خالقي مطلق، در بزرگداشت فردوسي، گفت: آنچه فردوسی را شاعر بزرگ و جهانی می سازد و او را فراتر از شاعر ایرانی بودن می برد ارزش های هنری شاهنامه است./
جلال خالقي مطلق
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، جلال خالقي مطلق در بزرگداشت فردوسي كه پنجشنبه (۳۱ ارديبهشتماه) شب هنگام برگزار شد، گفت: فردوسي زمينهاي را فراهم ساخته تا مردم ايران هويت، فرهنگ و تاريخ خود را در شاهنامه بجويند و پيدا كنند. آنچه فردوسي را شاعری بزرگ و جهاني ميسازد و او را فراتر از شاعر ايراني بودن، ميبرد ارزشهاي هنري شاهنامه است. كتاب او آميزهاي از حكمت، فلسفه و جستارهاي اخلاقي است. پس ما حق داريم كه به فردوسي و شاهنامه او افتخار كنيم و آن را مايه سربلندي خود بدانيم.
وي به جهان اسطورهاي شاهنامه پرداخت و گفت: بسياري از رويدادها كه ما به آن، نام اسطوره ميدهيم، پايه تاريخي و آييني دارند و روشنگر حقايقياند كه در زمانهاي دور، روي داده و سپس به صورت اسطوره درآمدهاند. گاهي، اصل آن رويدادها براي ما قابل شناسايي نيست و گشودن رمز آنها به سادگي انجام نميگيرد؛ اما گاه نيز پيش ميآيد كه پيوندگاه اسطورهها را درمييابيم و به بنيان و هسته آن پيميبريم.
مصحح شاهنامه ۸ جلدي، با اشاره به يكي از بنمايههاي اسطورهاي شاهنامه افزود: در اسطورههاي ما، بارها به جامجم، اشاره شده. نه تنها در شاهنامه از جامجم نام برده ميشود بلكه عارفان ما نيز در سخنان خود از آن ياد كردهاند. اشاره شاهنامه به جامجم در داستان «بيژن و منيژه» است. هنگامي كه بيژن در مرز توران، دربند ميافتد ،كيخسرو، شهريار ايران در جام مينگرد و درمييابد كه او در چاه افراسياب زنداني شده. آنگونه كه از درونمايه داستان ميتوان دريافت اين جام همه نشانههاي نجومي و ستارهشناسي را بر پيكره خود داشته، اما پرسش اين است كه جامجم چيست و كاربردي کدام است؟
خالقي به رمز گشايي اين اسطوره ايراني پرداخت و گفت: هنگامي كه شاهنامه را ويرايش ميكردم به داستان بيژن و منيژه كه رسيدم شك نداشتم، جامجم كاربردي مذهبي داشته و در آن نوشيدنی آييني ميريختهاند. اما براي آنچه دريافته بودم دليل استواري نداشتم. تا اينكه به كتاب «آسيانوس» نويسنده يوناني سده دوم ميلادي برخوردم. در كتاب او نوشته شده كه ايرانيان در بزمها و آيينهاي ديني خود از جامي كه گنجايش بسيار داشته استفاده ميكردند. آسيانوس مينويسد، روي اين جام شكل خورشيد، ماه و ستارگان و نشانههايي از چگونگي پديد آمدن جهان بر روي آن كنده شده بود.در اينجا دريافت،م جامي كه آسيانوس از آن سخن ميگويد، همان جام كيخسرو يا جامجم است. به اين مسئله اشاره كردم تا گفته باشم كه اسطورههاي ما خاستگاه تاريخي دارند و هسته آنها از رويدادهاي واقعي شكل ميگرفته است.
ويرايش شاهنامه به دست يك ايراني، افتخار ماست از ديگر سخنرانان اين نشست، علي دهباشي، سردبير مجله بخارا بود، وي با ستايش از كار خالقي مطلق، در ويرايش شاهنامه، گفت: دكتر خالقي، زندگي خود را صرف ويرايش شاهنامه کرد. اكنون ما ايرانيان، داراي شاهنامهاي شدهايم كه به دست يك دانشمند ايراني ويرايش آن به پايان رسيده. پيش از اين ما بايد شاهنامههايي را ميخوانديم كه شورويها و آلمانيها تصحيح كرده بودند؛ اما امروز به خود ميباليم كه بزرگترين اثر زبان فارسي را يك دانشمند ايراني ويرايش كرده است.
دهباشي به پهناوري و ژرفاي شاهنامه اشاره كرد و افزود: آنچه در ميدان فراخ شاهنامهشناسي از سوی دانشمندان ايراني پديد آمده، ارزش زیادی دارد و در بسياري جاها، بر شناخت ما از شاهنامه ميافزايد. آنچه امروزه از رمز و راز شاهنامه ميدانيم وامدار تلاش دانشمندان و پژوهشگراني است كه عمر خود را در اين راه گذاشتهاند. برجستهترين آنها بيگمان دكتر خالقي است كه در رمزگشايي و شناخت نكتههاي پيچيده و دشواريهاي خوانش شاهنامه، جستارهاي دانشورانهاي نوشته و آغازگر دورهاي ديگر از شاهنامهپژوهي شدهاند.
وي افزود: خالقي از يكسو با تسلطي كه بر شيوههاي نقد ادبي در دنياي غرب دارد و از سوي ديگر با شناخت بنيادين و گسترده از ادبيات فارسي و شاهنامه، كارنامه درخشاني پديد آورده كه رهآورد آن، افزون بر ويرايش شاهنامه، نگارش بيش از يكصد مقاله است و بيهيچ گزافهاي ميتوان گفت، بدون خواندن آنها نميتوان جهان ذهني و فكري فردوسي را بازشناخت.
دهباشي در پايان سخنانش به بايستگي توجه افزونتر به شاهنامه پرداخت واظهار داشت: از اين نشستها كه بگذريم كاري كه بايد براي فردوسي و شاهنامه انجام شود و درخور و سزاوار نام آن استاد سخنور باشد انجام نشده. هرچه هم که هست، نتيجه كوششهاي فردي كسانی مثل دكتر خالقي است كه عمر گرانبهاي خود را بر سر اين كار گذاشتهاند. سامانه آموزشي ما در دورههاي پيشدانشگاهي و پس از آن بايد ابزاري بهدست دانشجويان بدهد تا به ژرفاي انديشههاي شگفتآور فردوسي دست پيدا كنند و اين كتاب جاودانه را از ديد مفهومي و جهانبيني بازشناسند.
فرهنگ ايراني به دست فردوسي كالبدشكافي شد در اين نشست، پيام دكتر اردشير خورشيديان، رئيس انجمن موبدان تهران، براي حاضران در جلسه خوانده شد، در بخشي از اين پيام آمده بود: فردوسي همانند پزشكي چيرهدست، ايران و فرهنگ ايراني را كالبدشكافي كرد و چون درد را دريافت درمان درست را نيز ارايه داد و در فراهم كردن شاهنامه كوشش كرد. فردوسي با ريزبيني و ظرافت بيمانند، سره را از ناسره جدا كرد و خرد و وجدان انساني را به داوري برگزيد و ايرانيان را آگاهي بخشيد و با هويت فرهنگي خويش آشنا كرد. چشم دل مردم را نسبت به حقايق تاريخي و ارزشهاي فرهنگي خويش بينا كرد.
ديدگاه فردوسي گستره جغرافيايي ايران بزرگ است اسفنديار اختياري، نماينده ايرانيان زرتشتي در مجلس شوراي اسلامي، با اشاره به ستايش ايران از سوي فردوسي، گفت: فردوسي تنها بهگستره جغرافيايي ايران نمينگرد. او فرهنگ ايراني را درنظر دارد. اين فرهنگ دربردارنده زبان، خط و تاريخ ايران است. هنگامي كه فردوسي از ايران سخن ميگويد تمامي ايران را با همه نشانههايش پيش چشم ميآورد. پس نميتوان هيچ تكه يا بخشي از فرهنگ ايران را جدا كرد و ناديده گرفت.
رستم خسروياني، رئيس انجمن زرتشتيان تهران، به ارزشهاي والاي فردوسي براي زنده كردن زبان فارسي و پايداري فرهنگ ايراني اشاره كرد و اهميت او را در نگاه جهانيان تا به آن اندازه دانست كه سازمان جهاني يونسكو به پاسداشت گستردهتر و افزونتر فردوسي و كتاب جاودانه او برخاسته است.
رادمان خورشيديان،دبیر کانون دانشجویان زرتشتی، ضمن سپاسگزاری از کسانی که کانون را در بر گزاری این نشست یاری دادند، ابراز اميدواري كرد، برنامهاي كه آماده ساختهاند درخور و شايسته جايگاه فردوسي باشد.
خواندن سرودههاي سپند «گاتا» توسط «ياسمن تيراندازي» و «شهريار بهرامي» در ابتداي نشست و نيز چكامهخواني بانو «توران شهرياري» از ديگر بخشهاي آيين بزرگداشت فردوسي بود. شاهنامهخواني «چيستا جمشيديان» و «رامتين شهرت»، اجراي هم نوازي موسيقي «مهرداد خادمي» و «مهران كاوياني» و روايت داستاني «بيژن و منيژه» شاهنامه فردوسي، توسط هموندان كانون دانشجويان زرتشتي در ميان برنامهها و سخنرانيها از ديگر برنامههاي بزرگداشت فردوسي بود. نمايشگاه كتاب و نشريات نيز از بخشهاي جنبي بزرگداشت فردوسي و شاهنامه بهشمار ميرفت.
بزرگداشت فردوسي، پنجشنبه ۳۱ ارديبهشت شب هنگام، در جشنگاه خسروي تهران به كوشش كانون دانشجويان زرتشتي برگزار شد.