دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۲:۴۴
كتاب كهن ونديداد، روشنگر ديرينه‌ترين دوره‌هاي تاريخ ايران

دكتر طالع، پژوهشگر تاريخ و تمدن ايران در نشست بررسي «ديدي نو از كتاب كهن ونديداد» گفت: آنچه از اوستاي كهن باقي مانده، بخش‌هايي‌اند كه در روزگار ساسانيان تدوين شده‌اند. ونديداد را مي‌توان به «قانون ديوستيزي» يا «قانون ضد ديو» ترجمه كرد. اين كتاب كهن، روشنگر ديرينه‌ترين دوره‌هاي تاريخ ايران باستان است.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، دكتر هوشنگ طالع پژوهشگر تاريخ و تمدن ايران در نشست بررسي «ديدي نو از كتاب كهن ونديداد» گفت: آنچه امروزه از اوستاي كهن در دست داريم، شش دفتر است كه عبارت از گاهان (يا: گات‌ها) كه سرودهاي اشو زرتشت است و يسنا، يشت‌ها، ويسپرد، خرده اوستا و ونديداد را شامل مي‌شود. ونديداد را مي‌توان به «قانون ديو ستيزي» يا «قانون ضد ديو» ترجمه كرد، هر چند در اين كتاب از ديو سخني به ميان نيامده است. 

وي كه شب گذشته (11 مردادماه) در بنياد فرهنگي جمشيد سخن مي‌گفت، با اشاره به گردآوري اوستا در دوره ساسانيان افزود: آنچه از اوستاي كهن باقي مانده، بخش‌هايي‌اند كه در روزگار ساسانيان تدوين شده‌اند. بخش‌هاي يكم و ششم اوستا (يعني گات‌ها و ونديداد) دست نخورده و بسيار ارزشمندند. آنچه از اين دو بخش در روزگار ساسانيان وجود داشته، به ما رسيده است اما بخش‌هايي از اوستا هم مانند يشت‌ها در گذر زمان تغييراتي پذيرفته است. 

نويسنده كتاب «تاريخ تجزيه ايران در 3 جلد» خاطرنشان كرد: مورخان مي‌گويند اوستاي كهن بر 10 يا 12 هزار پوست گاو و به خط زر نوشته شده بود. اگر بخواهيم اين 12 هزار پوست گاو را به اندازه‌هاي امروزي حساب كنيم، نزديك به 50 هزار برگ كاغذ (در قطع وزيري) خواهد شد. اين حجم از كاغذ، 50 ميليون واژه را دربر مي‌گيرد. 

وي با اشاره به دانشنامه ايرانيكا گفت: دانشنامه‌هاي امروز جهان مانند دانشنامه ايرانيكا نيز همين اندازه واژه دارند. پيداست كه اوستاي كهن، كتاب عظيمي بوده و حجمي از اطلاعات را در برداشته است. ضمن اين كه خود واژه اوستا نيز به معناي دانشنامه است. 

مولف كتاب «چکيده تاريخ تجزيه ايران» خاطرنشان كرد: بسياري از دانشمندان ايران در قرن‌هاي نخستين اسلامي، به منابع كهن باستاني ايران و از جمله اوستا دسترسي داشته‌اند. براي نمونه عزيزالدين نسفي را مي‌توان نام برد كه در كتابش با عنوان «انسان كامل» انديشه‌هايي را بيان مي‌كند كه نه تنها يافته‌هاي امروز دانش بشري آن را تاييد مي‌كند، بلكه نشان مي‌دهد او مجموعه‌اي از دانش باستاني ايران را در دست داشته است. 

وي با بيان اين كه «هيچ دانشي خلق‌الساعه و يكباره پديد نمي‌آيد و هر نظريه‌اي پيشينه‌اي تاريخي دارد» افزود: تصور اين كه نسفي يا ابوريحان بيروني يا پورسينا يكباره و بدون آن پيشينه تاريخي به علوم دست يافته‌اند، نادرست خواهد بود. هرگز هيچ دانشي از زمين نمي‌جوشد بلكه بايد روندي را طي كند تا نسل به نسل به پختگي و كمال برسد. بي‌گمان نسفي و ديگران به منابع كهن ايران دسترسي داشته‌اند كه توانسته‌اند از علومي سخن بگويند كه دانش امروزي آن را تاييد مي‌كند. 

اين شاهنامه‌پژوه يادآور شد: بخش‌هايي از اين دانش باستاني را مي‌توان در دو فرگرد نخست ونديداد و نيز فرگرد فرجامين اين كتاب يافت. اين دو فرگرد آغازين و پاياني با بخش‌هاي ديگر ونديداد اندك تفاوتي دارند. به هر روي اين بخش‌ها دربر دارنده كمابيش پنج هزار سال از تاريخ ايران است. 

وي به شاهنامه فردوسي اشاره كرد و گفت: در شاهنامه، جهان ايراني با كيومرث آغاز مي‌شود. اين به دليل دگرگوني‌هايي شكل مي‌گيرد كه بعدها در تاريخ ما پديد آمده است. روشن است كه در اين ميان يك دوره پنج هزار ساله «جم ويونگهان» ناديده و فراموش شده است، در حالي كه در ونديداد، به درستي آغاز جهان را (بنا بر باورهاي ايراني) از جم ويونگهان دانسته شده است. 

استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: جم ويونگهان ونديداد با جمشيد شاهنامه فرق دارد و اين دو يكي نيستند. بنا بر محاسبات نجومي، بين شش تا هفت هزار سال فاصله ميان اين دو بوده است. ترديدي نيست كه ونديداد بخش‌هايي از تاريخ ايران را بازگو مي‌كند، افزون بر اين كه بخش‌هاي مهم ديگري نيز دارد كه در جاي خود بسيار با ارزش‌اند. همانند بخشي كه درباره حقوق است. مي‌توانيم نخستين قوانين حمايت از حيوانات را در ونديداد بيابيم يا قوانين حمايت از زنان و قوانين ضد سقط جنين، نخستين بار در ونديداد آمده كه از اين رو در خور نگرش تازه است. 

طالع به بخش تاريخي كتاب كهن ونديداد اشاره كرد و گفت: پيش از پرداختن به بخش تاريخي ونديداد، يادآوري اين نكته اهميت دارد كه اوستاي كهن، در حمله اسكندر مقدوني پراكنده شد. اوستايي كه به دست اسكندر افتاد، در «دژنپشت» نگهداري مي‌شد، يعني همان جايي كه امروزه به آن «كعبه زرتشت» مي‌گويند. 

وي افزود: اگر بناي مذكور را نگاه كنيم، مي‌بينيم روزنه‌هايي در آن ايجاد شده است تا تغييرات جوي و گرما و سرما بر محتويات درون دژنپشت اثر نگذارد و آنها را از تابش آفتاب محافظت كند. اين‌ها و تمهيدات ديگر، براي نگهداري از اوستايي بوده است كه در دژنپشت گذاشته شده بود. حفاظت از نسخه‌هاي خطي و كهن در درازناي تاريخ نيز رعايت مي‌شده است. 

پژوهشگر فرهنگ و تمدن ايران يادآور شد: در روزگار اشكانيان اوستاي پراكنده را گردآوري كردند. در اين جمع‌آوري بخش‌هاي تاريخي اوستا كمتر آسيب ديد اما بخش حقوقي ونديداد را در هر تنظيم، روز آمد كردند. به سخن ديگر، آن را با مسايل حقوقي روز تطبيق دادند. پيداست در اين تغييرات، بخش‌هايي از مسايل حقوقي دگرگون شد. در روزگار ساسانيان، پادشاهان اين سلسله، دستور به جمع‌آوري نسك‌ها (كتاب‌هاي) اوستا دادند اما متاسفانه بخش‌هاي مربوط به مادها و هخامنشيان و اشكانيان را از آن برداشتند. 

وي افزود: در اين روزآمد كردن‌ها، بخش‌هايي از ونديداد تغيير كرد. اگر دو فرگرد آغازين و فرگرد پاياني ونديداد با فرگردهاي ديگر اندك تفاوتي دارند، به‌خاطر همين به‌روز كردن اين كتاب بوده است. نكته ديگري كه در بررسي ونديداد بايد به آن توجه كرد، اين است كه جاي فرگرد اول و فرگرد دوم، در اين كتاب تغيير كرده است. به اين معنا كه ابتدا بايد فرگرد دوم را خواند و سپس سراغ فرگرد آغازين رفت. به اين دليل كه در فرگرد اول از مهاجرت مردمان «ايرانويج» سخن به ميان مي‌آيد، در حالي كه پيش از مهاجرت، جمكرد را ساخته بودند و از اين بنا در فرگرد دوم سخن رفته است. 

وي به واژه جمكرد اشاره كرد و افزود: جمکرد دژ ساخته جمشيد است كه به فرمان اهورامزدا در اعماق زمين بنا کرد تا چون کشتي نوح (ع) حافظ انسان‌ها، جانوران و گياهان نيکوي زمين باشد. ايرانيان باستان معتقد بودند اين دژ تا روز رستاخيز در زير زمين پنهان خواهد ماند و بعد در آن روز بازماندگان کنهسال برنايش به ياري موعود نهايي عالم خواهند شتافت تا اهريمن و يارانش را از جهان بزدايند. توصيف اين دژ در ونديداد اوستا آمده است. 

استاد دانشگاه گفت: بر پايه ونديداد نخستين انسان ايراني، جم ويونگهان است. او توانست ايرانيان را از گزند سرماي هولناكي كه در ونديداد به آن اشاره شده است، نجات دهد. از اين رو مقام جم بسيار بالا برده شده، به گونه‌اي كه گفته‌اند او با اهورامزدا سخن گفت. بنا بر ونديداد، اهورامزدا از جم مي‌خواهد «ور جمكرد» را بسازد. جمكرد جايي بوده است كه مردم براي در امان ماندن از سرما به آن پناه مي‌برده‌اند. اين جمكرد در «ايرانويچ» قرار داشت. 

طالع به يافته‌هاي باستان‌شناسي اشاره كرد و گفت: امروزه يافته‌هاي باستان‌شناسي و مطالعات زمين‌شناسي اين اجازه را به ما مي‌دهد كه تاريخ استقرار ايرانيان در جمكرد را به دست آوريم. مي‌دانيم كره زمين چهار يخبندان بزرگ را ديده است. زمين‌شناسان مي‌گويند آخرين يخبندان 10 هزار سال پيش از ميلاد مسيح روي داده است. پس تاريخ پايان يخبندان و بيرون آمدن ايرانيان از جمكرد روشن است. 

وي افزود: يكي از اين جمكردها در نوش آباد كاشان يافته شده است. در آنجا شهر بزرگي بوده كه در زير زمين قرار داشته است. مطالعه اين شهر زيرزميني ما را قادر مي‌سازد تصويري از جمكردي كه در ايرانويج وجود داشته است، در ذهن مجسم كنيم. 

مدير پژوهشكده فرهنگ و تمدن ايران زمين خاطرنشان كرد: دو فرگرد آغازين ونديداد از مهمترين اسناد كهن تاريخ ماست. اگر اين دو فرگرد نبود، چند هزار سال از تاريخ ايران در تاريكي و فراموشي مي‌ماند. از اين رو توجه به ونديداد (جداي از ارزش‌هاي ديگري كه دارد) براي بازشناخت بخشي از تاريخ ما ضرورت دارد. 

وي در پايان سخنانش يادآور شد: ممكن است برخي از رويدادهايي كه در ونديداد به آن اشاره شده است، نمادين باشد اما مهم اين است كه چنان انديشه‌هايي در ميان ايرانيان كهن وجود داشته است و آنها تاريخ خود را به گونه اسطوره‌اي نگهداري كرده‌اند چرا كه اسطوره جداي از تاريخ نيست، اما تاريخي است كه زمان و مكان ندارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط