساندر دوما و لامارتین بود.
وايلد اشعار بسيار دارد كه ابوالهول(۱۸۹۴) ، سالومه (۱۸۹۳) و اهمیت ارنست بودن (۱۸۹۵) از جمله آنهاست. تصویر دوریان گری كه در سال ۱۸۹۱نوشته شد از مهم ترين آثار داستاني اوست.
كتاب «كنستانس: زندگي غم انگيز و جنجالي همسر اسكار وايلد» در 384 صفحه توسط فراني مويل به قيمت 20 پوند منتشر شده است.
نظر شما