جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۹
تفکر شبه سوسیالیستی در اقتصاد کتاب وجود دارد/چيزي به نام نمايشگاه کتاب نداريم

مدیرعامل موسسه کتابشهر ایران معتقد است: تعداد محدود مراکز فروش کتاب در کشور، تبدیل نمایشگاه به فروشگاه فصلی سالانه و رواج تفکر شعاری و شبه سوسیالیستی در حوزه اقتصاد کتاب، مهم‌ترین موانع توسعه حوزه نشر ایران محسوب می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مدیر عامل موسسه کتابشهر ایران با حضور  خبرگزاری کتاب، در نشستی دوستانه ضمن تشریح فعالیت‌های این موسسه، درباره راهکارهای تقویت نقاط قوت نمایشگاه کتاب تهران و حذف نواقص موجود در آن و تاثیر خبرگزاری اختصاصی کتاب در عرصه نشر کشور سخن گفت.

به گفته وی، فروشگاه‌های زنجیره‌ای كتابشهـــر ایران از اواخر سال 1383 به‌تدريج راه‌اندازی و از ماه‌های پايانی سال 83 تاكنون 42 فروشگاه كتابشهر در 42 نقطه كشور تاسیس شده است. در زیر مشروح گفت‌وگوی «ایبنا» با حامد شفیق را می‌خوانید.

ایده‌ها و راهکارهای کتابشهر برای گذر از حالت سنتی توزیع کتاب و رسیدن به شیوه‌های مدرن توزیع در ایران چه بود؟

ایده‌های سنتی توزیع کتاب در ایران هنوز به درستی اجرا نمی‌شود که بگوییم از آن می‌گذریم و به سراغ شیوه‌های مدرن می‌رویم. متاسفانه بسیاری از شهرستان‌ها دچار کمبود کتابفروشی هستند. تعداد محدودی کتابفروشی در سطح شهر وجود دارد که اغلب آن‌ها نیز به مرکز فروش لوازم‌التحریر تبدیل شده‌اند و داخل آن‌ها تنها بخش کوچکی به عرضه کتاب اختصاص دارد. این در حالی‌است که کتاب مهم‌ترین ابزار انتقال فرهنگ محسوب می‌شود که مسوولیت مهم حفظ ایده‌های ماندگار را به عهده دارد، بنابراین، همواره باید در معرض دید مردم باشد. البته چالش‌های پیش‌روی حرفه کتابفروشی، منحصر به تعداد کم مراکز فروش نیست، بی‌توجهی به اقتصاد کتاب، عدم سودآوری و صرفه اقتصادی از دیگر مسایل حوزه نشر است. 

سال‌هاست در ایران نوعی تفکر شعاری شبه سوسیالیستی رایج است که مدام بر طبل ارزانی کتاب می‌کوبد، همچنین همواره دچار این تفکریم که کتاب قیمت پشت جلد دارد و سهم فروشنده کتاب میان 20 تا 25 درصد قیمت پشت جلد آن است؛ همین سه عامل را اگر کنار هم بگذاریم، نتیجه‌اش این است که کتاب فروختن برای فروشنده کتاب به‌صرفه نیست. در چنین شرایطی هدف از راه‌اندازی فروشگاه‌های زنجیره‌ای کتابشهر برون‌رفت از چالش توزیع ناموزون کتاب و برطرف کردن بخشی از این نقیصه با تسهیل دسترسی مردم به کتاب در سراسر کشور است. بنابراین زمانی‌که کتابفروشی در کشور کم بود، رییس محترم سازمان تبلیغات اسلامی به ذهنشان رسید که کتابفروشی‌های پراکنده کشور را تحت عنوان یک برند در‌آورند؛ بنابراین، در همه جای کشور کتابفروشی‌های ما را به اسم این برند یعنی کتابشهر می‌شناسند که مدیریت واحدی دارد و در آن سلیقه‌های افراد مختلف در حوزه کتاب تا حد ممکن رعایت می‌شود.

ـ تاکنون چند کتابشهر و در چه موقعیت‌های جغرافیایی مشغول فعالیت هستند و در برنامه‌های بلندمدت چند فروشگاه دیگر به آن‌ها افزوده خواهد شد؟

در حال حاضر 42 کتابفروشی در 23 استان فعال هستند که در برخی استان‌ها 3 تا 4 کتابفروشی و برخی دیگر 1 تا 2 کتابفروشی راه‌اندازی شده است. مالکیت 90 درصد این کتابفروشی‌ها متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی است و برای راه‌اندازی فروشگاه جدید یا باید سازمان تبلیغات اسلامی فضای جدیدی در اختیار ما قرار دهد یا  خود زمینی را خریداری و یا اجاره کنیم یا این‌که سازمانی مثل شهرداری مکانی را برای این کار به ما اختصاص بدهد. تحقق همه این مسیرها بستگی به کافی بودن اعتبار و میزان بودجه کتابشهر دارد. در کنار افزایش کمی فروشگاه‌ها، هدف دیگر ما ارتقای کیفیت فعالیت کتابشهرهاست، چون کتابفروشی موفق، مستلزم رهیافت‌های کیفی و حرفه‌ای است. در زمان‌های گذشته کسی به کتابفروشی توجهی نداشت و اغلب افرادی که بیکار بودند، برای راه‌اندازی چنین مکانی اقدام می‌کردند اما اکنون نگاه‌ها به کتابفروشی حرفه‌ای‌تر شده است، یکی از علت‌های این موضوع مشاهده الگوهای موفق کتابفروشی‌ مانند شهر کتاب در سطح تهران است. 


