دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۸ - ۱۳:۰۰
تخيل، جزء اصلي داستان ديني است

ابراهيم حسن‌بيگي در نشست بررسي دين در ادبيات كودكان و نوجوانان، تخيل را يكي از عناصر اصلي داستان دانست و گفت: تخيل جزيي از ادبيات داستاني است و اگر اين عنصر را از ادبيات ديني بگيريم، تنها واقعيت محض تاريخي باقي مي‌ماند./

به‌گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)‏، ابراهيم حسن‌بيگي در آخرين نشست جشنواره يك هفته با کانون که دیروز (یکشنبه ۱۹ مهر) در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد، درباره نقش تخيل در ادبيات ديني گفت: تلفيق تخيل با ساير عناصر داستاني است كه ادبيات را مي‌سازد و داستان بدون تخيل، جذاب نيست. اما موضوع اين است كه تا چه حد مي‌توانيم از تخيل در داستان استفاده كنيم.

وي ادامه داد: نويسنده نمي‌تواند براساس تخيل در داستان‌هايش پيامبر خلق كند يا دين بسازد؛ اما مي‌تواند با كمي خلاقيت روايت خيال‌انگيز‌تري از وقايع ديني ارائه دهد. يعني اتفاقات تاريخي را بستر داستان خود قرار داده و با كمك تخيل داستان جذاب‌تري ارائه دهد.

اين نويسنده داستان‌هاي ديني كودكان و نوجوانان با اشاره به تعداد زياد كتاب‌هاي ديني منتشر شده گفت: اگرچه تعداد كتاب‌هاي ديني بسيار زيادند، اما مگر چند عنوان از آنها را مي‌توان شاهكار ناميد؟ چه تعداد از اين كتاب‌ها به طور جدي مورد توجه بچه‌ها قرار گرفته‌ اند؟

وي درباره نوع نگاه نويسنده به ادبيات ديني گفت: نويسندگان نگاه غلطي نسبت به دين دارند. به همين دليل است كه خيلي با ملاحظه درباره دين مي‌نويسند. چون منتقدان‏، هر گونه عبور از واقعيت و رسيدن به تخيل را از سوي نويسنده نوعي تحريف به حساب آورده و نويسنده را مجبور مي‌كنند كه واقعيت تاريخي را برجسته كرده و تخيل را كمرنگ كند.

سيد‌اكبر مير‌جعفري، شاعر و پژوهشگر شعر انقلاب نيز با بيان اين‌كه توقع از ادبيات ديني بسيار بالاست‏، گفت: متاسفانه اين وظيفه براي ادبيات تعريف شده كه بايد آن را جهت انتقال مفاهيم ديني به‌كار بگيريم. در حالي‌كه ادبيات وظايف ديگري دارد و نبايد آن را توضيح‌المسائل به‌حساب آورد.

شاعر «گنجشک اشتیاق کمی نیست» همچنين افزود: حتي نويسندگان هم گاه اين وظيفه را براي خود متصور شده‌اند كه با ادبيات به تربيت و انتقال مفهوم بپردازند و به همين دليل است كه اغلب تخيل را كنار گذاشته و به بيان صرف وقايع مي‌پردازند.

مهدي مير‌كياني، نويسنده، نيز با تاكيد بر لزوم جدا كردن ادبيات از تاريخ گفت: بايد اين موضوع بين داستان‌نويسان جا بيفتد كه كجا بايد تاريخ گفت و كجا مي‌توان به وسيله ادبيات با احساسات ديني مردم سر و كار داشت.

وي با اشاره به اينكه مورخان مذهبي‏، قصه‌هاي ديني را محدود كرده‌اند، درباره مرز تخيل و داستان اظهار داشت: اگر ما قصه‌هاي مذهبي را گونه‌اي از قصه‌هاي تاريخي به‌حساب آوريم‏، مي‌توانيم بستر داستان را يك حادثه تاريخي قرار داده و آن را با كمك تخيل بسط دهيم. اما اين نوع نگاه به ادبيات ديني مشكلاتي دارد. چون در اين صورت مرز داستان تاريخي و ديني تفكيك‌پذير نيست.

ابراهيم حسن‌بيگي نيز با اشاره به اينكه در بيان محض تاريخ دست نويسنده باز‌تر است‏، درباره حساسيت‌هاي مربوط به ادبيات ديني گفت: در تاريخ هرقدر ويژگي‌هاي شخصيت‌ها را دستكاري كنيم كسي اعتراض نمي‌كند چون حساسيت‌ها كمتر است. چون مورخان احساس مي‌كنند كه نويسنده در تاريخ دست مي‌برد اما آن را مخدوش نمي‌كند.

وي درباره ارتباط نويسندگان با علماي ديني گفت: متاسفانه ارتباط بين نويسندگان و علماي ديني تقريبا گسسته است و علما بدون آنكه نويسنده را راهنمايي كنند تنها به انتقاد از او پرداخته و هر نوع خيال‌انگيزي نويسنده را نوعي بدعت به حساب مي‌آورند. به همين دليل است كه بسياري از نويسندگان خوب و متدين، نوشتن داستان‌هاي ديني را كنار گذاشته‌اند چون هيچ‌‌گاه از سوي روحانيون تاييد نشده‌اند. 

حسن‌بيگي نويسندگان كتاب‌هاي ديني را شخصيت‌هاي متدين خواند و گفت: نويسندگان ديني خود را حافظ دين مي‌دانند و به همين دليل است كه به نوشتن در اين حوزه مي‌پردازند. اما معضلات ريز و درشت باعث مي‌شود كه پرداختن به ادبيات مكتوب ديني كم باشد. 

ميركياني نيز پرداختن به ادبيات تئوريك ديني را بسيار مهم دانست و گفت: ما به عنوان يك نويسنده بايد از كارمان دفاع كنيم و راه‌حل‌هايي براي رفع مشكلات حوزه ادبيات ديني بيابيم. اما پيش از همه اينها و قبل از نوشتن صرف داستان‏‌، بايد يك سري زمينه‌هاي تئوريك را فراهم كرده و آنها را به شكل مكتوب درآوريم. 

ميرجعفري با بيان اينكه مرز ادبيات ديني و تعليمي مشخص نشده درباره ارتباط اين دو حوزه با هم اظهار داشت: داستان شازده كوچولو كه به عنوان كتاب قرن شناخته شده، ظاهرا براي كودكان نوشته شده؛ اما مفاهيمي كه در آن آمده براي همه گروه‌هاي سني و در دوران‌هاي مختلف مهم و خواندني است. در حالي كه شازده كوچولو را نمي‌توان كتاب ديني به حساب آورد. در حقيقت اين كتاب مفاهيمي را بيان مي‌كند كه با مباني ديني و اخلاقي درتعارض نبوده و حتي گاه به‌شدت با اين مباني هماهنگي دارند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها