چاپ نخست کتاب «معجم مهدويت در تفاسير شيعه و اهل سنت» نوشته سيدمحسن طباطبائي، مرتضي عبدي چاري و نفيسه فقيهي مقدس، تهيه شده پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي و پژوهشكده مهدويت و آيندهپژوهي، از سوي موسسه بوستان كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد.\
اعتقاد و باور داشتن مهدويت با همه وسعت و گستره آن به عنوان يكي از اساسيترين و ضروريترين آموزههاي اسلامي مطرح ميشود تا آن جا كه مرگ در حال انكار آن، مرگ جاهلي شمرده شده است. با وجود همه اين پشتوانه و الزامات اعتقادي، اين انديشه در عرصه پژوهش و مباحثات علمي با مسائل و موضوعات ناگفته و ناگشوده فراواني مواجه است كه بايد به دست محققان متعهد، خوش ذوق و فهيم كه از درايت و ذكاوت بالاي ديني و خردورزي لازم برخوردار باشند، مورد تحقيق و تتبع قرار گيرد.
بر اساس مطالب كتاب، در سالهاي اخير بحث و گفتوگوهاي عميقي در موضوع مهدويت برگرفته از دامنه فراخناك و ژرفناك كتاب آسماني و وحياني قرآن كريم آغاز شده به گونهاي كه در ميان طبقات فرهيخته و پژوهشگر به يك حوزه علمي رايج علمي درآمده است و دانشوران متعهد با جستوجو و تدبر در آيات قرآن كريم در سايهسار اخبار ماثور كوشيدهاند تا گوشههايي از معارف اين بحث بنيادين را رازگشايي كنند، تا آن جا كه رهآورد اين تحقيقات در ابعاد گوناگون و اساسي موجب توليد پژوهشهاي عميقي در حوزه مهدويت شده است كه نويدبخش حركتي جدي در توصيف، تبيين و تحليل آراء عالمان صالح گذشته از يك سو و دستيابي به فهم و درك بهتر و عميقتر از مساله انتظار، ظهور، دولت كريمه، كرامت و اقتدار مومنان را از ديگر سو ميباشد، حركتي مبارك كه ضمن ارجگذاري به تلاش عالمان قرآنپژوه، خصوصا مفسران عالي مقام از گذشته تا به امروز، ميرود تا پرده از راز مفاهيم بلند واژهها و گزارههاي آن دسته از آياتي كه معاني عميق مهدوي را بهسان معادني سر به مهر در خود دارند، بگشايد.
انديشه اسلامي و دانش مسلمانان در رهگذر چندين سده كاوش و كوشش در شاخههاي مختلف معرفتي همواره وامدار كتاب خدا بوده است. فضاي علمي و پژوهشي در گستره فرهنگ اسلامي، در بخشهاي مختلف كلامي، فلسفي، سياسي، هنري، اجتماعي، حقوقي و عبادي و اخلاقي متاثر از قرآن كريم است. قطعي بودن سند اين متن، لاجرم بحثهاي پژوهشگران اسلامي به سمت فهم دلالتهاي آن رهنمون ميشد و در اين ميان علم تفسير، از گران بهاترين دانشهاي اسلامي عرصه شناخت تعاليم فكري، عملي اسلام، بر پايه قرآن كريم قرار گرفت.
مهدويت نيز از بحثهاي اصيل، ريشهدار و با سابقه در اسلام، به ويژه مذهب اثني عشري است. اين بحث كه نشاندهنده عظمت اسلام و بقا و جاودانگي احكام آن است، نه تنها ميان شيعيان كه در مذاهب ديگر مطرح شده است. اگرچه آثار گرانبهايي از زواياي گوناگون نگاشته شده؛ اما متقنترين آنها به روايات مورد نظر خود تمسك كردهاند كه امكان پديداري يك زبان مشترك براي گفتوگو را از بين برده است. از آن جا كه قرآن تنها منبع مورد اتفاق همه فرقههاي اسلامي است، پرداختن به آن درباره هريك از موضوعات مورد اختلاف ـاز جمله مهدويتـ اهميت دو چنداني دارد؛ به ويژه آن كه اختلاف روايات، نظريهپردازي در اين حوزه را مشكل كرده و در صورتي كه به نحوي در خصوص مباحث مهدويت در آيات قرآن استفادهاي صورت گيرد، از اتقان بيشتري برخوردار و كمك شاياني به تقريب بينالمذاهب خواهد كرد.
خاستگاه انديشه مهدويت
از ديرباز عالمان مسلمان ـمحدثان، مفسران و متكلمانـ در آثارشان همسان با ديگر موضوعها و بحثهاي علمي به گفتوگو درباره ظهور مردي از خاندان نبوي به نام حضرت مهدي(عج) در دوره پاياني جهان و پيش از برپايي روز قيامت و در هنگامه فراگير شدن ستم در ساحتهاي مختلف جامعه بشري پرداخته و مژده به قيام آن حضرت را از يكسو خبري خوشآيند درباره رهايي نظام جهاني از سيطره حاكميت زورمندان، زردوستان و تزويرگران شمرده و از ديگر سو، از آن به عنوان عاملي جهت برقراري نظم و نظامي جديد مبتني بر خداپرستي و فرمانبرداي از قوانين الهي، با هدف تحقق بخشيدن به اصل كرامت انساني و عدالت در عرصههاي مختلف گوناگون زندگي به همراه امنيت و ثبات، آسايش مادي و آرامش معنوي ياد كردهاند. امروزه در گفتارها و نوشتارها از اين تفكر پيشينهدار اسلامي به نام «مهدويت» تعبير شده است.
دانش تفسير از قديميترين دانشهاي حوزه علوم اسلامي و تاريخ پيدايش آن همزاد با نزول آيات قرآن كريم است. از اينرو نخستين گروه مسلمانان ـصحابهـ و به دنبال آنان تابعان و ديگر عالمان جهان اسلام، تلاش كردهاند تا در پرتو اين سرچشمه وحياني از رمز و راز معنادار واژهها و گزارهها، بحثها و موضوعهاي مختلف و متعدد قرآن، از جمله مهدويت به فراخور توان فكري بشري پرده بردارند.
محصول اين جوششها و كوششهاي فكري در يك دوره 1400 ساله پديداري، صدها اثر تفسيري يافته يا نايافته از مفسران شيعه و اهل سنت است. اندك نگاهي به بخشهايي از اين نوشتهها حكايت از توجه خاص مفسران به آيات و روايات تفسيرگر آنها درباره موعود جهاني حضرت مهدي(عج) دارد.
اما نكته شايان توجه اين كه اين باور عمومي در انظار دانشمندان مذاهب اسلامي، يكسان برداشت و تفسير نشده است، عالمان شيعه اماميه هم راي و هم داستان بر اين باورند كه منجي موعود جهاني، دوازدهمين امام معصوم(عج) فرزند امام حسن عسكري(ع) از سلسله دودمان نبوي ـ علوي است. وي زنده و تا زماني ناشناخته، پنهان از ديدگان عموم مردم است تا آنگاه كه خداي متعال اراده به ظهورش نمايد.
در نقطه مقابل، اغلب متفكران اهل سنت معتقدند كه اين شخصيت والامقام، تاكنون پا به عرصه وجود نگذاشته و در آيندهاي نامعلوم به دنيا آمده و جهان آكنده از بيداد را به عدل و داد ميرساند. با اين وصف، مذاهب اهل سنت درباره اين كه آن حضرت از فرزندان كدام يك از نسل پيامبر گرامي(ص) است راي يكساني صادر نكردهاند. با وجود اين، خاستگاه انديشه مهدويت و منجي آخرالزمان در متون ديني و به ويژه قرآن كريم است و به هر ميزاني كه اين نظريه به متن مستند شده؛ به وحدت و اشتراك نزديكتر گرديده و جايگاه مهدويت در آثار تفسيري روشنتر ميشود.
چاپ نخست کتاب «معجم مهدويت در تفاسير شيعه و اهل سنت» در شمارگان 1200 نسخه، 472 صفحه و بهاي 95000 راهي بازار نشر شد.
نظر شما