ـ مجموعه کتابشهر برای نزدیک شدن به سلایق مردم در حوزه کتاب چه اقدامی انجام داده است؟

در مجموعه کتابشهر دو شعار داریم؛ نخست این‌که «هر جا باشید، در کنارتان هستیم» و دوم این‌که «کتابشهر کتابفروشی همه اعضای خانواده است». مجموعه کتابشهر نیازهای فرهنگی همه اعضای خانواده را در حوزه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، روانشناسی، کودک و نوجوان و حتی اسباب‌بازی فرهنگی به محصول عرضه می‌کند.


ـ گروهی معتقدند مافیای توزیع و عرضه کتاب اجازه دیده شدن به آثار نویسنده‌های مسلمان نمی‌دهند، از طرف دیگر جریان‌های مقابل معتقدند حاکمیت با دخالت در حوزه توزیع و حمایت از کتاب از نویسندگان خاصی حمایت می‌کند در واقع در حوزه توزیع کتاب یک جبهه‌بندی به چشم می‌خورد. شما در مجموعه کتابشهر در توزیع کتاب چه اولویت‌هایی را در نظر می‌گیرید و این اولویت‌ها به صورت محتوایی، موضوعی یا بازرگانی است؟

در ابتدا باید بگویم مافیا کلمه‌ای است که بار منفی دارد، بهتر است به جای این واژه از کلمه تمرکز قدرت استفاده کنیم. معتقدیم مافیای کتاب اگر وجود نداشته باشد باید تعجب کرد، چرا که باید میان انتشارات حرفه‌ای که از سال‌های بسیار دور در کار انتشار کتاب‌های ارزشمند بوده با کسی که به‌تازگی وارد این عرصه شده است، تفاوت‌هایی از نظر حمایت و توزیع کتاب‌هایش وجود داشته باشد. بنابراین ما نباید دنبال زمین‌زدن کسی باشیم تا خودمان پیشرفت کنیم.
 
اگر منظور شما از مافیای توزیع کتاب گروهی است که مانع از توزیع کتاب‌هایمان می‌شود و در فعالیت‌ ما کارشکنی می‌کند، باید بگویم چنین چیزی نیز وجود ندارد، چرا که برخی ناشران، که اتفاقا کتاب‌های ارزشی و حرفه‌ای نیز منتشر می‌کنند و در این عرصه موفق هستند، کتاب‌هایشان به خوبی توزیع می‌شود. اگر بتوانیم در این زمینه با یکدیگر در تعامل باشیم بدون شک در راستای هم‌افزایی یکدیگر حرکت خواهیم کرد. درباره اولویت‌های توزیع کتاب در مجموعه کتابشهر نیز باید بگویم بدون تردید این مجموعه متولی اداره فروشگاه‌های سازمان تبلیغات اسلامی است، بنابراین این موسسه موظف است اگر کاری در زمینه عرضه کتاب می‌کند یکی از اولویت‌هایش نگاه ویژه به توزیع بهتر کتاب‌های دینی و مذهبی باشد.

ـ نظرتان را درباره نمایشگاه کتاب تهران چیست و بگویید آیا این نمایشگاه باید به همین شکل  ادامه داشته باشد یا برچیده شود؟

معتقدم چیزی به نام نمایشگاه کتاب نداریم، بلکه همه این رویدادها، فروشگاه کتاب است؛ به تعبیر دیگر هر سال در تهران فروشگاه سالانه فصلی کتاب به نام نمایشگاه بین‌المللی کتاب وجود دارد. برای تحلیل این رویداد سالانه، باید نگاهی به گذشته بیفکنیم، و این‌که چرا یک چنین ایده‌ای طراحی شد و آیا ایده بدی بود؟! 

زمانی که انقلاب فرهنگی رخ داد تعداد کتابفروشی‌ها در سطح کشور بسیار کم بود، بنابراین مسوولان فرهنگی، نمایشگاه کتاب تهران را راه‌اندازی کردند و چون نتایج خوبی از این نمایشگاه دیده شد، تصمیم گرفتند سال بعد نیز آن را برگزار کنند، این روال تا به امروز ادامه پیدا کرده است، درحالی‌که امروزه نیاز ضروری کشور نمایشگاه نیست، بلکه اهمیت دادن به کتابفروشی‌ها است. البته برگزاری نمایشگاه کار بدی نیست اما معتقدم اگر هر کار خوبی را بازبینی نکنیم و تنها با یک نسخه واحد حرکت کنیم، بدون شک با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهیم شد.

ـ به نظر شما می‌توان برای دسترسی آسان مردم به کتاب بنای دیگری غیر از نمایشگاه کتاب تهران راه‌اندازی کرد که هزینه‌های میلیاردی نداشته باشد؟

اگر منظورتان برچیده شدن نمایشگاه کتاب تهران است به نظرم اشتباه است و باید راهکار دیگری اندیشید؛ نخست این‌که نمایشگاه کتاب باید به‌تدریج از فروشگاه کتاب به نمایشگاه کتاب تبدیل شود. دوم این‌که به جای دیدن و گفتن بدی‌های نمایشگاه کتاب بیاییم خوبی‌ها و حسن‌های آن را بگوییم و بدی‌هایش را تعدیل کنیم. به طور مثال مسایل اقتصادی نمایشگاه کتاب را بررسی کنیم. یکی از نقاط ضعف نمایشگاه کتاب تخفیف زیاد آن است کسی که در نمایشگاه کتاب اثر مورد نیاز با تخفیف چند درصدی تهیه می‌کند، دیگر نمی‌تواند کتاب‌های مورد نیاز خود را با قیمت پشت جلد تهیه کند.

- به نظر شما چرا شمارگان کتاب در سال‌های اخیر پایین آمده است؟

اول انقلاب شمارگان کتاب‌ها پنج هزار یا حداقل سه هزار نسخه بود، اما الان این تعداد به زیر یک هزار نسخه رسیده است. اینجا یک سوال پیش می‌آید و آن هم این است که عناوین کتاب‌های چاپ‌شده در اول انقلاب چقدر بوده؟! با صراحت می‌گویم عناوین کتاب‌های آن دوران بسیار کم اما اکنون این عناوین بسیار زیاد شده‌اند؛ مساله اینجاست که ما همواره می‌گوییم چون اول انقلاب شمارگان کتاب بالا بوده، پس مردم بیشتر کتاب می‌خواندند که تحلیلی نادرست است. همچنین باید بگویم که تعداد کتاب‌ها و مصرف کاغذ در ایران در حال حاضر چیزی حدود سه برابر شده است.
 
اما آیا این واقعاً یک اتفاق خوب است؟ وزارت ارشاد همواره به عناوین چاپ اولی‌ها تاکید می‌کند که متاسفانه لطمه بزرگی به فرهنگ‌زده است و باعث شده محتوای کتاب از سطح کیفی پایینی برخوردار باشد؛ به طور مثال در نمایشگاه کتاب ناشری برگزیده می‌شود که صاحب 100 عنوان کتاب چاپ نخست است. اینجا یک سوال اساسی پیش می‌آید که آیا این 100 عنوان کتاب از کیفیت خوبی برخوردارند که در پاسخ باید گفت اغلب آن‌ها از این ویژگی برخوردار نیستند و به نوعی کتاب‌سازی هستند. بنابراین، سیاستگذاری وزارت ارشاد در ارایه مجوز و انتخاب ناشران برتر نیازمند بازبینی است. 

ـ آیا شما معتقدید توزیع کتاب راهکاری اقتصادی در عرصه کتاب است؟

بنده معتقدم هر کاری یک روحی دارد، یعنی یک کتابفروش همواره باید به عکس‌العمل مخاطبانش توجه کند و لحظه به لحظه چهره آن‌ها را به هنگام مشاهده کتاب‌هایش مجسم کند، همان‌گونه که ناشر موفق باید سلیقه و نظر مخاطبان خود را در نظر بگیرد اما یک نکته را در این میان نباید از نظر دور داشت و آن این‌که لزوما گران شدن باعث بالارفتن سود کتابفروشی‌ها نمی‌شود چرا که منابع مالی مشتری (مخاطبان کتاب) محدود است. همه ناشران یک خط قرمزی دارند برخی تا حدودی از این خط قرمز عبور می‌کنند اما گروهی دیگر وسعت عبورشان از این خط قرمز بسیار زیاد است با این همه باید بگویم که همین فرد نیز بالاخره به جایی می‌رسد که نمی‌تواند پا را از خط قرمز فراتر بگذارد.

ـ چقدر به آینده کتاب در ایران خوشبین هستید؟
امروز متاسفانه اوضاع به‌گونه‌ای شده است که افراد به سمت دیجیتالی شدن پیش می‌روند البته این موضوع بد نیست اما نباید از کتاب چاپی غافل شد ما باید فرزاندانمان را با کتاب آشتی دهیم تا آینده خوبی در انتظار کتاب و فرهنگ ما باشد.-

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها