وبلاگها و وبسايتهاي ادبی هفته گذشته با انتشار مطالب متنوعي درباره سعدي، تولد چند نويسنده، مرگ نويسنده انگليسی، چند سروده جديد، معرفي تازههايي در نمايشگاه كتاب، و احضار یک داستاننویس به دادگاه به دلیل نشر اکاذیب درباره محصولات شرکت ایرانخودرو، به روز شدند.
سعدي برگردان فرهنگ ايران
محمدجعفر ياحقي كه يافتهها و دريافتههای خود را در «ميان ماندن و رفتن» مي نويسد، مطلبي را با عنوان «مشتاقی و مهجوری» منتشر كرده و در اين مطلب درباره بزرگداشت روز سعدي در دوم ارديبهشت و البته با يك روز تاخير در دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي نوشته است.
ياحقي در ادامه اين مطلب گفته است: «سخن بر سر اين بود كه سعدي برگردان فرهنگ ايران است : يك مجموعه كامل از همه آنچه كه داشته و نداشتهايم؛ با همه فرازها و اندكي هم فرود، از آن دست كه بودهايم. شگفتا كه امروز هم سعدي همان سرنوشت ايران را پيدا كرده است: مهم، اما ناشناخته، طناز و دلارام اما غريب و چشم به راه. اين درحالي است كه در گذشتههايي، كه براي دنياي پر شتاب امروز خيلي دور و دير است، تابناك و يكهتاز بوده است بهويژه در دنياي غرب؛ اين را بايد از لامارتين و ويكتورهوگو و امرسون بپرسيم.»
پاگرد و سروده جديد
سارا محمدي اردهالي از شاعران جوان و نويسنده وبلاگ پاگرد يكي از اشعار خود را كه در اول ارديبهشت سروده، منتشر كرده كه عنوان آن «احتمال امروز» است:
«شروع آخر امروز است
هوا نیمه ابری
آفتاب دزدکی
مورچههایی که آرام بعدازظهر را تا غروب طی میکنند
چه دلی دارند».
«غزلداستان» باز گشایی میشود
محسن فرجي نويسنده وبلاگ «غزلداستان» كه از اول اسفند سال ۸۷ وبلاگ خود را بروز نميكرد و به قول خودش تعطيل بود؛ ارديبهشت امسال دوباره به وبلاگنويسي بازگشت -- با خبري از جناب دوست.
اين خبر انتشار سومين مجموعه شعر محمدهاشم اكبرياني با عنوان «مثل كافهاي متروك» است.
فرجي درباره بازگشتش گفته است: «دو ماهی دور مانده بودم از اینجا. بعد که به فکر بازگشت افتادم با خودم گفتم برای حسن آغاز و تبرک با خبری از محمدهاشم اکبریانی شروع کنم؛ هم او که در این دنیای غریب جزو چهار پنج نفری است که برایم مانده است.»
صدای آبرنگها را بخوانيد
جليل صفربيگي نويسنده وبلاگ «واران» هفته گذشته ما را به خواندن يك وبلاگ جديد از يك شاعر دعوت كرده است: «شاعر توانا و محقق ارجمند حبیبالله بخشوده صدای آبرنگها را راهاندازی کردهاند. دعوت میکنم صدای آبرنگها را بخوانید.»
صاحب «امپراتوری خورشید» درگذشت
كمال سعيدي دهقان در «سيب گاز زده» نیز خبر درگذشت «جیمز گراهام بالارد» نویسنده انگلیسی رمانهای «امپراتوری خورشید» و «تصادف» را با عنوان «جی.جی. بالارد درگذشت» منتشر كرده است.
دهقان درباره اين نويسنده گفته است: «جی.جی. بالارد از پایهگذاران بهنام موج نوی ادبیات علمی تخیلی سالهای ۱۹۶۰ محسوب میشود و جایگاه ویژهای در ادبیات داستانی نیمقرن گذشتهی کشور انگلستان دارد.»
وي ادامه داده است: «روزنامهی گاردین سه رمان «دنیای غرقشده»، «تصادف» و «مردم هزاره» را از بهترین آثار بالارد معرفی میکند؛ اما «امپراتوری خورشید» نیز از آثاریست که اغلب منتقدان ادبی بر اهمیتش اتفاق نظر دارند. «امپراتوری خورشید»، «برج» و «ساحل پایانی» با ترجمهی خوب «علیاصغر بهرامی» از داستانهای خواندنی بالارد به زبان فارسی هستند.»
جشن تولد در «تادانه»
يوسف عليخاني نويسنده وبلاگ « تادانه» با توجه به روزهای هفتم، هشتم و نهم ارديبهشت كه به ترتيب مصادف بودند با تولد «محمد محمدعلي»، «سيمين دانشور» و «شيوا ارسطويي» سه نويسنده کشور، با يادداشتي كوچك و معرفي چند كتاب اين سه نويسنده، به آنها پرداخته است.
ترجمهای از «جومپا لاهيري» در نمايشگاه ۲۲
ترجمهها و نوشتههاي اميرمهدي حقيقت در مطلبي با عنوان «خبر تازه از خاك غريب» از ترجمه و انتشار «خاك غريب» و ارائه آن در نمايشگاه ۲۲ خبر داده است.
حقيقت در اين مطلب به چگونگي و نحوه انتشار اين كتاب در ايران پرداخته و گفته است: « اصل، خود كتاب «خاك غريب» است كه شمارش معكوس برای ديدنش را بايد آغاز كرد. من خودم در مقام مترجم، اول از همه توی صف خواهم ايستاد. پس حسين، محمد، چاپچیها، ابر و باد و ... . من جنبيدم. شما هم بجنبيد!»
«سالهای تاكنون» در «آينه»
عبدالجبار كاكايي نويسنده «سالهاي تا كنون» كه اشعار و ترانههای او را در بر ميگيرد ترانهاي با عنوان «آينه» را در این فضا قرار داده است.
«مث آينهاي شكسته رو زمينم
حالا بهتر ميتونم تو رو ببينم
حالا من هزار تا دل هزار تا دستم
حالا من هزار تا آغوش ِ شكستهم»
در انتظار تصحیح تازهای از «کلیات شمس»
سيد علي ميرافضلي در «اسپريچو» در مطلبي با عنوان «غزليات شمس تبريز به گزينش شفيعي كدكني» قرار داده و درباره اين کتاب گفته است: «تازهترین کتاب شفیعی کدکنی چند ماه پیش با عنوان غزلیات شمس تبریز در دو جلد و توسط انتشارات سخن به بازار آمد. شفیعی کدکنی سالها پیش (۱۳۵۲) گزیده غزلیات شمس را منتشر کرده بود که تا امروز بارها و بارها په چاپ رسیده است.»
افضلي در ادامه آورده است: «دکتر شفیعی کدکنی از معدود استادان ادبیات فارسی است که همزمان در چند حوزه کاری دارای آثاری رهگشا و پیشرو است.»
وي در پايان اين مطلب اشاره كرده: « تنها نکته باقی مانده، دریغی است ازین دست که ایکاش دکتر شفیعی کدکنی، دست به کار تصحیح تازهای از «کلیات شمس» میزد و متن منقح و آبرومندانهای از اشعار این شاعر عارف عرضه میداشت که در موقعیت فعلی، هیچ کس را صلاحیتی بیش ازیشان برای انجام این مهم نیست.»
شعر با صداي شاعر
يوسفعلي ميرشكاك شاعر و نويسنده «هو الاول و الاخر والظاهر و الباطن» يكي از سرودههايش با عنوان «وحشت» را با امكان دانلود فايل صوتي آن با صداي خودش قرار داده است.
« وحشت از آیینههای روبرو را میشناسم
رو نیاوردن به سوی گفتگو را میشناسم
با من از این کوچه بگذر آن خیابان را رها کن
چند و چون ِ هیچ و پوچ ِ های و هو را میشناسم»
«جمعه، خیابان ولیعصر» در نمايشگاه ۲۲
آرش شفاعي شاعر، روزنامهنگار و نويسنده وبلاگي با نام خودش، خبر از انتشار مجموعه شعر جديدش با عنوان «جمعه، خیابان ولیعصر» را كه در نمايشگاه كتاب ۲۲ ارائه میشود، به نقل از خبرگزاری فارس منتشر كرده است.
«مرگ بازی» ماجرا میآفريند
رضا شكراللهي نويسنده وبلاگ «خوابگرد» مطلبي با عنوان «شکایت از یک داستاننویس، بهخاطر پژو ۴۰۵!» را منتشر كرده است و در آن به ماجراي پدرام رضاییزاده كه به خاطر یکی از داستانهای کتاباش «مرگبازی»، به دادگاه فراخوانده شده پرداخته است.
شكراللهي در ابتداي اين مطلب گفته: «هرچند این روزها در حد ملالآوری، اتفاقات عجیب و غریب بسیاری رخ میدهد، ولی این یکی شاید واقعاً شگفتزدهتان کند!»
وي در ادامه آورده است: «شاکی او «ایرانخودرو» و اتهاماش «نشر اکاذیب، غیراستاندارد و عامل مرگ و میر معرفی کردن محصولات ایرانخودرو» ست!»
نويسنده خوابگرد در ادامه مطلبش چند سطري از اين داستان را قرار داده و در پايان گفته است: «با همه این حرفها، يك نکته این ماجرا برایم بسیار جذاب است: اتهام نشر «اکاذیب» در مورد آتش گرفتن پژو ۴۰۵! به قول دوستی، رضاییزاده باید برود دادگاه جواب چه چیزی را بدهد؟ جواب این را که چرا در داستانش از آتشگرفتن خودروی ساخت ایرانخودرو جلوگیری نکرده است؟»
نظر شما