استاد ادبيات دانشگاه آزاد اسلامي در نشست نقد و بررسي كتاب «اسطورهشناسي پهلوانان ايراني» گفت: پهلوانان مركز اخلاق جامعه بهشمار ميروند؛ برجستهترين قسمت كتاب كه هدف نويسنده نيز بر آن استوار بوده، بخش ابرپهلوانان است و ايده آن به عنوان انسان آرماني ميتواند درسهايي را به خواننده آموزش دهد./
دكتر اميرحسين ماحوزي استاد ادبيات دانشگاه آزاد اسلامي سخنانش را با ابياتي از مثنوي مولانا آغاز كرد و گفت: عشق به طرز عجيبي همراه پهلوانان ايراني است و تعريف اخلاقي، ادبي و انساني از عشق در كتاب «اسطورهشناسي پهلوانان ايراني» به روشني آشكار است. پهلوانان قهرماناني محسوب ميشوند كه هدف و گونهاي مشخص دارند و بر اساس عرفان ايراني عشق عرصهاي است كه من را با من روبهرو ميكند.
وي افزود: در بخش شاهپهلوانان با جمشيد روبهرو ميشويم. جمشيد از پيماني سخن ميگويد كه دزديده شده و 13 سال در تاريكي پيش ميرود تا پيمان را بيابد و پيماني كه مردم روزگارش گم كرده بودند به آنان بازگرداند. در اين كتاب عمقي كه درباره پهلوانان بحث شده در ادبيات نيز صحبت شده است. پهلوان در جنگ به يك نبرد دروني كشيده و اين مبارزه عرصههايي است كه به كندوكاو درون منتهي ميشود.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: كسي كه خود را ميشناسد ميتواند خدا را نيز بشناسد. مبارزه با اژدها در ادبيات و عرفان تعابير دروني دارد. پهلوان در مفهوم بزرگتر و ابرپهلوان كسي است كه وقتي وارد عرصه گيتي ميشود همه چيز متفاوت است. اين كتاب درس بزرگ اديبانهاي به خواننده ميدهد و بزرگترين حسن آن نگاه نويسنده به مفهوم پهلوان است.
وي افزود: پهلوان توانايي انسان خاصي را به تصوير ميكشد كه ابعاد مختلف را دربرميگيرد. حسن كتاب وكيلي اين است كه در ميان رشتههاي بينرشتهاي كار شايستهاي را ارايه داده است. مطالعات تاريخي، روانشناسي، زيستشناسي، علومانساني و... كمك كرده تا بتواند به نتايجي دست يابد كه پيش از اين كار نشده است.
ماحوزي يادآور شد: تحليل و برداشتهايي كه فارغ از برداشتهاي ديگران بوده در اين كتاب مشاهده ميشود و نوشتههايي كه سالها در آن پژوهش كرده با يك تحليل و بياني شيوا به زيبايي به تصوير كشيده شده است. در اين كتاب درباره پهلوان منابع مهم و اصلي را ميبينيد كه حضور نگارنده در آن به روشني واضح است و بر اساس يك بازتعريف بسيار موثر بيان شده است. آن چيزي كه ما گم كردهايم را به ما بازميگرداند و جاي قدرداني دارد.
وي افزود: وكيلي در اين كتاب به نتايجي دست يافته كه دور دست نيست و در زندگي عملي ما با آن سروكار داريم. در ادبيات و عرفان ايراني نيز سعي بر اين است كه بازتعريفي درباره پهلوان و نقش آن در عرفان ايراني ارايه شود. اين كار تنها يك آغاز نيست بلكه توانسته كدگذاري خوبي داشته باشد، همچنين كتاب ساختار منسجمي دارد.
وي پيشنهادي در تقسيمبندي كتاب ارايه داد و گفت: بهتر است تقسيم بندي براي كتاب صورت گيرد كه تمام پهلوانان در آن گنجانده شوند. بر اساس حماسه ايراني هنوز ميتوانيم پهلوانان را ردهبندي كنيم مانند خاندان گودرز و توس كه براي آنها هم ساختار مشخصي آورده شود.
ماحوزي يادآور شد: برجستهترين قسمت كتاب كه هدف نويسنده نيز بر آن استوار بوده، بخش ابرپهلوانان است و ايده آن به عنوان انسان آرماني ميتواند درسهايي را به خواننده آموزش دهد. يك بخش برجسته ديگر كتاب نيز شاه پهلوانان است كه با يك نگرش تاريخي از كوروش به عنوان يك ابرپهلوان نام ميبرد، پادشاهي كه توانست نظمي نوين را بگستراند.
وي افزود: تعجبآور است كه در بخش پهلوانان شهيد اين كتاب از ايرج نامي برده نشده است. اگر ايرج بود ساختارهاي كتاب به شكل ديگري چيده ميشد. سهراب ميتواند انسان بيگناهي باشد زيرا پهلوانان شهيد مظلوماند. دو رگه بودن از اشتراكات شخصيتي ايرج و سهراب است زيرا هر دو همسري از برون مرز داشتند.
وي افزود: هنر خيانت، درباره ايرج صدق ميكند، آرش در تمام ساختارهاي كتاب وجود دارد. آرش از پهلوانان كوچگر بوده و در دسته پهلوانان شهيد قرار دارد و سياوش و سهراب پهلوان شهيدي محسوب ميشوند كه در جوامع كشاورزي بالنده شدهاند. هنوز اين ساختار ميتواند درباره ايرج بررسي شود. هنگامي كه به اساطير مينگريم ميبينيم كه در اساطير ايراني پسركشي و در اساطير يوناني پدركشي وجود دارد. مبناي اساطير سياه و سفيد ديدن است و ميتوان نيك و بد را از هم تفكيك كرد.
وي افزود: ابرپهلوان كساني اند كه وارد قلمرو جهان ميشوند و تغييراتي ايجاد ميكنند. ابرپهلوانان مفهوم سرنوشت را ميدانند. ابرپهلوان يك جنگجوست ولي بسيار پيچيده است و با يك الگو نميتوان آن را به تصوير كشيد. همواره يك عنصر گناه دارند كه اين مسأله سوال برانگيز است ولي جوانمردي در تمام مراحل زندگي آنها وجود دارند.
اين استاد دانشگاه گفت: ابرپهلوان خردي دارند كه برتر و فراتر از يك انسان ميانديشند و گامهاي محكمي برميدارند و شبيه ما ميشوند زيرا آنقدر دوردست نيستند و ما احساس نزديكي با آنها ميكنيم و ويژگي شخصيتي ملموسي دارند. آنها آيينهاي بزم را به اندازه رزم ميدانند و در نبرد بسيار محكم و كوشا هستند و جهانبيني استواري دارند. بين ابرپهلوانان رستم بسيار آزاد و بسيار ايراني است.
وي افزود: بخشي كه در مبارزه رستم و اسفنديار مشاهده ميشود نشان ميدهد كه ما اين پهلوانان را در بزنگاهها ميبينيم جاهايي كه خوب برخورد كردند و با يك آزادانديشي نقد شدهاند و در جاهايي رفتار پسنديدهاي نداشتند، زماني كه رستم گناه كرده دروغي است كه به سهراب ميگويد، اسير را ميكشد و در كينخواهي سياوش آتش ميزند. شخصيت زال جاي تحليل دارد و اوج بدنامي هستي است كه رستم تسليم آن شود.
ماحوزي خاطرنشان كرد: رستم در نبرد با سهراب اميدوار است كه كشته شود زيرا نامش دچار ننگ نميشود و ميخواهد اسفنديار كشته شود و اين راهي است كه زال به او پيشنهاد ميكند. نام در نزد رستم بسيار مهم محسوب ميشود. رستم مجموعهاي از نيروهاست و ميتواند براي انسان امروزي الگو باشد. با تحليل شرايط خاص زندگي ميتوان اين الگو را دريافت.
کتاب «اسطورهشناسي پهلوانان ايراني» توسط انتشارات پازينه منتشر شده است. اين کتاب نخستين جلد از مجموعهاي سه جلدي درباره صورتبندي اساطير ايراني است. جلدهاي دوم و سوم اين مجموعه (اسطورهشناسي ايزدان ايراني- زندِ گاهان: شرحي بر سرودههاي اشو زرتشت) نيز در دست تدوين است و احتمالا طي سال جاري توسط همين ناشر به بازار کتاب عرضه خواهد شد.
کتاب اسطورهشناسي پهلوانان ايراني ساختارشناسي روايتهاي پهلواني را در ايران مورد بررسي قرار ميدهد، عناصر و مضمونهاي کليدي آن را تبارشناسي ميکند و در نهايت به مدلي فراگير از پنج رده اصلي از پهلوانان ايراني منتهي ميشود. نگارنده در اين كتاب مفهوم ابرپهلوانان را بيان کرده که گويا تنها در اساطير ايراني وجود داشته باشند و پيکربندي آن درباره رستم و اسفنديار به طور مقايسهاي بررسي شده و ارتباط آن با مفهوم جنگجو بررسي ميشود.
نظر شما