چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۹:۰۲
نقدادبي معاصر ايران از ضعف و كاستي مبراست

نصرالله امامي در نشست «بررسي وضعيت نقد و نظريه ادبي در ايران» كه عصرامروز (چهارشنبه 21 ارديبهشت) در سراي اهل قلم بيست و چهارمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران برپا شد، بر لزوم امروزي‌شدن پشتوانه تئوري نقد ادبي در ايران تأكيد كرد و محمود فتوحي نيز گفت: تكرار واژه بيماري يا ضعف در مورد وضعيت امروز نقد ادبي، ناشي از خودكم‌بيني ما ايرانيان است./

خبرگزاری کتاب ايران ـ به گزارش ستاد خبری سراهای اهل قلم نمايشگاه کتاب تهران، نصرالله امامي در اين جلسه با طرح يك پرسش فرضي مبني بر اينكه «آيا در ميراث ادبي‌ گذشته‌مان چيزي به عنوان نظريه و نقد ادبي وجود دارد يا خير؟» سخنان خود را آغاز كرد.
 
وي گفت: نظريه كيفيتي است كه ما در زندگي روزمره با آن سروكار داريم و اگر قضاوت ما پيرامون ادبيات بود، ما با نظريه ادبي مواجه‌ايم. نظريه، پشتوانه مفصلي براي نقد ادبي محسوب مي‌شود.

وي در ادامه با اشاره به اينكه به اعتقاد برخي پايه شيوه‌هاي علمي مختلف نقد ادبي از غرب آغاز شده، توضيح داد: اساس تفكرات ارسطويي، نخستين مباني نظري فلسفي را در نقد پديد آورد و اين نگاه‌هاي فلسفي مبنايي شد تا در نحله‌هاي مختلف با رويكردهاي متنوعي روبرو شويم. ارسطو اساس نظريه انتقادي را در غرب رقم زد. در اينجا اين سؤال مطرح است كه آيا در شرق پايه اين تفكر انتقادي نمي‌توانست مباني نظريه انتقادي قرار گيرد؟

وي با توضيح درباره تاريخچه نقد ادبي در شرق توضيح داد: اساس نقد كهن در شرق در برخي موقعيت‌ها نقد كهن دوره جاهلي است كه بعد با ترجمه آثار ارسطو نگاه علمي به ادبيات معطوف شد و منتقدان شرقي سعي كردند با اين نگاه به تحليل آثار ادبي بپردازند. فن شعر ارسطو مبناي برخي تحقيقات شد كه نگرش انتقادي ارسطو آن‌ها را جهت داده بود و نقد جاهلي در سايه تفكر انتقادي شكل گرفت.

وي با اشاره به اينكه برخي منتقدان شرقي نظريه‌هايي جامع‌تر از نظريه انتقادي ارسطو را مطرح كردند، گفت: نظريه نظم عبدالقاهر جرجاني جامع‌تر از چيزي بود كه ارسطو مطرح كرد. او بيان كرد، كلام در ساختار است كه مي‌تواند هويت حقيقي خود را پيدا ‌كند. همچنين در نظريه نظم اشاره مي‌كند كه چگونه يك ساختار، زبان مكانيكي را به زبان شعر تبديل مي‌كند.

اين استاد دانشگاه با بيان اين كه منتقدان غربي به دلايلي درصددند پيشينه مباحث نقد ادبي ما را مخدوش يا انكار كنند، گفت: ذوقي بودن نقد ادبي گذشته و بي‌شكل بودن آن از دلايلي است كه غربي‌ها در جهت انكار پيشينه نقد ادبي ما به كار مي‌برند. در حالي كه اين نقد ذوقي بر مبناي تجربه مندي بوده و با ذوق افراد عادي تفاوت‌هاي بسياري دارد. ما اگرچه نمي‌توانيم نظريه و نقد ادبي را با همه جوانب در ميراث گذشته اثبات كنيم، ولي مي‌توانيم بگوييم كه بسياري از نظريه‌هاي ما مبناي علمي داشتند و اين مبناها خارج از چارچوب‌هاي نظري نيستند كه عده‌اي بتوانند آنها را انكار كنند.

وي در پايان گفت: ناباوري‌ها نبايد مبناي بي‌باوري شوند، ولي متأسفانه ما برخي از اوقات گذشته‌ نظري و علمي خود را به دست خودمان انكار مي‌كنيم.

در ادامه اين برنامه، ابراهيم خدايار كه اجراي جلسه را برعهده داشت، با اشاره به اينكه چگونه مي‌توان ادبيات غني بدون پشتوانه‌ نقد ادبي مؤثر داشت، گفت: چگونه اشعار بزرگاني مانند حافظ و سعدي و بسياري ديگر پشتوانه نظري ندارند. رضا سيدحسيني پانزده سال پيش در يكي از كتاب‌هايش نوشته كه اگر ما در گذشته داراي ادبياتي غني بوديم، به دليل پشتوانه تئوريك آن بوده است و اگر اين پشتوانه را امروزي نكنيم؛ نمي‌توانيم با ترجمه آثار غربي، نقد و نظريه معاصر را ارتقا دهيم.

بخش ديگري از اين جلسه به سخنراني محمود فتوحي، رييس انجمن نقد ادبي ايران اختصاص داشت.

وي در ابتدا با بيان اينكه ما نبايد اصطلاح بحران و بي سر و ساماني را درباره نقد ادبي خودمان به كار ببريم، گفت: تكرار واژه بيماري يا ضعف در مورد وضعيت امروز نقد ادبي ناشي از نوعي خودكم‌بيني ما ايرانيان است. با نگاهي گذرا به چاپ كتاب‌ها و مطبوعات اين حوزه مي‌توان نوجويي پويا را در عرصه نقد ادبي معاصر درك كرد. واضح است كه ما در تعامل خوبي با نقد ادبي غربي هستيم و نقد ادبي ايران به هيچ عنوان به بيماري دچار نيست.

فتوحي با بيان اينكه دو حوزه نقد و نظريه، عرصه‌هايي متفاوتند، گفت: نظريه، مبحث فلسفي است و گفتماني است كه در آن نگاه معرفتي به ماهيت و مقولات عربي وجود دارد و كارآمدي‌اش معرفت‌بخشي است.

وي نحله‌هاي مختلف نقد ادبي معاصر را به پنج گروه تقسيم كرد و گفت: براساس پايگاه اجتماعي منتقدان و مشرب آگاهي‌شان، مي‌توانيم پنج ديدگاه نقد سنتي، نقد دانشگاهي، نقد مطبوعاتي، نقد ترجمه بنياد و نقد بينارشته‌اي را در ميان ديدگاه‌هاي نقدپردازانه معاصر مد نظر قرار دهيم.

وي افزود: نقد سنتي اساساً موضعش را با آرمان‌هاي انتقادي گذشته مشخص مي‌كند. گاهي اوقات هم منتقدان نقد سنتي در برابر جريان‌هاي نو موضع سرسختانه دارند و اين هنوز در دپارتمان‌هاي دانشگاهي و برخي مجلات قابل رويت است. نقد دانشگاهي نيز با رويكردهايي كه به سمت ديدگاه‌هاي جهاني دارد، نگاه تازه‌اي را نسبت به آثار ادبي ملي و بومي آغاز كرده است. البته برخي كج‌خواني‌ها و رويكردهاي كليشه‌اي هم در اين گونه از نقد ديده مي‌شوند.

اين پژوهشگر با اشاره به اينكه ضعف تاريخ‌نگري پاشنه آشيل همه نحله‌هاي نقد ادبي در ايران است، گفت: بايد نسبت نقد را با قبل و بعد خودش تبيين كرد؛ در غير اين صورت تحليل ما شخصي و امپرسيونيستي خواهد بود. البته بايد گفت كه بيشترين وجه نقد دانشگاهي، محافظه‌كاري است. اين نقد فضاهاي حزبي و مرامي ندارد و ناگزير به محافظه‌كاري است.

رييس انجمن نقد ادبي ايران، با اشاره به موقعيت نقد بينارشته‌اي توضيح داد: در دو سه دهه اخير جايگاه نقد بينارشته‌اي به گونه‌اي خاص نمود يافته است. اين نقد ضرورت خاصي براي انسان معاصر دارد.
فتوحي در ادامه نقد مطبوعاتي را در وهله اول شتابزده ارزيابي كرد و گفت: در اين نقد واكنش‌هاي تند و سريع نسبت به آثار تازه منتشر شده وجود دارند. اين شيوه نقد، كمتر با دانشگاه مرتبط است و مطبوعاتي‌ها و دانشگاهي‌ها چندان يكديگر را قبول ندارند. مطبوعاتي‌ها دانشگاهي‌ها را به گذشته‌گرايي متهم مي‌كنند. نقد مطبوعاتي البته در مقابل نقد دانشگاهي نمود يافته و با آن رقابت مي‌كند، ولي كمتر علمي است و درصدد اغناي خواننده نقد بر نمي‌آيد.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اختصاصات نقد «ترجمه بنياد» نيز گفت: آبشخور نقد «ترجمه بنياد»، ترجمه است و مترجمان به جهت آنكه اتكاي زيادي به ورود نظريه‌هاي غربي مي‌ورزند، وقتي در مقام منتقد قرار مي‌گيرند، شايستگي لازم را ندارند.

وي در پايان با اشاره به لزوم هماهنگي و اتحاد ميان نحله‌هاي مختلف نقد معاصر در ايران تصريح كرد: اگر به همين شيوه پيش برويم و به نقش اجتماعي نحله‌هاي مختلف نقد قائل نباشيم، هيچ‌ يك به نقش ديگري اعتقاد نخواهيم داشت؛ از اين رو به جريان‌هاي معقول نقد و نظريه‌پردازي معاصر نيز دست نخواهيم يافت.

قدرت‌الله قاسمي‌پور نيز در اين برنامه، درباره گونه‌هاي و انواع ادبي سخنراني كرد و در بخشي از سخنانش گفت: نظريه انواع ادبي يكي از مسايل ديگر الگوي مسلط است و اين گونه مسلط ادبي بر مبناي پيش‌فرض‌هاي تاريخي و ايدئولوژيكي است.

وي در ادامه توضيحات مفصلي را درباره بنيان‌ها و تاريخچه تحليل گونه‌هاي ادبي ارايه كرد و در قسمتي از سخنانش گفت: مبحث ديگر در نظريه انواع ادبي، منشأ گونه‌‌هاي ادبي است و اينكه مثلاً غزل، رمان يا رباعي از كجا آمده‌اند و چگونه شكل گرفته‌اند.

در بخش پاياني اين جلسه، خدايار با اشاره به «كتابشناسي توصيفي زبان و ادبيات فارسي»، گزارشي درباره ميراث نقد ادبي در ايران ارايه  و تأكيد كرد نقد ادبي در ايران به شدت مورد تأثير نقد ادبي غربي قرار گرفته است و تأثير ترجمه در نقد و نظريه ادبي ايران مشهود است.

وي همچنين انتشار نخستين فصل‌نامه تخصصي نقد ادبي و تأسيس انجمن علمي نقد ادبي و تأسيس گرايش رشته نقد ادبي را، از مهم‌ترين رويكردهاي اعضاي انجمن نقد ادبي در ايران برشمرد.

بيست و چهارمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران تا 24 ارديبهشت‌ماه سال جاري در مصلاي امام‌خميني (ره) تهران برپاست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها