یکشنبه ۶ تیر ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۹
«پابرهنه فرار کن» با شخصیت‌هایی بی‌نام و بی‌صورت

تمام شخصیت‌ها در داستان‌های کتاب «پابرهنه فرار کن» بی‌نام هستند. حتی صورت آنها هم نامشخص است و فضاسازی در داستان‌ها طوری انجام شده که خواننده هر چهره‌ای را که در تخیل خودش می‌سازد، برای شخصیت‌ها انتخاب کند.

مهدی حاجی‌باقری نویسنده کتاب «پابرهنه فرار کن» به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، با بیان اینکه این کتاب شامل ۹ داستان کوتاه است که در پاییز ۹۸ از سوی نشر مایا منتشر شد، گفت: حدود یک سال در پیچ و تاب مراحل کسب مجوز بودم و با وجود اینکه بیشتر ناشران به خاطر شرایط بد بازار کتاب و کم شدن سهم کاغذ با تیراژهای 100 و 200 جلدی اقدام به چاپ کتاب‌هایشان می‌کردند، این کتاب با استقبال ناشر روبه‌رو شد و هزار نسخه از آن در چاپ اول منتشر شد.

وی درباره سبک داستان‌های این کتاب ادامه داد: داستان‌های موجود در این مجموعه حال و هوایی سورئال گونه دارند اما از چهارچوب‌های مکتب سورئالیسم کمی فاصله دارند.

حاجی‌باقری ادامه داد: از دیگر ویژگی‌های داستان‌های این مجموعه، بدون اسم بودن تمام شخصیت‌هاست. هیچ کدام از شخصیت‌های موجود در داستان‌های این مجموعه اسم و صورت ندارند و فضاسازی طوری انجام شده که خواننده هر چهره‌ای را که در تخیل خودش می‌سازد، برای شخصیت‌ها انتخاب کند.

این نویسنده درباره ایده نوشتن این داستان‌های کوتاه گفت: ایده برخی از داستان‌های این کتاب را از فکرها و خواب‌هایم گرفته‌ام. مثل داستان مردی که سرش شکاف برداشته و افکارش مثل صمغ از سرش ترشح می‌کند و مردم، کاسه به دست، هر روز برای خرید فکر جلوی درِ خانه‌ی او صف می‌کشند.

حاجی‌باقری با اشاره به وضعیت پیچیده زمان رونمایی از کتاب گفت: خوشبختانه جشن رونمایی از طرح جلد و جشن امضای کتاب با آنکه پس از اتفاقات تلخ آبان‌ماه 1398 برگزار شد، با استقال خوبی روبرو شد و فریده روشن، مدیر کمیسیون فرهنگی شورای شهر اصفهان در جشن امضا حضور یافت و از این اثر حمایت کرد.

در ادامه، برشی از کتاب « پابرهنه فرار کن» را با هم می‌خوانیم:

«وقتی آنکه مقصود است، صدایمان را نشنود، زبان به چه درد خواهد خورد؟ تکه گوشتی که می‌لقد برای هیچ. وجود یک‌چیز درگرو حضورش نیست. باید خواهانی برایش باشد، باید مقصدی برایش باشد، خریداری لازم است. پس او در دنیای مردگان نه چشم دارد، نه زبان، نه گوش و نه حتی فکر، و اینجا هیچ خریداری برای فکر نیست.
رد تاریکی را گرفته و پیش می‌رود، در جهت خورشید؛ خورشیدی که خاموش و بی‌صدا چون تکه سنگی خاکستری در آسمانی تیره به‌زحمت خودنمایی دارد. گمان می‌کند که اگر از تاریکی آمده است پس لابد باید در تاریکی نشسته باشد. طلب استغراق. با هر قدم، هزار قدم در سیاهی فرو می‌رود. دیگر نه کلاغ‌ها قابل‌رؤیت‌اند و نه دکان‌ها. حتی نمی‌تواند دست‌های خودش را ببیند.
_آهای. مراقب باش پایت را روی آب نگذاری.
صدای خودش است. اولین بار است که صدای خودش را می‌شنود. حال می‌شود که چشم وجود داشته باشد، گوش و زبان هم؛ اما فکر چه؟ شک دارد که خودش طالب افکار خودش باشد»

یادآوری می‌شود، کتاب «پابرهنه فرار کن» نوشته مهدی حاجی‌باقری با قیمت 14 هزار تومان از سوی نشر مایا منتشر و در کتابفروشی‌ها عرضه شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها