رييس كتابخانه تخصصي انقلاب اسلامي كتابخانه مجلس شوراي اسلامي با اشاره به اهميت و لزوم رجالنويسي و ثبت تاريخ شفاهي كه اين مركز به تازگي تمركز ويژهاي بر آن دارد، معتقد است كه در برابر تحريفاتي كه با آنها مواجهيم، بايد گامهاي استوارتري را در اين عرصه برداريم./
تحليلگر تاريخ سياسي معاصر با بيان اين كه «امروز با تحريف تاريخ در جامعه نيز مواجيهم» اظهار داشت: اكنون پنج جريان تاريخي در ارتباط با جامعه ما فعالند كه هر يك به نوعي به اين تحريف دامن ميزنند. نخست «جريان تاريخنگاريهاي غربي» است كه منطبق بر همان حركت شرقشناسانند و با اهداف استعماري در پي تحريف تاريخاند و مسايل سياسي و رخدادها را به گونه ديگري رقم ميزنند.
تبريزي افزود: «جريان چپ با نگاه ماترياليستي ـ ماركسيستي» دومين جريان اين تحريف به شمار ميرود كه در نگاه طبقاتي خود، هم ميخواهد تبرئه كارنامه سراسر اشتباه و خيانتش را تدوين كند و هم نوعي مبارزات ايدئولوژيكي با فرهنگ جامعه ما داشته باشد.
پژوهشگر مسايل سياسي تاريخ معاصر ايران، سومين نوع تحريف اين روند را «تاريخنگاري شاهنشاهي» دانست و گفت: در اين جريان، فرهنگ و آيين شاهنشاهي با شكست بزرگي مواجه شد؛ هم كارنامه شاهان به ويژه دوران پهلوي و هم رجال و مدافعان شاهنشاهي، به دنبال نوعي اعاده حيثيت خودشانند كه از اين ميان ميتوان به علي اميني، شريف امامي و حتي فرزندان آنان كه به دنبال دستكم تبرئه خودند، اشاره كرد.
وي متذكر شد: در وراي اين نگاهها نبايد جريان حركت سيستمهاي اطلاعاتي ـ امنيتي غرب را ناديده گرفت، به ويژه كه طي اين سي سال، سرويسهاي امنيتي آمريكا، انگليس، رژيم صهيونيستي و ديگر كشورها نيز كم و بيش كار تاريخنگاري ايران را شروع كردهاند. اگرچه از قبل هم مراكز ايرانشناسي ـ شرقشناسي زير نظر امور خارجه انگليس فعاليتهايي داشتند.
رييس كتابخانه تخصصي انقلاب اسلامي كتابخانه مجلس شوراي اسلامي با بيان اين كه اين سرويسها همواره دخالتهايي در امور ديگر كشورهاي داشتهاند، تصريح كرد: تغيير هندسه تاريخي ايران از دوره مشروطه با افراد و طيفهاي وابسته به سرويسهاي غربي آغاز شد. پس از انقلاب، اسرائيليها نيز فعاليتهايي را در اين زمينه آغاز كردند كه از آن ميان ميتوان اقدامات «هما سرشار» به عنوان «تاريخ شفاهي يهود» را نام برد كه در دانشگاه اورشليم درباره تاريخ ايران و تشيع فعاليتيهايي انجام داده است.
وي آخرين گونه اين تحريفات را «جريان تاريخنگاري اسلامي» عنوان كرد و اظهار داشت: متأسفانه در حوزههاي علميه و حتي در ميان شخصيتهاي اسلامي نيز تاريخنگاري به نوعي تعطيل بوده است و كمتر عالم و محققي داشتيم كه به تاريخ توجه كند. اگر صحبتهايي هم در اين قلمرو صورت ميگرفت، در حوزه تاريخ اسلام بود و تاريخ سدههاي اسلام و در نگاهي به زندگي مفسران، فقها و مراجع تقليد چيزي به عنوان تاريخ معاصر، پرداختن به تحولات اجتماعي و سياسي وجود نداشت.
پژوهشگر مسايل سياسي تاريخ معاصر ادامه داد: از يك سو اختناق و استبداد دوران پهلوي عامل اين بيتوجهيها ميشد و از سوي ديگر، غفلتهايي در اين عرصه وجود داشت. با وجود تأكيدهاي قرآن كريم بر آگاهي و عبرتاندوزي از تاريخ، پس از پيروزي انقلاب اسلامي به دليل تأكيدات امام خميني(ره) و نسل انقلابي و آگاه به تحولات جهان، ورود به اين عرصههاي موجب احياي تاريخ شد، يعني تاريخنگاري، علم تاريخ و مكاتب تاريخي بعد از انقلاب در ايران شكل گرفت.
وي در پايان يادآور شد: با توجه به اسناد، مدارك و اطلاعاتي كه در اختيار داريم، هنوز در ابتداي راه تاريخنگاري، ثبت تاريخ شفاهي رجال و افراد با نفوذ و متأثر در تاريخ معاصريم و بايد با همين دستمايههاي اندكي كه در اختيار داريم، بكوشيم تاريخ را به درستي دريابيم و آن را براي آگاهيافزايي نسلهاي آينده، گردآوري و مكتوب كنيم.
نظر شما