یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۶
مرگ فرزانه جای خالی نهاد ترجمه را پررنگ کرد

محمدرضا اربابی، مدیرعامل موسسه سپهر ترجمان اندیشه، در یادداشتی که به بهانه درگذشت بهمن فرزانه،‌ مترجم صاحبنام کشورمان در اختیار ایبنا گذاشت به این موضوع اشاره کرده است که با مرگ این مترجم جای خالی یک نهاد متولی برای مترجمان بیشتر احساس می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدرضا اربابی، کارشناس ارشد مطالعات ترجمه و مدیرعامل موسسه سپهر ترجمان اندیشه، به بهانه درگذشت بهمن فرزانه، مترجم پیشکسوت کشورمان، یادداشت زیر را در اختیار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، قرار داده است: 

«خبر ساده بود و کوتاه؛ «مترجم صد سال تنهایی، در تنهایی درگذشت». ساده بود و کوتاه اما کوهی از غم را بر سر علاقه‌مندان استاد بهمن فرزانه، مترجم نامدار و کهنه کار این مرز و بوم آوار کرد. 

تابستان امسال بود که برای ملاقات بهمن فرزانه و ثبت گوشه‌ای از تجربیات و دانش این بزرگ مرد به منزل ایشان رفتم. یک خانه ساده و قدیمی در محله بهجت آباد تهران که هر کدام از اجزای آن در عین قدمت، جذاب بود. شخصیت و روحیه استاد آنقدر جذاب بود که دوست داشتی ساعت‌ها پای صحبت‌هایش بنشینی. نگاه و علاقه‌اش به ترجمه و کارهایی که انجام داده بود، ستودنی و غبطه برانگیز بود. هنوز عطر دود سیگارش که یکی پس از دیگری روشن می‌کرد، در مشامم هست. می‌گفت دیگر ترجمه نمی‌کند. وقتی علت را پرسیدم گفت کارهای جدید او را جذب نمی‌کند. می‌گفت بیشتر سال را ایران نیست. همان موقع در دلم گفتم چه حیف! نهالی که در این خاک ریشه داده و به درختی تناور بدل شده، حال که وقت میوه دادنش رسیده، هیچ کس در این خاک میوه‌های گوارایش را نمی‌چیند. افسوس!

آن روز گفت‌و‌گویی گرم و صمیمی با استاد داشتم و خوشحال از اینکه می‌توانم نام و مرام او را در جرگه مشاهیر صنعت ترجمه ثبت کنم.

مرگ پایانی است محتوم و غیر قابل گریز برای همه انسان‌ها. خدایش رحمت کند.

اما آنچه وداع با استاد را تلخ می‌کند، همان است که گفتم: «مترجم صد سال تنهایی، در تنهایی درگذشت». بهمن فرزانه که ترجمه‌های درخشان و تاثیرگذار وی در طول سال‌ها فعالیت و تلاش در حوزه ترجمه ادبی، بسیاری را پای کتاب‌ها و آثار ادبی نویسندگان مطرح و برجسته دنیا نشاند، در خاک وطن، اما در غربت و تنهایی، با دنیا وداع کرد.

این وداع تلخ یک بار دیگر مرا واداشت تا دغدغه چند ساله خود را بازگو کنم. جامعه ترجمه نیازمند متولی و سازماندهی است. بزرگان و پیشکسوتان صنعت ترجمه، سال‌هاست از هرگونه حمایت و دلگرمی محروم هستند. چرا این نامداران را باید بعد از مرگ شناخت؟ چرا نباید در دوران زندگی ایشان، از دانش و تجربه‌هایشان بهره جست؟ چرا نباید دانشجویان رشته‌های ترجمه در دوران تحصیل با این مترجمان شاخص آشنا شده و پای درس ایشان بنشینند؟ 

چرا این بزرگان و سایر اعضای جامعه ترجمه از پوشش‌های شغلی، بیمه‌ای، رفاهی و غیره بی‌بهره بوده و هستند؟ آیا وقت آن نرسیده است که کاری کنیم؟ آیا وقت آن نرسیده که از شعار دادن دست برداریم و قدمی برداریم؟ جای خالی یک نهاد متولی، یک اتحادیه، یک نهاد دلسوز برای مترجمان به شدت احساس می‌شود. تدبیری بیاندیشیم تا بلکه امیدی زنده شود.

در دورانی که به فرمایش رهبری، جامعه اسلامی- ایرانی ما نیازمند نهضت ترجمه است، آیا نباید مترجمان را دریافت؟

به عنوان یک عضو کوچک جامعه ترجمه درگذشت استاد بهمن فرزانه را به جامعه ترجمه تسلیت عرض کرده و امیدوارم درایت مسوولان ذی‌ربط زمینه‌ساز اعتلای صنعت ترجمه و عزت مترجمان کشور شود.»/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها