محمدقائم خانی، نویسنده و پژوهشگر ادبی تأکید دارد که گسترش ترجمههای تجاری و کممایه در بازار ادبیات خطری بزرگی است که فرهنگ ما را تهدید میکند.
محمدقائم خانی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با اشاره به آثار منتشر شده در سالهای اخیر گفت: در دهه 90 بسیاری از نویسندگان جوان کمتر از 40 یا 50 ساله بعد از وقفه ایجاد شده و کم شدن تولید کتابها، وارد عرصه نوشتن شدند. این نسل کارهای خاصی را به رشته تحریر درآوردند که در کنار آثار شاخص گذشته قرارگرفتند؛ بنابراین در دهه 90 بهویژه نیمه دوم آثاری منتشر شد که نشان داد میتوان به نویسندگان نسل جوان بسیار امید داشت و طی 20 سال آینده آثار تراز بالایی را از این نسل خواهیم دید.
نویسنده «صور سکوت» تأکید کرد: خوشبختانه نسلی در دهه 90 ظهور کرد که ارتباطات نهادی بیشتری داشتند و از درون گعدهها و کارگاههای نویسندگی بیرون آمدند و شبکهای از نویسندگان شکل گرفته که باز هم میتواند مایه امید باشد.
وی در عین حال گفت: ازطرف دیگر بازار ادبیات داستانی در دهه 90 در قبضه ادبیات ترجمه قرار گرفت. مخاطب داستان در ایران تقریبا قسمت عمده زمان مطالعه خویش را صرف خواندن آثار ترجمه میکند؛ اما پیوندی که همیشه بین ادبیات داستانی با مخاطب بوده است دیگر وجود ندارد و ارتباطات کمتر شده است. تألیفات جدید در ایران بخش بسیار کوچکی از بازار است و جدایی بین نویسندههای تازهکارتر و مخاطب کتاب فارسی وجود دارد. در فضای ترجمه نیز دیگر با فضای قدیمیتر مواجه نیستیم که چندین مترجم بسیار بزرگ و پرافتخار آثار را به قلم بکشند. حجم زیادی از آثار ترجمه کیفیت بالایی از نظر ادبی ندارد اما مخاطب زیادی دارد و مخاطب فکر میکند داستان خوب دنیا، همانی است که خریده است.
این نویسنده تأکید کرد: ادبیات تجاری که همیشه بدنه ادبیات بوده برای اینکه مخاطب را نگه دارد درتلاش است بازار را در اختیار بگیرد و این بزرگترین خطری است که حتی خود ادبیات کلاسیک و ادبیات جهان را تهدید میکند. در این فضا کار نویسندگان فارسی بسیار سخت است؛ چراکه وسط بازار نیستند و سودآوری نشرهای بزرگ کشور به دلیل سرمایهگذاری بر ترجمه است.
وی به عدم رعایت حق کپیرایت در کشورمان نیز اشاره کرد و گفت: ناشران هر ترجمهای را با هر کیفیتی وارد بازار میکنند و این امر بازار ادبیات ترجمه کممایه را مدام داغتر میکند. در چنین شرایطی کار اصلی و سخت نویسندگان این است که با بازار کممایه ترجمههای کممایه مقابله کنند؛ چراکه مترجمان پاسخگوی متنی که ترجمه میکنند نیستند و کپیرایت وجود ندارد. نویسنده مسیر سختی دارد و ازطرفی مراحل تولید و چاپ کتاب دشوارشده است؛ ضمن اینکه ممیزی در بخش تألیف نیز 10 برابر سختتر از ممیزی کتابهای ترجمه است.