چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۴:۲۲
ارتباط ناگسستني «اسموژينسكي» با اشعار شاعران ايراني

محسن جعفري‌مذهب، پژوهشگر در بزرگداشت «مارک اسموژينسكي» ايران‌شناس لهستاني گفت: اسموژينسكي اشعار مولانا را به شكلي ترجمه كرد كه وزن و قافيه آن حفظ شود و هنگامي كه به زبان لهستاني خوانده مي‌شود همان وزن، آهنگ و سماع را داشته باشد.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، بزرگداشت «مارک اسموژينسكي» مترجم، نويسنده و ايران‌شناس لهستاني كه به تازگي درگذشته است عصر روز سه‌شنبه (13 بهمن) در سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب برگزار شد و دوستان و همكاران وي سخناني را درباه فعاليت‌هاي اسموژينسكي بيان و خاطراتي را از دوستي با او نقل كردند و يادش را گرامي داشتند. 

محسن جعفري‌مذهب، پژوهشگر و تاريخ‌پژوه در ابتدا نامه همسر ايراني  مارک اسموژينسكي (هايده وام‌بخش) را براي حاضران در جلسه خواند. و گفت: آخرين همكاري من با اسموژينسكي به مناسبت يكصدو پنجاهمين سالگرد اتمام ترجمه متن كامل قرآن كريم به زبان لهستاني بود كه با همكاري سفارت جمهوري لهستان در تهران توسط سازمان اسناد وكتابخانه ملي كشورمان برگزار شد. 

 سپس هومن عباسپور، مترجم و منتقد ادبي گفت: آن‌چه اسموژينسكي را جذاب نشان مي‌داد تسلط كامل وي به زبان فارسي بود. وي همچنين به چندين زبان تسلط كامل داشت. او با خواندن كتابي درباره ايران ايران‌شناسي را به جاي هندشناسي برگزيد.

وي افزود: كتاب 30 زبانه‌اي را انتشارات پديده از خيام منتشر كرده بود كه اسموژينسكي توانست 17 زبان آن را بخواند و اين باعث شگفتي ما شده بود. او جدي ولي فروتن بود. در دانشكده ادبيات پرسشي مطرح شد كه چرا در حماسه هميشه راوي سوم شخص است؟ اسموژينسكي از اين پرسش به وجد آمد و گفت ادبيات فارسي، محوري است كه يكسر آن رودكي و آخرش نيماست و مرزآبادي استاد دانشكده ادبيات بر اين باور بود كه وسط اين محور سنايي وجود دارد.

سراسر اشعار ناصرخسرو طبيعت‌گرايانه است
اين مترجم خاطرنشان كرد: اسموژينسكي ريشه‌هاي عمري را براي سنايي و مولانا گذاشت. او ادبيات كهن ايران را مي‌شناخت و معتقد بود كه استادان دانشگاه‌ها و مدارس نبايد از ناصرخسرو چهره‌اي عبوس به تصوير كشند زيرا اشعار ناصرخسرو سراسر طبيعت‌گرايانه است.

وي افزود: اسموژينسكي معتقد بود كه ما بايد تفسير كليله و دمنه را در ادبيات فارسي بررسي كنيم و نحوه داستان در داستان در داستان‌هاي مولانا و قصه‌هاي عرفاني كه متاثر از ساختار داستان‌گويي كليله و دمنه است را دريابيم.

اين مترجم يادآور شد: ما بايد عمق ساختارهاي داستان‌هاي عرفاني را پيدا كنيم و راهي وجود ندارد جز مقايسه روساخت‌هاي آن‌ها با هم. به همين دليل بايد روساخت‌ها را بيابيم و با مقايسه آن‌ها، ژرف ساخت‌هاي قصه‌هاي ايراني را پيدا كنيم و بعد از آن هم مي‌توانيم به رگه‌هاي اسطوره‌اي و ريشه‌اي آن برسيم.

وي افزود: عرفان نگاه هنري به جهان و دين است و جنبه‌هاي سخت و ناگوار زندگي را لطيف و هنرمندانه بيان مي‌كند. به همين دليل مولانا در نظر اسموژينسكي چهره خاصي از ادبيات فارسي بود و آثار مولانا را با علاقه عميقي مطالعه مي‌كرد. وي همچنين داستان‌هاي معاصر ايراني را نيز دنبال مي‌كرد.

«اسموژينسكي» با جنبه‌هاي فولكلوريك ايراني آشنا بود
سخنران بعدي این نشست باقر يكتا، مسوول کتاب‌فروشی مولا بود، وي گفت: اسموژينسكي يكي از مشتري‌هاي من بود و به راحتي با همه ارتباط برقرار مي‌كرد و هنگامي كه از لهستان به ايران مي‌آمد به كتابفروشي مولا هم سر مي‌زد. كتابي از لهستان براي من هديه آورده بود كه مانند كتاب «سرزمين ايران» پر از تصاوير زيبا بود و به خط لهستاني نوشته شده بود. 

سپس رضا نجفي مترجم زبان آلمانی، سخنانش را با سروده‌اي از شاعر نامدار لهستاني «شيمبورسكا» با عنوان «آدم‌ها بر پل» آغاز كرد و گفت: اسموژينسكي ايران‌شناسي بود كه بسياري از اشعار ايراني را به زبان لهستاني ترجمه‌ كرده است و معرفي فرهنگ ايراني به لهستان برايش ارزشمند بود. اسموژينسكي جزو معدود افرادي بود كه فرهنگ ديگري را بهتر از فرد بومي آن كشور مي‌شناخت. 

نویسنده كتاب «شناختي از هرمان هسه» گفت: اسموژينسكي مسلط به متون كهن بود و با اشعار مولانا و ناصرخسرو ارتباط زيادي داشت، جداي از متون كهن با زندگي روزمره ايراني نيز آشنا بود و حتي بسيار بيشتر از يک ايراني، ايراني زندگي مي‌كرد.

وي افزود: جنبه‌هاي فولكلوريک هر ملتي براي همان كشور جذابيت دارد ولي مي‌بينيم كه اسموژينسكي اين طور نبود و حتي با فولكلوريک ايران آشنايي داشت و علاقه به ايران براي او فراتر از زبان بود. همچنين او معتقد بود كه در سمينارهاي ايران‌شناسي نبايد تنها به زبان انگليسي سخن گفت بلكه زبان فارسي نيز بايد زبان رسمي سخنراني باشد.

در پايان‌ بزرگداشت «مارک اسموژينسكي»، مهناز مقدسي، ويراستار كتاب‌هايی چون «پويايي فرهنگ و تمدن اسلام و ايران (از پيدايش تا شکوفايي)» و «ايالت فارس و قدرت‌هاي خارجي: از مشروطيت تا سلطنت رضاشاه»، خاطراتي را از اين زنده‌ياد براي حاضران در جلسه بيان كرد. 

«مارك اسموژينسكي» 12 دسامبر 2009 ميلادي برابر با 21 آذر 1388 خورشيدي درگذشت. مرگش بر اثر ابتلا به آنفلوانزا رخ داد. این ایران‌شناس دو سال اخیر را با سرطان خون دست به گريبان بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط