دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۲
اسلام کامل‌ترین دین در مسیر قرب بشر به خداوند است

عباس قدیانی،‌ نویسنده کتاب فرهنگ جامع ادیان و مذاهب،‌ با بیان این‌که دین بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی بشر به شمار می‌رود،‌ گفت: انسان ذاتا به ‌دنبال پرستش و دین است، زیرا فطرت او خداجوست. در این میان، اسلام، کامل‌ترین دین در مسیر قرب بشر به خداوند است./

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)،‌ دین به‌ عنوان یکی از اصلی‌ترین اجزای زندگی آدمی، ‌در طول دوران‌های مختلف به‌ مثابه پشتوانه و تکیه‌گاهی روحی و معنوی برای انسان‌ها تلقی شده است، به‌گونه‌ای که اغلب جهت‌دهی در کارهای مختلف زندگی بر پایه اعتقادات هر فرد پایه‌ریزی شده است. 

به‌تازگی، کتاب «فرهنگ جامع ادیان و مذاهب(آیین‌ها، کیش‌ها، مکاتب، فرقه‌ها، اصطلاحات،‌اشخاص و اماکن و...)» از سوی انتشارات آرون منتشر شده است. در این راستا گفت‌وگویی با عباس قدیانی، نویسنده و محقق این اثر انجام شده است که با هم می‌خوانیم:

اساسا انگیزه شما از تحقیق و نگارش این فرهنگ چه بود؟ می‌دانید که فرهنگ‌های متعددی در زمینه ادیان وجود دارند و جمع‌آوری یک فرهنگ کار آسانی نیست؟

درست است که درباره ادیان چندین فرهنگ وجود دارد، اما ممکن است کامل نباشد.‌ به عنوان مثال، فرهنگ‌هایی که درباره فرقه‌ها نوشته شده‌اند، ممکن است تنها درباره فرقه‌های اسلامی باشند. ضمن آن‌که در سطح جهان و البته ایران، فرقه‌ها و مذاهب مختلفی وجود دارند که اگر بخواهیم همه آن‌ها را بررسی کنیم، جز مذاهب و کیش‌ها یا فرقه‌های شیطانی،‌ همه ادیان توحیدی در بطن وجودی‌شان به خدای واحدی به ‌نام الله می‌رسند و تفاوت تنها در گویش و زبان است. بنابراین، گرایش به پرستش ناشی از میل انسان در رسیدن به کمال و رستگاری است. 

و در این میان، پیامبران به‌نوعی انسان را به سوی این کمال ترغیب می‌کنند. این‌طور نیست؟

می توان این‌گونه نیز به موضوع نگاه کرد. ‌پیامبرانی مبعوث شدند که حتی نام برخی از آن‌ها را نمی‌دانیم. البته هدف آنان رساندن حقیقت به انسان بود،‌ حقیقتی که او را به وجود خداوند یکتا آگاه می‌کرد.

بالاخره اشاره نکردید،‌ چه شد که این فرهنگ را تدوین کردید؟
 
فارغ از علاقه‌ای که به پژوهش در ادیان دارم، می‌خواستم مردم بدانند در همه ادیان آسمانی هدف رسیدن به خداست که در این میان، اسلام به عنوان کامل‌ترین دین از سوی پیامبر خاتم(ص) به جامعه بشری معرفی شده است. 

این فرهنگ، صرفا معرفی ادیان و فرقه‌ها نیست. دقیقا چه مولفه‌هایی در این مجموعه به مخاطب ارایه شده‌اند؟ 

مخاطب با مراجعه به این اثر می‌تواند با فرقه‌ها و مذاهب از ابعاد مختلفی آشنا شود،‌ از جمله این که پایه و بنیان فرقه‌ها چه بوده و در کدامیک از آن‌ها افسانه نقش داشته است.‌ در عین حال، چه مذاهبی بر پایه ادیان الهی بوده است، اما آن‌چه در سیر معرفی و شرح این ادیان و فرقه‌ها در این فرهنگ وجود دارد، آن است که در سیری منظم مخاطب در پایان متوجه این موضوع مهم می‌شود که در کشاکش روزگار، ادیان مختلفی بروز کرده‌اند اما در نهایت، دینی که بشر باید به آن دست یابد، همان دین اسلام است و بشر راهی جز این برای رسیدن به سعادت ندارد. 

و این نتیجه‌گیری با چه رویکردی برای مخاطب تبیین می‌شود؟ 

همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره کردم، در این فرهنگ تنها به معرفی اکتفا نشده و آیین‌های مذهبی نیز بررسی شده است، به‌گونه‌ای که مخاطب تنها با مطالعه این آیین‌ها می‌تواند به این نتیجه برسد که عقلانی‌ترین دین همان اسلام است. بنابراین، مطالعه این کتاب سیری تشریحی را به مخاطب ارایه و به او این موضوع را منتقل می‌کند که کیش‌ها و مذاهب مختلفی در جان وجود دارند که از آن میان تنها دین آسمانی پیامبر اسلام(ص) کامل‌ترین است.

