عبدالجبار كاكايي، در سالروز تولدش (پانزدهم شهريور ماه) از دريغ هاي زندگي حرفه اي اش سخن گفت: نسل من زماني وارد عرصه خلق ادبي شد كه ادبيات، واجد خصيصهاي اجتماعي و مردمي بود. فرصت انجام كارهاي مهم تري را از دست داديم و البته شايد مهلت داشته باشيم كارهاي خاص انجام دهيم و حتي با جهان وارد ديالوگ شويم.
وي با تاكيد بر اين كه "اي كاش بخش رسانهاي از زندگي من حذف ميشد"، افزود: اين مصاحبهها و حضور مطبوعاتي، فرصت انجام كارهاي بسيار مهمتري را از من گرفت.
كاكايي درباره ديگر دريغهاي زندگي حرفهاياش، به خبرنگار ايبنا گفت: نسل من زماني وارد عرصه خلق ادبي شد كه ادبيات، واجد خصيصهاي اجتماعي و مردمي بود. نسل من بايد براي مردم ميگفت و به همين دليل ناچار بود به زباني بگويد كه براي جامعه قابل فهم باشد.
اين شاعر با بيان اين كه اين ادبيات مردمي، همان ادبيات منتسب به انقلاب و جنگ است، اضافه كرد: ما به تعهدمان عمل ميكرديم و در دورهاي حساس به لحاظ اجتماعي و سياسي به سر ميبرديم كه در آن، فرصت و طمانينه اي را كه شاعران دهه 40 و نيز شاعران دهه70 در اختيار داشتند، در دست نداشتيم.
كاكايي با اشاره به اين كه "هنوز دير نشده و امكان انجام كارهاي اساسي، براي نسل من هنوز هم وجود دارد"، ادامه داد: شايد در فرصتي كه باقي مانده، بتوانيم كارهاي خاص انجام دهيم و حتي با جهان وارد ديالوگ شويم. ولي بايد پذيرفت كه سرنوشت ما، شبيه سرنوشت برخي شاعراني شد كه پتانسيل و ذوق ادبي شان را ناچار، خرج موضوع هاي اجتماعي روزگار كرد. به طوري كه اگر اين اتفاقات نبود و نسل من ميتوانست با فراغت به كار بپردازد، شايد امروز شاهد آثاري در استاندارد جهاني از اين نسل ميبوديم.
وي با تاكيد بر اين كه "ما نسلي بوديم كه سربازي كرديم"، يادآور شد: نسل من بايد براي مردم شعر ميگفت و بنابراين، شعرش بايد از سوي جامعه فهميده ميشد. پس ما نميتوانستيم در برج عاج بنشينيم. اين مسايل فرصت خلق آثار ماندگار و حركت جدي در كارهاي معرفتي را از ما گرفت.
كاكايي تصريح كرد: نسل من اداي تكليف كرد و سربلند هم بيرون آمد. ولي تكليف ديگرش را كه همان رسالت جاودانه شدن در ادبيات بود، از ياد برد و زماني به ياد آورد كه ديگر، گيسها سفيد شده بودند. تاريخ قضاوت خواهد كرد كه چه ميزان از آثار ارايه شده توسط ما، ماندگار بوده و چه ميزان، فراموش شدني.
نظر شما