یکشنبه ۳ آبان ۱۳۸۸ - ۱۵:۰۰
راه مترجم شدن از دانشگاه می‌گذرد؟

بسياري از داوطلباني که در کنکور رشته مترجمي شرکت مي‌کنند، به اميد و انگيزه ترجمه کتاب‌اند. همه در خيال‌شان بعد از چهار سال خود را مترجم معروفي مي‌بينند که کتاب‌شان پرفروش شده و جايزه بهترين ترجمه را به‌دست آورده‌اند. برآورده نشدن اين آرزو را با سعيد سبزيان، مترجم ادبيات داستاني و تئوري‌هاي ترجمه و مسعود هاشمي، مدرس ترجمه در دانشگاه آزاد در ميان گذاشته‌ايم.

خبرگزاري کتاب ايران (ايبنا) – زماني كه وارد دانشگاه مي‌شوند تا دو ترم اول که خبري از واحدهاي ترجمه نيست؛ ‌سعي تقويت هرچه بیش‌تر مهارت‌هاي زباني دانشجويان در زبان مقصد است. در ترم‌هاي بعد در ابتدا با تئوري‌ها آشنا مي‌شوند و بعد هر نوع ترجمه فقط در 2 تا 4 واحد خلاصه مي‌شود؛ ترجمه ادبي، سياسي، مطبوعاتي،‌ شفاهي، مکاتبات و اسناد. در نهايت هم، "ترجمه انفرادي" را که به نوعي پايان‌نامه اين دوره محسوب مي‌شود، يا دانشجويان، خودشان به سختي انجام مي‌دهند و يا زحمتش را به گردن دارالترجمه مي‌اندازند.

از اين سيل عظيمي که وارد اين رشته مي‌شوند، معدود افرادي هستند که بعد از‌ فارغ‌التحصيلي ترجمه را در پيش مي‌گيرند. آنهم نه ترجمه کتاب. مکاتبات بازرگاني و ترجمه‌هاي دانشجويي تنها کارهايي است که يک فارغ‌التحصيل، سريع مي‌تواند از آن نان درآورد. همين نان و آب است که او را از کتاب و ادامه تحصيل باز مي‌دارد.

اما واقعا از اين جمعيت عظيم فارغ‌ا‌لتحصيل، چرا فقط معدودي مترجم مي‌شوند؟‌ سوال مهمتر اينکه همه مترجمان معروف در دانشگاه تحصيل کرده‌اند؟ 

سبزيان: راه مترجم شدن از دانشگاه نمی‌گذرد
«راه مترجم شدن از دانشگاه نمی‌گذرد.» اين اولين جمله‌اي‌ست که سعيد سبزيان، مترجم داستان و تئوري‌هاي ترجمه مي‌گويد. 

«ولی دانشگاه ذاتا از توان مترجم‌سازی برخوردار است؛ در عین حال هر مترجم ادبی باید الزاما با صناعات ادبی آشنا باشد و مثلا ساز و کار کنایه و استعاره را بشناسد تا بداند اصلا متن چه می‌گوید و بتواند آنها را ترجمه یا بازآفرینی بکند. علاوه بر این اگر مترجم به صورت تئوریک با شگردهایی مانند "متن‌افزایی" و "متن‌کاهی"، "تقلیل استعاره به مفهوم در تنگناهای فرهنگی"، و "برابرسازی بلاغی" آشنا باشد می‌تواند به طبیعی‌ترین ترجمه برسد.»
 
«این تصور که فقط دانستن زبان مبدا و مقصد دو لازمه اصلی و کفایی برای ترجمه باشند، باوری غلط است. قطعا آگاهی "آکادمیک یا خودآموخته" و تسلط بر نوشتار از شرایط مطلق برای ترجمه مطلوب هستند. پس آگاهی به نظریه‌های ترجمه مهم است؛ نه از کجا یاد گرفتن آنها. اين کار مثل شنا کردن است. بچه‌هاي شهري در استخر شنا یاد می‌گیرند، با تکنیک‌هایی که سرعت و کیفیت بازی آنها را بالا می‌برد؛ ولی روستایی‌ها در رودخانه یاد می‌گیرند و گاهی بعضی جانشان را از دست می‌دهند.»

به اعتقاد سبزيان، ‌«جمله اول رمان "غرور و تعصب" مشمول این مثال و حاکی از این است که نویسنده از صنعت کنایه و مقصد نویسنده آگاه نبوده و تقریبا با همین یک جمله بخشی از محتوای رمان را تباه كرده. جمله اول اين کتاب اين است: 

It is a truth universally acknowledged that a single man in possession of a good fortune, must be in want of a wife. 

و يکي از ترجمه‌هاي ارائه شده از آن چنين است: 

"صغیر و کبیر فرضشان این است که مرد مجرد پول و پله‌دار قاعدتا زن می‌خواهد." 

ديگر ترجمه‌هاي ارائه شده هم تقريبا همين مفهوم را مي‌رسانند. در صورتي که در روزگار جین آستن، روحیه و رسم مردم این بوده که زن‌ها به دنبال مردهای پولدار بودند و خانواده‌هايشان هم می‌خواستند که مردي ثروتمند برای دخترانشان پيدا کنند. اما جین آستن این جمله را برعکس آورده برای اینکه با کنایه بنويسد و از این فرهنگ انتقاد کند.»

هاشمي: دانشگاه‌ها نوعي راهنما براي دانشجويان است
اما مسعود هاشمي، مدرس ترجمه در دانشگاه آزاد نگاه مثبتي به دانشگاه دارد. 

«تحصیل رشته تربيت مترجم در دانشگاه راهکاری مناسب براي مترجم شدن است؛ اما کافي نيست. تجربه و علاقه فراوان مي‌تواند تکميل‌کننده کار يک مترجم خوب باشد. نگاهي اجمالي به رشته ترجمه در ايران نشان از ناکافي بودن واحدها جهت تمرين و تسلط بر اين رشته پيچيده و البته ظريف دارد.»
 
«به نظر مي‌رسد که نه تنها اين رشته دانشگاهي بلکه همه رشته‌ها با ارائه چند واحد، فقط نوعي راهنما و نقشه خوب براي دانشجويان و مترجم‌ها فراهم مي‌کند. استادان در دانشگاه فقط مي‌توانند به راهنمايي و معرفي منابع مترجم شدن کمک کنند. علاقه، ‌سعي، کوشش و کسب تجربه قدم مهمي‌ست که مترجمان تازه‌کار بايد در مراحل بعدي بردارند.»

به اعتقاد هاشمي، «نکته بعدي که شايد از اين مهم‌تر باشد، بحث تخصصي کردن هر دانشگاهي است که اين رشته را ارائه مي‌کند و به تربيت مترجم مي‌پردازد. ناکافي بودن واحدها و پرداختن جسته و گريخته عاملي است که باعث مي‌شود تا در آينده هر دانشگاهي به تربيت مثلا فقط مترجم شفاهي،‌ يا مترجم متون سياسي،‌ متون ادبي،‌ و مطبوعاتي و ... غيره بپردازد. شايد با تخصصي شدن تربيت مترجمان و بالطبع، افزايش ميزان واحدها، امر آموزش با دقت و ممارست بيش‌تر صورت بگيرد. اين امر البته ممکن است فارغ‌التحصيلان اين رشته را در آينده با مشکلات يافتن کار ترجمه به صورت تخصصي روبه رو کند. مسلما داشتن مدرک و دانش تخصصي و آکادميک شرط اساسي است؛ اما تجربه، تمام‌کننده آن است.»

در پايان
اينکه بسياري از مترجمان متبحر و با تجربه ما، ترجمه را در دانشگاه دنبال نکرده‌اند ولي به خوبي با تئوري‌ها و انواع سبک‌هاي ادبي و .. آشنا هستند، بسيار جاي تامل دارد و از آن تامل‌برانگيزتر همان فارغ‌التحصيلان غير‌ قابل‌شمارش مترجمي هستند که به دليل پيدا نکردن کار مناسب، يا اين رشته را رها کرده‌اند و مشغول کارهاي ديگري شده‌اند يا به دنبال يافتن شغل و سمت‌هاي بهتر به ادامه تحصيل روي آورده‌اند. عده کمي هستند که همچنان ترجمه را به صورت پراکنده ادامه مي‌دهند و چه انگشت‌شمارند افرادي از اين جمع که مترجم قابلي مي‌شوند.

اما نمي‌توان تاثير و توانايي دانشگاه را ناديده گرفت. چه بسيارند علاقمنداني که واقعا نمي‌دانند از کجا و چگونه ترجمه را شروع کنند و دانشگاه محلي است براي يادگيري و تمرين؛ و اين دو فقط در دانشگاه شروع مي‌شود و بقيه راه به عهده خود دانشجوست.

شايد به قول سبزيان راه مترجم شدن از دانشگاه نگذرد؛ ولي دست‌کم دانشگاه، راهي جلوي پاي علاقمندان به ترجمه مي‌گذارد. همگان بر اين باورند كه جدا از تسلط به هر دو زبان و آشنايي با تئوري‌ها، اين علاقه و تمرين است كه مي‌تواند يك مترجم را به راه درست هدايت ‌كند يا به بيراهه بكشاند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها