كارشناس ادبيات در نشست افسانه براي كودك و نوجوان با اشاره به اين كه زبان ساده افسانهها از دلايل ماندگاري افسانه است، گفت: يكي دلايلي كه كودكان بيشتر افسانهها را دوست دارند، زبان ساده آن است. افسانه پر از ضربالمثل و آهنگين و سرشار از تكيه كلام است./
در ابتداي اين نشست، محمد برفر، با اشاره به اين كه در مقدمه كتابش با عنوان «آيينه جادويي خيال» (پژوهشي درباره قصههاي پريان) درباره اسطوره و افسانه نوشته است، بيان كرد: افسانهها قصههاي عاميانهاي اند كه از يك سو با اسطوره شباهت دارند و از يك سو متفاوتند. اسطورهها شخصيتهايي فراجهانياند اما افسانهها داستانهايي درباره افرادياند كه روزانه با آنها در ارتباطيم (كشاورز، نانوا، پينهدوز و ...). همچنين پايان افسانهها اغلب خوش و پايان اسطورهها تراژدي اند.
او افزود: افسانهها از بدو پيدايش بشر به شكل ناخودآگاه شكل گرفتهاند و سينه به سينه منتقل شدهاند. بنابراين ادبيات شفاهياند و ممكن است از هر افسانه روايتهاي گوناگوني موجود باشد.
وي درباره شباهتهاي افسانهها در گوشه و كنار جهان گفت: تمام افسانهها ريشه آريايي دارند و گفته ميشود از زماني كه اقوام آريايي پس از يخبندان بزرگ به گوشه و كنار دنيا مهاجرت كردند، علاوه بر زبان خود قصهها و افسانههايشان را نيز منتقل كردهاند.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: افسانههايي مانند اژدها كشان كه هميشه اژدهايي چشمه آب را به تصرف در ميآورد و مردم بايد هر چند وقت يكبار قرباني دهند تا بتوانند از آب استفاده كنند و در نهايت قهرماني ميآيد و با كشتن اژدها آب را آزاد ميكند. باور به قصههاي پريان در تمام كشورها و پريان دريايي در قسمتهاي حاشيه دريا، برخي از افسانههاي مشترك دنيا هستند. به طور مثال افسانهاي با نام «باغ سيب» در ايران با تمام جزئيات در ارمنستان با عنوان «سيبهاي جاودانه» وجود دارد كه اين يكي بودن جزئيات با توجه به بيسواد بودن راويان قصهها، نشان از ريشههاي مشترك دارد.
برفر، با اشاره به اين كه افسانهها در ايران مهجورند، تاكيد كرد: اگر افسانههاي ما نمادپردازي و لايههاي عميق روانشناسي آن بررسي شوند، جايگاه بهتري در ادبيات ما پيدا ميكنند. به همين دليل گردآوري و انتشار افسانهها گام نخست است و بايد روي هر يك از افسانهها تحقيق شود.
وي افزود: در افسانهها بيش از اينكه حوادث وابسته به زبان باشند، زبان وابسته به حوادث است به همين دليل زبان ساده براي روايت يك ماجراست و افراد با پيرنگهاي پيچيده در افسانه موجود نيستند، افراد سياهند يا سفيد و شخصيت خاكستري نداريم. در عين حال زبان ساده افسانهها از زيبايي و شاعرانگي آن نكاسته است.
برفر، دلايل دوري ادبيات امروز از تخيل را وجود هنرهاي تصويري دانست و گفت: سينما، تلويزيون و بازيهاي رايانهاي قدرت تخيل را كاهش ميدهند اما ادبيات جايگاه خيلي بالايي در پرورش تخيل دارد.
سپس محمدرضا شمس، نويسنده كودك و نوجوان كه تا كنون كتابهاي بسياري در حوزه افسانه براي كودكان و نوجوانان نوشته است، گفت: در تفاوتهاي افسانه و اسطوره علاوه بر مطالب عنوان شده نكاتي نظير استفاده از اسم خاص در اسطوره و اسمهاي عادي در افسانه وجود دارد. همچنين با وجود اينكه اسطوره و افسانه دنبال حيات جاودانهاند، در افسانه، پاداش در همين جهان است اما در اسطوره پاداش به جهان ديگري موكول ميشود.
او با اشاره به اينكه افسانههاي ايران ميان نويسندگان و كودك و نوجوان شناخته شده نيستند، گفت: افسانهها در ابتدا براي كودكان نبودند، بلكه تبيين دنيا به زبان بشر بود اما بعد از پيشرفت و شهرنشيني افسانههايي براي كودكان ساخته شدند.
نويسنده كتاب «دختر خل و چل» گفت: چون مراحل رشد كودكان در تمام دنيا شبيه به هم است و چون افسانهها نيز تبيين دنيا به زبان بشرند، شبيه به هم ميشوند؛ نظير افسانههايي كه درباره نامادري و ناپدري در تمام دنيا موجودند.
او با اشاره به دلايل ماندگاري افسانه، گفت: يكي از دلايلي كه كودكان بيشتر افسانهها را دوست دارند، زبان ساده آنهاست. افسانه پر از ضربالمثل و آهنگين و سرشار از تكيه كلام است. همچنين تكرارهايي كه در افسانه وجود دارند باعث ميشودن كودك با راوي همراه شود و حالت «بازي نمايش» پيدا كند.
شمس ادامه داد: افسانهها در كتابها و مدارس ما راه پيدا نكردهاند و كودكان ما آنقدر كه سيندرلا و سفيدبرفي را ميشناسند، ماهپيشاني را نميشناسند. از ديگر علتهايي كه كودكان افسانهها را بيش از كتابهاي امروزي دوست دارند، غير مستقيم بودن زبان افسانه است كه متاسفانه در كتابهاي امروزي تبديل به پند و اندرز شده است.
او از ديگر ويژگيهاي افسانهها، به ارتباط مخاطب با كل زندگي اشاره كرد و گفت: در قصههاي امروزي بچهها تنها با بخش شاد زندگي در ارتباطند. همچنين غافلگيري در افسانه از جذابترين بخشهاي آن است كه متاسفانه امروزه ناديده گرفته شده است.
بيست و چهارمين نمايشگاه كتاب تهران تا 24 ارديبهشت سال جاري در مصلاي امام خميني(ره) برپاست.
نظر شما