مترجم كتاب «فلسفه امروزین علوم اجتماعی با نگرش چندفرهنگی» اثر «برایان فی» معتقد است: با اين كه اين كتاب براي عامه مخاطبان ترجمه شده، اما به عنوان واحدي درسي در مقطع دكتري علوم اجتماعي مورد تدريس قرار گرفت كه اين اتفاق، گواه چالشها و ضعفهاي اين حوزه از علم در دانشگاههاست.\
ديهيمي افزود: اين كتاب هشت سال پيش ترجمه شد، اما به نظر ميرسد فقري كه در پرداخت نگرشهاي فرهنگي داشتهايم، باعث شده تا اين كتاب در مقطع دكتري مورد استقبال قرار بگيرد، زيرا فلسفه علوم اجتماعي علمي ناظر بر روششناسي مباحث علوم اجتماعي است كه متاسفانه به دليل ضعف دانشگاهها و استادان در حوزه متدولوژي و پرداخت به اين شاخه از علم، بسيار فقير مانده است.
ديهيمي ادامه داد: يكي از مشكلاتي كه به اين مساله دامن ميزند، ضعف دانشگاههاي علوم انساني در نوع گزينش استاد است، زيرا استادان اين حوزه كمتر با مسائل روز حوزه علوم اجتماعي آشنايند و كمتر مباحث يا كتابهايي را مينويسند كه اين علم را بشكافد و مسائل آن را به چالش بكشد.
مترجم كتاب «فلسفه امروزین علوم اجتماعی با نگرش چند فرهنگی» تصريح كرد: استادان ما توليد كننده علم در دانشگاه نيستند و مصداق آن، كتابهاي موجود در حوزه علوم اجتماعياند كه كمتر توسط دانشگاهيان به بررسي تغييرات و جريانات روز ميپردازند و بيشتر كتابهاي بهروز آن، خارج از دانشگاه توليد ميشوند. در واقع، دانشگاههاي ما به جاي مراكزي براي توليد علم، به مصرف كننده علم تبديل شدهاند و اگر مترجمان اين حوزه دست از كار بكشند، آنها هيچ منبع و ماخذي براي تدريس نگرشها و تغييرات جديد حوزه علوم اجتماعي ندارند!
ديهيمي گفت: براي رفع اين مشكلات بايد در گزينش استادان دانشگاهي معيارها را تغيير داد و در تدريس علوم، سرفصلها را حذف كرد و استاد را در تدريس آزاد گذاشت تا فرد بر اساس ذوق سليقه و ابتكار عمل به بررسي مسائل اجتماعي بپردازند.
وي درباره پيامدهاي اين تغيير گفت: اين امر ميتواند جريان و چالشهاي فكري متفاوت و بسياري را براي دانشجويان ايجاد كند تا بر اساس نگاههاي مختلف، افكار را تجزيه و تحليل كنند. اين در حالي است كه علم امروز دانشجوي علوم اجتماعي بر پايه جزوه است و به تناسب آن دانشجوي بيسواد تربيت ميكند و خلاقيت فكري را از او ميگيرد.
وي افزود: دانشگاه مكاني براي آدمهاي فرهيخته است تا انديشههاي متفاوت را مطرح و در پي آن، چالشهاي فكري را در ميان دانشجويان ايجاد كنند و آنها را به سوي كاوش، نتيجه و توليد علم سوق دهند.
ديهيمي با اشاره به بخشي از اين كتاب گفت: مردم یا افرادی که با هم تفاوتهای مهمی دارند، بایستی در تماس و تعامل با یکدیگر باشند. اعتقاد به اصالت تعدد فرهنگها این مساله و مشکل شناخت شناسانه را پدید میآورد که اگر دیگران در ساختار و نظام خود زندگی میکنند و ما در ساختار و نظام خود، چگونه میتوانیم آنها را درک کنیم؟ اگر قرار باشد ما تنها زمینه اجتماعی و ساختار اندیشهای را که در آن شکل گرفتهایم بفهمیم، علوم اجتماعی علاوه بر از دست دادن کارکردشان، بیمعنا میشوند.
وي افزود: این کتاب چند سوال اساسي را مطرح ميكند، نظير اين كه آیا باید همان فرد(یا از همان افراد) باشم تا آن فرد را بشناسم؟ آيا برای آن که خودمان باشیم، نیازمند دیگرانیم؟ آیا فرهنگ و جامعهامان، ما را تبديل به آن فردي میکند که هستیم؟ آیا افراد در فرهنگها و جهانهای مختلفی زندگی میکنند؟ آیا باید فرضمان این باشد که دیگران موجوداتی عقلانیاند؟ آیا باید فهم ما از دیگران طبق ضوابط و ملاک های خود آنها باشد؟ آیا فهم ما از دیگران اساسا تاریخی است؟ آیا ما داستانها را زندگی میکنیم یا تنها آنها را میسراییم؟ آیا ما میتوانیم درکی عینی از دیگران داشته باشیم؟
وي ادامه داد: بخش پاياني كتاب به دستاوردهاي فلسفه چندفرهنگی علوم اجتماعی اشاره و بيان ميكند كه مخاطب چه چيز را از آن ميآموزد تا در دنيايي پر از فرهنگهاي متنوع زندگي مسالمتآميز داشته باشد.
چاپ چهارم كتاب «فلسفه امروزین علوم اجتماعی با نگرش چند فرهنگی» در 454 صفحه و قيمت 105000 ريال منتشر و روانه بازار نشر شده است.
نظر شما