نادر کاشانی، پاتوق فرهنگی را یکی از ویژگیهای اصلی کتابفروشیهای قدیم در تهران میداند و معتقد است بسیاری از کتابفروشان آن دوره دانشمند و کتابشناس بودند.
10 ساعت در زیرزمین کتابفروشیهای تهران قدیم
وی ادامه داد: گاهی 10 ساعت از روز را در کتابفروشیها یا زیرزمین کتابفروشی در جستجوی کتاب میگذراندم. حتی وعده ناهار را در کنار صاحب کتابفروشی بودم. در زیرزمین کتابفروشی حسن اسدی، مدیر انتشارات جمهوری در میدان بهارستان کتابهایی از کشورهای عربی، مصر و هند وجود داشت.
کاشانی افزود: در کتابفروشی مرحوم مصطفوی، نزدیک سهراه سیروس هم کتابهایی از کشورهای عربی، بود. کتابفروشان، آدمهایی از این دست دانشمند و کتابشناس بودند. به یاد دارم، بیش از 20 سال پیش دنبال یک کتاب میگشتم و سراغش را از مرحوم طهوری گرفتم. این کتاب را در انبار داشت و با سخاوتمندی این کتاب را در اختیار من گذاشت. لااقل من امروزه دیگر از این افراد در کتابفروشیها و حتی کهنهکتابفروشها نمیشناسم. افرادی به این حوزه وارد شدهاند که آشنایی چندانی با کتاب ندارند.
کتابفروشی تاریخ؛ وعدهگاه بزرگان
وی گفت: کتابفروشی «تاریخ» که دهه 60 در محل ساختمان میراث مکتوب به همت پسر مرحوم ایرج افشار تاسیس شد، یکی دیگر از کتابفروشیهای پاتوق تهران به حساب میآید. کتابفروشی تاریخ، محل رفتوآمد و بحث دکتر احمد اقتداری، عباس زریاب، شفیعی کدکنی، باستانی پاریزی و ایرج افشار بود. کتابفروشی «زمینه» مرحوم کریم امامی در خیابان مقصودبیک هم از آخرین کتابفروشیهای نسل قدیم تهران محسوب میشود.
وی درباره اینکه چرا رونق کتابفروشیها در بازار، ناصرخسرو و دیگر نقاط تهران معاصر، کاهش پیدا کرده است، گفت: تاسیس دانشگاه تهران در خیابان انقلاب، از دلایل اصلی مهاجرت کتابفروشان بود. کتابفروشیهای ناصرخسرو جای خود را به عطرفروشیها دادند و شمسالعماره بهعنوان مرکز فعالیت کتابفروشیها، متاثر از تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تغییر کرد. ناشرانِ کتابهای فارسی ازجمله فرانکلین، توس، خوارزمی، طهوری، مروارید و نیل به سمت دانشگاه آمدند. نسل بعدی ناشران مانند «طرح نو»، «چشمه» و یا «نی» نیز در دهه 60 در خیابان کریمخان، کتابفروشی تاسیس کردند.
کاشانی به فعالیت کتابفروشیهای مذهبی ازجمله «تهرانی»، «رضی» و «استقلال» در خیابان حاجنائب؛ بهعنوان معدود کتابفروشیهای باقیمانده از تهران معاصر اشاره کرد.
وی درباره یکی دیگر از ویژگیهای کتابفروشیهای قدیمی تهران گفت: پیش از این فعالان حوزه چاپ و نشر، علاوهبر دفتر انتشارات، صاحب چاپخانه و یا کتابفروشی هم بودند و به همین خاطر در شناسنامه کتابها از واژه کتابفروشی و یا کتابخانه برای معرفی ناشر کتاب استفاده میشد؛ از جمله کتابفروشی «رمضانی»، «معرفت» و یا «کتابخانه طهوری» و یا «کتابخانه مستوفی». علاوه بر این در قدیم معمولا رسم بود نویسندگان خودشان در چاپخانه بر سر نشر کتابشان حاضر میشدند.
به گفته وی، چهرههایی مانند استاد ایرج افشار یا مرحوم مجتبی مینوی در چاپخانه مجلس خودشان کتابهایشان را غلطگیری میکردند. تفکیک صنفی بین کتابخانه، کتابفروشی، مرکز پخش به تدریج ایجاد شد.
ملاقات هفتگی کتابفروشهای سیار با سعید نفیسی
کاشانی با اشاره به وجود انواع مختلف کتابفروشی در تهران قدیم بیان کرد: انواع و اقسام کتابفروشی در همه لایههای اجتماعی وجود داشت؛ بهعنوان مثال، مجموعهداران و یا کتابفروشهای سیار، برای سعید نفیسی و یا اصغر مهدوی که متمول بودند، بهطور منظم و هفتگی ملاقات داشتند و در منزل کتاب میآبردند.
این تهرانپژوه با اشاره به وضعیت کتابفروشیهای امروز و گذشته تهران گفت: پاتوق کتابفروشی، دیروز و امروز در تهران، متفاوت شده، حتی محیط کتابفروشی و طرز تفکر درباره خریدار کتاب هم تغییر کرده است. برخی از کتابفروشان نیز با این تغییران همراه شدند؛ بهعنوان مثال، مرحوم زهرایی، دنبال ایجاد کتابفروشی مدرن به سبک کتابفروشیهای غربی در منطقه نیاوران بود.
کاشانی ادامه داد: در کتابفروشیهای مدرن غرب کسی به شما نمیگوید، چرا کتاب را برداشتی و یا چرا کتاب را میخوانی! البته تلاش مرحوم زهرایی به نتیجه نرسید چراکه اماکن تغییرات را به معنای تغییر کاربری تلقی کرد و مانع فعالیت آن شد.
نظر شما