به نظر شما، آیا دین رویکرد و نیازی غریزی در انسان است؟ 

شاید بهتر باشد در پاسخ به این سوال از جنبه دیگری به قضیه نگاه کنیم. ‌دین در واقع نیاز و گرایش ذاتی انسان است. به بیان دیگر، انسان ذاتا به یک دین و مسایل روحانی آن معتقد و البته وابسته است. این علاقه به‌گونه‌ای است که انسان حتی اگر هیچ‌چیز نداشته باشد، همچنان آن دین را می‌خواهد، زیرا مکمل طبیعت اوست و تحلیل هم نمی‌رود.

البته کیش‌ها‌ و فرقه‌های مختلفی در مقطع زمانی بروز یافته و طی مدت کوتاهی از میان رفته‌اند. این‌که گفتید دین تحلیل نمی‌رود، چنین پرسشی را هم در ذهن ایجاد می‌کند که چرا این کیش‌ها و فرقه‌ها از میان رفتند؟

مقصودم از این نظر بود که ممکن است دین و دین‌داری کمرنگ شده باشد اما اعتقاد به خدای یگانه هرگز از میان نرفته است و نخواهد رفت، زیرا خدای واحد چه بخواهیم و چه نخواهیم، اصل جهان است و زمانی که یک اصل وجود دارد، هیچ‌وقت به فنا نمی‌رود. 

به هرحال، ادیان مختلفی در دوره‌های مختلف ظهور یافته‌اند و مدتی بوده و حتی طرفداران زیادی نیز داشته‌اند اما کم‌کم تحلیل رفتند و با ورود فرقه‌های جدید نابود شدند و بی ثباتی و ناپایداری به این مساله برمی‌گردد که این ادیان، توحیدی نبودند.

بنابراین، می‌توان  برداشت کرد که گستره هر دینی در جهان به توحیدی یا غیرتوحیدی بودن آن باز می‌گردد.

بله، ‌دقیقا. ‌اسلام یکهزار و 400 سال پیش در شبه جزیره عربستان ظهور کرد. با گذر این زمان طولانی، ‌اکنون پیروان این دین فارغ از فرقه‌های مختلفی که وجود دارند، به میلیاردها نفر رسیده‌اند و این آمار را هرگز نمی‌توان با طرفداران، مثلا فرقه شینتو، مقایسه کرد که تنها در برخی مناطق فراوانی دارند.

تعریف شما از دین، ‌مذهب و فرقه چیست؟ 

دین در واقع، وضع و تاسیس الهی است که مردم عاقل را به رستگاری هدایت می‌کند. زردشت در کتاب خود اوستا، دین را به صورت دثنا آورده است که به معنای وجدان و ضمیر پاک است. دین از نظر علمای خداشناس عبارت است از قانون و نهادی خدایی که مشتمل بر اصول و فروع باشد و آن دین از طرف خداوند بر مردمی عاقل و بالغ نازل شده باشد. 

دین از منظر اسلام نیز عبارت است از اقرار به زبان و اعتقاد به پاداش و کیفر در آن جهان و عمل به ارکان و دستورات آن. درباره تعریف دین از منظر دیگران نیز باید گفت که مثلا دورکیم، جامعه‌شناس فرانسوی، عقیده داشت که دین، مذهب مشترکی از اعتقادات و اعمال مربوط به مقدمات و محرمات است. این اعتقادات و اعمال کسانی است که به نام گروه مومنان به آن گرویده و در امت واحدی گرد هم می‌آیند.

بنابراین، دین از این نظر مجموعه‌ای از عقاید موروثی و مورد قبول درباره روابط انسان با آن‌چه مبدا وجود خوانده می‌شود، تعریف می‌شود مانند مفاهیمی چون روح،‌ خدا،‌زندگی و مرگ. در واقع، دین عبارت است از نیروهای تسکین‌دهنده فوق انسانی که رفتار و زندگی انسان را تحت انضباط درمی‌آورد. جادو بر اساس قوانین تغییرناپذیر طبیعت استوار است ولی اعتقاد به نیروهای منضبط‌‌کننده، اساس دین را تشکیل می‌دهد و فرق بنیادی دین و جادو نیز همین است. 

در همه اسمای مختلف خداوند از قبیل الله، برهما،‌ یهوه و ‌اهورامزدا یک مقصود و کوشش و یک ایمان نهفته است. ادیان همه از سرزمین مقدس ذهن انسان سرچشمه می‌گیرند و از یک روح جان گرفته‌اند. 

درباره مذهب هم باید گفت که مذهب در واقع، به‌معنای طریقه و روش است و این تعریف شامل هرگونه روش انفرادی و اجتماعی است. در اصطلاح علمای دین، مذهب، طریقه خاصی در یک دین است که جزیی از آن دین محسوب می‌شود، مانند این‌که بگوییم دین اسلام و‌ مذهب جعفری. البته به‌طور کلی افتراقات یک دین را نیز مذهب می‌گویند مانند مذهب کاتولیک، پروتستان و ‌ارتدوکس در دین مسیحیت یا شیعه و سنی در دین اسلام. 

درباره فرقه نیز به زعم من، به دسته مذهبی که در بعضی مسایل دینی و اعتقادی با گروه‌های دیگر اخلاف دارند، فرقه می‌گویند. به عنوان مثال، علمای فرقه‌ها و ملل و نحله‌های اسلام، فرقه‌های این دین 73 فرقه عنوان شده‌اند که یکی از آن‌ها ناجی یعنی رستگار و 72 فرقه دیگر هالک و خطاکارند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط