سه‌شنبه ۷ مهر ۱۳۸۸ - ۱۰:۱۶
سه داستان کوتاه از چارلز بوکفسکی در راه انتشار

سه داستان کوتاه از چارلز بوکفسکی، نویسنده آمریکایی نسل بیت، در کتابی با نام «سه داستان» منتشر می‌شود. به گفته مترجم، این سه داستان در ادامه داستان‌های «موسیقی آب گرم» هستند که پیشتر در ایران منتشر شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «سه داستان از چارلز بوکفسکی» را پیمان خاکسار به فارسی ترجمه کرده است که ترجمه او در کتابی جیبی توسط نشر چشمه منتشر می‌شود.

این مترجم تاکنون دو رمان از بوکفسکی با نام‌های «عامه‌پسند» و «هالیوود» را ترجمه کرده که «عامه پسند» چندی پیش منتشر شد و «هالیوود» در راه انتشار است.

از بوکفسکی تاکنون تنها یک مجموعه داستان با نام «موسیقی آب گرم»، شامل پنج داستان کوتاه، با ترجمه بهمن کیارستمی در ایران منتشرشده است و به گفته خاکسار داستان‌های کتاب حاضر در ادامه همین اثر است.

وی دراین باره به «ایبنا» گفت: آقای کیارستمی داستان‌های مجموعه «موسیقی آب گرم» را از کتاب «شمال بی‌جنوب» این نویسنده انتخاب کرده بودند؛ اما سه داستان از این مجموعه در ترجمه ایشان نبود. این سه داستان را پارسال به فارسی ترجمه کردم که در کتاب کم حجم «سه داستان از بوکفسکی» منتشر می‌شود.

به گفته این مترجم، «کفش اسکیت»، «دکتر ِ نازی» و «قاتل‌ها» نام‌های این سه داستان است. وی درباره محتوای این داستان‌ها توضیح داد: «کفش اسکیت» و «قاتل‌ها» دو داستان بسیار تلخ هستند و از محتوای شوخ آثار بوکفسکی در آن‌ها خبری نیست. در داستان اول ماجرای یک بازیکن هاکی روی یخ نقل می‌شود که مورد تحقیر و تمسخر مربیانش قرار گرفته. داستان دوم هم ماجرای دو انسان است که برای پول‌دار شدن مرتکب جنایت می‌شوند، اما پایان تلخ، دور از انتظار و می‌توان گفت «مسخره‌»ای در انتظار آن‌ها است. تنها داستان «دکتر ِ نازی» ماجرایی از خود بوکفسکی است و ماجرایی طنز و طعنه آمیز دارد.

خاکسار درباره داستان «دکتر ِ نازی» ادامه داد: بوکفسکی در این داستان کوتاه ماجرای خودش را تعریف می‌کند که به پزشک مراجعه کرده است. این پزشک شروع به پرحرفی می‌کند و می‌گوید که در جوانی یک نازی (عضو یا هوادار حزب ناسیونال سوسیالیست کارگر آلمان به رهبری آدلف هیتلر) بوده است.

خاكسار بعد از بهمن کیارستمی اولین مترجم داستان‌های بوکفسکی و تنها کسی است که تاکنون رمانی از این نویسنده را به فارسی ترجمه کرده است. وی همچنین مجموعه شعری از بوکفسکی را با نام «سوختن در آب، غرق شدن در آتش» به فارسی برگردانده است و همه این ترجمه‌ها در دوسال اخیر صورت گرفته. همچنین اخیرا چند ترجمه فارسی دیگر از شعرهای بوکفسکی منتشر شده است، رمان «عامه پسند» هفته گذشته با گذشت چهار ماه از انتشار به چاپ دوم رسید و یک جلسه نقد درباره این کتاب در «سرای دایمی اهل قلم» برگزار شد.

خاکسار در پاسخ به سوالی درباره علاقه ناگهانی بازار کتاب ایران به آثار بوکفسکی، توضیح داد: به نظر می‌رسد خواننده فارسی زبان امروزی، نوعی درک جدید از آثار نویسندگان نسل بیت چون براتیگان و بوکفسکی دارد. شاید این آثار ۲۰ سال قبل با استقبال مواجه نمی‌شد اما امروز برای خواننده فارسی زبان بسیار جذاب است. شاید نوعی احساس مشترک با شخصیت‌های داستان برای خواننده وجود دارد و شعرها از مضامینی می‌گویند که روزانه مورد توجه کتاب‌خوان‌های فارسی زبان است. اما تاکید می‌کنم کتاب‌خوان‌های فارسی زبان امروز، یعنی نسل حاضر در ایران سال ۱۳۸۸.

در ایران اخیرا انتشار ترجمه‌های فارسی از شعرهای بوکفسکی رونق گرفته و چند مجموعه شعر از وی منتشر شده است. از جمله مجموعه شعر «آن‌سوی پنجره، سه پرنده کوچک» که بازسرایی ترانه‌های این شاعر است توسط سیدعلی صالحی. اما از چند سال پیش که مجموعه داستان «موسیقی آب گرم» وی با ترجمه بهمن کیارستمی در ایران چاپ شد کتاب داستانی دیگری از بوکفسکی به ایران نرسید تا امسال که ترجمه خاکسار از رمان «عامه پسند» منتشر شد. «هالیوود» در صورت انتشار دومین رمان این نویسنده است که رخت واژگان فارسی می‌پوشد و «سه داستان» دومین مجموعه داستان کوتاه از بوکفسکی.

بوکفسکی در ۱۶ آگوست ۱۹۲۰، در شهر آندرناخ آلمان به دنیا آمد و وقتی سه ساله بود همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرد. او اولین قصه‌اش را در سال ۱۹۴۴ منتشر کرد. بعد تقریبا ۲۰سال هیچ چیز ننوشت. تنها کار یدی را تجربه و در اتاق‌های کوچک اجاره‌ای زندگی کرد. او سالها به عنوان نامه رسان در اداره پست لس آنجلس کار کرد و به روایت خودش روزی که دوباره نوشتن را آغاز کرد، از اداره پست اخراج شد.

با اینکه بوکفسکی سرودن شعر و نویسندگی را به طور جدی از ۴۰ سالگی پیگیری کرد، اما در عمر ۷۳ ساله خود، بیش از هزار قطعه شعر، بیش از ۱۰۰ داستان کوتاه و شش رمان خلق کرد که آنها در ۵۰ جلد کتاب منتشر شده‌اند.

این شاعر در سن ۷۳ سالگی در شهر سن پدرو ،اندکی پس از انتشار آخرین رمانش دیده از جهان فروبست. روی سنگ قبر این شاعر تنها یک جمله نقش بسته است: تلاش نکن! (Don’t try)

ژان پل سارتر و ژان رنه (دو منتقد سرشناس فرانسوی)، بوکفسکی را بزرگترین شاعر آمریکایی دانسته‌اند، این درحالی است که او خود را شاعر نمی‌دانست و همواره از کسانی که خود را شاعر می‌نامند و از این جهت مغرورند، با کنایه یاد می‌کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط