«كوروش نامه» را گزنفون نوشت تا يك شخصيت آرماني و ايدهآل از كوروش ساخته باشد. اين كه چقدر از مطالبي كه گزنفون آورده صحيح است و چقدر پرداخته ذهن اوست، چيزي است كه ما درباره آن نميتوانيم قضاوت كنيم. حقيقت آن است كه اين مشكل در تاريخنگاري يونانيان هست كه يك مورخ از روي نوشته مورخ ديگر، رونويسي كرده است.
كاميار عبدي، استاد باستانشناسي دانشگاه درباره كوروش و بنيان قوانين اساسي و مدني آمريكا سخن گفت و اظهار داشت: در مورد شخصيت تاريخي كوروش، به حد كفايت سخن گفته شده است. درباره اين كه او چه نوآوريهاي در فرهنگ خاور نزديك پديد آورد و ايدئولوژي سياسي جديدي كه بنيان گذاشت، چگونه بود نيز كتابهاي فراواني نوشتهاند. من در اينجا ميخواهم به اين مساله بپردازم كه بازتاب رفتار كوروش، در جهان معاصر چگونه بوده است؟
وي افزود: ميدانيم كه كشور آمريكا كه مستعمره انگلستان بود، در سال 1776 استقلالش را بدست آورد. در روز 14 ژوئن سال 1776، سيزده نماينده مجلس، در شهر فيلادلفيا، دور هم جمع شدند تا مدرك اعلاميه استقلال آمريكا را امضاء كنند. آنها از «تامس جفرسون» كه مرد ثروتمند، اما باسواد و كتابخواني بود، ميخواهند تا قانون اساسي آمريكا را بنويسد. جفرسون هم مرد دانشمندي بود و هم انگليسي را به رواني و فصاحت مينوشت. ضمن اين كه با مفاهيم فلسفي و سياسي آشنا بود.
عبدي ادامه داد: جفرسون به كتاب «جان لاك» مراجعه ميكند و براي نوشتن قانون اساسي آمريكا از انديشههاي او الهام ميگيرد. جالب اينجاست كه جان لاك با كتاب «كوروش نامه» گزنفون آشنا بود و اين كتاب را خوانده بود. «كوروش نامه» را گزنفون نوشت تا يك شخصيت آرماني و ايدهآل از كوروش ساخته باشد.
اين كه چقدر از مطالبي كه گزنفون آورده صحيح است و چقدر پرداخته ذهن اوست، چيزي است كه ما درباره آن نميتوانيم قضاوت كنيم. برخي از سخنان او را منابع ديگر هم تاييد ميكنند و برخي ديگر منحصر به روايت اوست. حقيقت آن است كه اين مشكل در تاريخنگاري يونانيان هست كه يك مورخ از روي نوشته مورخ ديگر، رونويسي كرده است.
وي افزود: به هر حال كتاب گزنفون باقي ميماند. راز پرداختن به كوروش توسط يونانيان هم تنها در اين نبود كه آنها به كوروش علاقه داشتند و او را پدري مهربان، جنگجو و فرمانروايي برجسته ميدانستند، بلكه به خاطر اين هم بود كه دوگانگي بين خودشان و هخامنشيان را نشان بدهند و چنين وانمود كنند كه يونانيان، ميراث بر خصلتهاي كوروشاند.
اين استاد دانشگاه يادآور شد: آنها ميگفتند نوادگان كوروش كه هخامنشيان باشند، در ورطه انحطاط افتادهاند به همين دليل است كه از ما شكست ميخورند. بنابراين اگر ميخواهيد پيروز باشيد، بايد از كوروش پيروي كنيد. به هر حال در زماني كه جان لاك زندگي ميكرد، كتابهايي از زبان يوناني به انگليسي ترجمه ميشد.
وي افزود: يكي از آن كتابها «كوروش نامه» گزنفون بود. جان لاك در حالي كه فلسفه سياسي خود را تدوين ميكرد، با نوشتههاي «كوروش نامه» آشنا ميشود. من با كتابخانه جان لاك تماس گرفتم و از آنها پرسيدم كه آيا در ميان كتابهاي او، «كوروش نامه» هم هست؟
استاد باستانشناسي خاطرنشان كرد: مسوولان كتابخانه در پاسخ من نوشتند كه نه تنها يك جلد، بلكه دو جلد از «كوروش نامه» در كتابخانه لاك وجود دارد. او يك جلد از اين كتاب را تميز نگهداشته و جلد ديگر را حاشيهنويسي كرده است. اين نشان ميدهد كه جان لاك با چه دقتي كتاب گزنفون را ميخوانده است.
وي افزود: در اين كه شخصيتهايي كه قانون اساسي آمريكا را مينوشتند، با انديشهها و كتاب جان لاك آشنا بودهاند، شكي وجود ندارد. مخصوصا «توماس جفرسون» و «بنجامين فرانكلين» كارهاي لاك را ميشناختند. اتفاقا با پرسوجويي كه من كردهام، در كتابخانه فرانكلين، چندين جلد از كتاب «كوروش نامه» وجود دارد كه 7 يا 8 جلد آن تاريخ انتشارش به همان زمان فرانكلين ميرسد. فرانكلين يكي از اين كتابها را امضاء كرده و در صفحات آن مطالبي را حاشيهنويسي كرده است.
عبدي يادآور شد: قصد من اين نيست كه بگويم قانون اساسي آمريكا از نظريات كوروش گرفته شده است، بلكه ميخواهم بگويم كه يك سري نظريات عام انساني وجود دارد كه در كتاب «كوروش نامه» هم آنها را ميتوان يافت. جان لاك مقداري از اين نظريات را از كتاب گزنفون گرفته و تدوين كرده است.
در ابتداي مراسم غلامحسين كريمي دوستان، رياست دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران سخنان كوتاهي بيان كرد. او در بخشي از سخنانش ضمن اشاره به اين نكته كه ايران و اسلام را نميتوان از هم جدا كرد، گفت: «كوروش شخصيتي ايراني است كه ما به او افتخار ميكنيم. هنگامي كه بيانيه او را ميخوانيم درمييابيم كه او از حقوق انسانها سخن گفته و براي همه انسانها، چه ايراني و چه غير ايراني، احترام قائل شده است. اگر ما او را بزرگ ميداريم به خاطر كشورگشاييهاي او نيست، به سبب پايبندي او به مسائل انساني است»
در ادامه مراسم بخشهايي از منشور كوروش خوانده شد و كليپي به نام «در جستوجوي كوروش بزرگ» به نمايش درآمد. پاشا دبير اجرايي همايش نيز ضمن خير مقدم به حاضران، از استادان و كساني سپاسگزاري كرد كه انجمنهاي علمي دانشجويي تاريخ و باستانشناسي را در برگزاري اين همايش ياري دادهاند. تار نوازي استاد جلال ذوالفنون به همرا تنبك نيما ضرغامي از ديگر برنامههاي تدارك ديده شده بود. در پايان نيز لوحهاي تقديري به سخنرانان و استاد ذوالفنون پيشكش شد.
نظر شما