شنبه ۹ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۴
آجدانی: در فیلم‌ها به‌جای تاریخ‌پژوهی، تاریخ‌سازی می‌کنیم

لطف‌الله آجدانی، تاریخ‌نگار درباره فیلمنامه‌های سریال‌ها و فیلم‌های تاریخی گفت: فیلمنامه‌نویس باید به متن تاریخی وفادار باشد. این‌که بخواهد پیام خاصی را به بیننده منتقل کند، باعث جعل تاریخی و هویت‌سازی نادرست به مخاطب می‌شود و به‌جای تاریخ‌پژوهی و ارایه واقعیت به تاریخ‌سازی و دروغ منجر خواهد شد.-

 آجدانی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، درباره منابع تاریخی که در سریال‌ها و فیلم‌های تاریخی استفاده می‌شوند، توضیح داد: هنگامی که صحبت از فیلم و سریال‌های تاریخی مطرح می‌شود، باید بدانیم که  فیلمسازان برای نمایش مستندات تاریخی از عناصر چندگانه فیلم و نمایش، مانند مبالغه و جاذبه‌های سمعی و بصری استفاده می‌کنند تا فیلم یا سریال از حالت خشک تاریخی خارج شود با این حال در سریال‌های تاریخی همراه با لحاظ این عناصر، باید به متن تاریخ وفادار باشد. 

این تاریخ‌نگار افزود: در تیتراژ پایان سریال‌ها و فیلم‌های تاریخی فهرستی از منابع استفاده شده در آن ارایه می‌شود اما این منابع گلچین و گزینشی هستند و یکی از ایرادهای اصلی فیلمنامه‌ها همین سناریوهای گزینشی است. نویسندگان آن‌ها نیز مدعی استفاده از منابع تاریخی و کارشناسان تاریخ هستند اما این دو مقوله هر دو از میان بسیاری منابع و افراد انتخاب می‌شوند و این‌که چرا این منابع استفاد شده‌اند، جای سوال دارد. 

وی با بیان این که فیلمنامه‌نویس با زاویه دید خاصی سناریو را می‌نویسد، گفت: در این فیلم‌ها سناریونویس، نگاه سیاست‌زده خود را بر متن تاریخی حاکم می‌کند، به این معنا که شخصیت‌های منفی فیلم مانند رضاشاه یا محمدعلی فروغی را انسان‌هایی سست‌عنصر، بی‌تدبیر، ضعیف، چاپلوس و مزدور بیگانه نشان می‌دهند. آیا چون فروغی، فراماسون بوده و برای به قدرت رساندن رضاشاه تلاش کرده است باید وی را ضعیف، سست‌عنصر  معرفی کرد؟

نویسنده کتاب «روشنفکران ایران در عصر مشروطیت» در ادامه افزود: هنگامی که شخصیت‌های دیگری چون تدین، داور و تقی‌زاده را بر اساس مستندات تاریخی مطالعه می‌کنیم، همین افراد در جایگاه‌های بین‌المللی، در جلسه‌ها و مذاکرات با آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها از منافع ایران دفاع کردند. سناریونویس و دست‌اندرکاران فیلم به این وجه از بازیگران سیاسی توجه نمی‌کنند و آن‌چه می‌سازند برپایه هدف‌های از پیش تعیین شده است.

آجدانی به کارشناسانی که در ساخت فیلم از آن‌ها استفاده می‌شود، اشاره کرد و گفت: کارشناسان فیلم‌های تاریخی معمولا افراد مشخصی  هستند. چرا تنها این افراد مورد اعتماد صداوسیما به‌شمار می‌روند؟ از سوی دیگر عوامل و دست‌اندرکاران تهیه سریال‌ها با روند از پیش تعیین شده‌ای کار را پیگیری می‌کنند به همین دلیل از اسناد و مدارک با هدف مشخصی استفاده می‌کنند که این امر مغایر با واقعیت جاری تاریخ است. این برش‌های گزینشی از تاریخ، جهت‌دار هستند و تاریخ را یکپارچه در اختیار بیننده و شنونده قرار نمی‌دهند.

این مدرس تاریخ با بیان این‌که چنین برنامه‌هایی پیامدهای زیانباری دارد، اظهار کرد: سریال‌های تاریخ معاصر حلقه‌های مفقوده‌ای دارند، به‌طوری‌که حتی توجه بیننده عادی که در بحث تاریخ معاصر اطلاعاتی هرچند شفاهی دارد، جلب می‌کند و متوجه می‌شود که چهره‌ای که از بازیگران سیاسی به تصویر کشیده شده، نادرست یا با اشتباه‌های واضحی همراه است. پخش فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی که دربردارنده دروغ و جعل‌های تاریخی است به بی‌اعتمادی مخاطب نسبت به صحت، سلامت و امانتداری رسانه و صداوسیما منجر می‌شود. مساله این است که آیا دست‌اندرکاران این مجموعه‌ها توجهی به بازتاب‌ها و پیامدهای منفی ناشی از حاصل کارشان دارند؟ 

نویسنده کتاب «علما و انقلاب مشروطیت ایران» گفت: این امر تنها درباره سریال‌های معاصر نیست بلکه درباره سریال‌های دیگر که با رویکرد تاریخ اسلام و مذهبی نیز ساخته شده‌اند، دیده می‌شود. در بسیاری از این سریال‌ها از منابع تاریخی معدودی استفاده می‌شود و برش‌های تاریخی از اسناد، متون و مدارک تاریخی جهت‌دار است در حالی‌که باید اسناد مختلف را در کنار هم بررسی کرد. 

وی به دیگر ایراد اساسی فیلم و سریال‌های تاریخی اشاره کرد و افزود: مساله دیگر این است که تمام سریال‌ها، افراد را تک‌خطی و یک بُعدی نشان می‌دهند که خط سیر صعودی یا نزولی دارند. به‌طور مثال فروغی در خط سیر سقوطی است در حالی‌که شیخ فضل‌الله در یک خط صعودی قرار دارد. مساله این است که هر یک از شخصیت‌های تاریخی دارای فراز و فرود هستند که در جایی مثبت و در جای دیگر منفی بوده‌اند اما آیا در سریال‌ها این فراز و فرودها رعایت می‌شود؟ قهرمانان سریال‌های تاریخی چه مثبت یا منفی با مطلق‌انگاری تصویر شده‌اند که این نشان از جزم‌اندیشی، برآیند سیاست‌زدگی سازندگان این برنامه‌هاست.

آجدانی به مقایسه سینمای تاریخی کشورهای دیگر و ایران پرداخت و توضیح داد: در دیگر کشورها شبکه‌های دولتی و غیردولتی بسیاری وجود دارد اما در ایران سازندگان سریال‌ها طرف قرارداد با صداوسیما یا نهادهای دولتی هستند اما اگر این امکانات در اختیار بخش خصوصی قرار بگیرد، نوع سریال‌ها، پیام‌ها و نوع ارتباط با مخاطب تفاوت خواهد کرد. کار پژوهشگر تاریخ هم مانند یک فیلمساز است که با استفاده از منابع پژوهشی به نتیجه می‌رسد نه این‌که هدفی از پیش تعیین‌شده را مدنظر قرار دهد و اسناد را در آن مسیر به‌صورت جهت‌دار استفاده کند. وفاداری به متن مهم‌ترین اصل در ساخت مجموعه‌های تلویزیونی به‌شمار می‌رود.

نویسنده کتاب «اندیشه‌های سیاسی در عصر مشروطیت ایران» به تاثیر چنین برنامه‌هایی بر مردم در جامعه اشاره کرد و گفت: یکی از پیامدهای زیانبار این برنامه‌ها، نداشتن شناخت صحیح از هویت مذهبی، ملی و بومی ما به‌شمار می‌رود که به مخاطب اطلاعات نادرستی درباره آن می‌دهیم، این مساله هنگامی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که افرادی در سنین پایین‌تر که آگاهی بسیار اندکی درباره تاریخ دارند یا افرادی که تخصصی در حوزه تاریخ ندارند، هویتی نادرست از تاریخ سرزمین و مردم در ذهن‌شان نهادینه شود. 

وی در ادامه افزود: ضرر این امر آن‌جا نمود پیدا می‌کند که افراد جامعه هنگامی که از منبعی دیگر، اطلاعات دیگری از طریق اسناد و مدارک به‌دست می‌آورند، نسبت به تاریخ و هویت‌شان دچار دوگانگی می‌شوند که به بی‌اعتمادی نسبت به سیستم رسمی در حوزه‌های فرهنگی جامعه می‌انجامد و پس از آن در برابر تمامی برنامه‌ها واکنشی منفی نشان می‌دهند. هنگامی که گفته می‌شود، مخاطب به برنامه‌هایی که از ماهواره پخش می‌شود، روی می‌آورد و مسوولان ما از توجه مردم به برنامه‌های ماهواره ابراز نگرانی می‌کنند، این عملکرد حاصل کار ما بوده که اعتماد در جامعه را کاهش داده‌ایم.

این تاریخ‌نگار با بیان پیشنهادهایی برای بهتر شدن وضعیت فیلمنامه‌های تاریخی گفت: برای ساخت فیلم و سریال نیاز به تشکیل کارگروه تخصصی است که باید به تمامی جوانب توجه کنند و از سوی دیگر دایره تنگ کارشناسان این برنامه‌ها، آسیب‌شناسی شود و از کارشناسانی استفاده کنند که اطلاعات بیشتر و دسترسی به منابع تاریخی مستندتر و گسترده‌تری دارند. نباید از رجوع به منابع تاریخی ترسید. باید پای صحبت کارشناسان نشست و آن‌چه در میان اسناد چندگانه وجود دارد، استخراج کرد. در تاریخ با حقیقت روبه‌رو نیستیم بلکه واقعیت‌ها هستند که باید دیده شوند، به همین دلیل ورود اخلاق در تاریخ باعث دور شدن ما از واقعیت‌های تاریخی خواهد شد.

آجدانی افزود: اگر قصد فیلمسازان عبرت‌آموزی از تاریخ به مخاطب است باید آن‌چه رخ داده است، به بیننده ارایه دهیم. تعریف و تفسیر تاریخ آن‌گونه که سازنده برنامه دوست دارد، باعث گمراهی جامعه خواهد شد. باید شیخ فضل‌الله‌ها، رضاشاه‌ها، محمدرضاشاه‌ها و دیگران را همان‌گونه که بودند و با تمام نقاط مثبت و منفی که درباره آن‌ها در منابع موثق وجود دارد به تصویر بکشیم. اعجاز یک فیلم یا سریال همین امر است و بی‌توجهی به این امر جلو جریان‌سازی صداوسیما یا دیگر رسانه‌ها در جامعه را می‌گیرد. 

این پژوهشگر تاریخ در پایان سخنانش اظهار کرد: سازندگان این برنامه‌ها باید بدانند تمامی مخاطبان برنامه‌ها مردم عادی نیستند و بسیاری نیز در حوزه تاریخ اطلاعات بسیاری دارند و این روند یک‌سونگرانه توهین به شعور مخاطب است. این مساله که هر حکومتی چه در غرب و چه در ایران از تفکر رسمی خود دفاع کند، امری عادی به‌شمار می‌رود اما باید به این مساله توجه کنیم که اگر در سایه سیاست به اموری چون انتشار کتاب، پژوهش و ساخت فیلم تاریخی دست بزنیم به‌جای تاریخ‌پژوهی، تاریخ‌سازی کرده‌ایم.

لطف‌الله آجدانی، متولد 1343 در آمل، تاریخ‌نگار و پژوهشگر، مدرس دانشگاه و معلم نمونه کشوری است. کتاب‌های «روشنفکران ایران در عصر مشروطیت»، «علما و انقلاب مشروطیت ایران» و «اندیشه‌های سیاسی در عصر مشروطیت ایران» از تالیفات وی به‌شمار می‌رود، همچنین مقاله‌های بسیاری در نشریه‌های کشور مانند نگاه‌نو، نسیم بیداری، خردنامه همشهری،مهرنامه، شرق و جام‌جم به‌چاپ رسانده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها