سه‌شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۱:۰۱
جاي نظريه‌پردازي در تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي خالي است

به گفته «محمدحسن رجبي» بر خلاف آنچه انتظار مي‌رود، بنيان‌هاي نظري و فلسفي بحث تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي از پيش تدوين نشده است. در آغاز انقلاب انتظار اين بود كه بعد از آرامش سياسي به اين بنيان‌ها پرداخته شود؛ ولي اكنون مي‌بينيم كه جاي نظريه‌پردازي در اين زمينه خالي است.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، دكتر «محمدحسن رجبي» در ميزگرد همايش تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي كه با عنوان «نظريه‌هاي تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي، آسيب شناسي، راه‌هاي برون رفت» برگزار شده بود گفت:‌ «دو جنبش پيش از انقلاب اسلامي ايران روي داد كه مي‌توان در اين زمينه به جنبش مشروطيت و نهضت ملي اشاره كرد.»

اين پژوهشگر انقلاب اسلامي كه عصر روز گذشته در تالار سوره حوزه هنري سخن مي‌‌گفت با اشاره به تفاوت‌هاي تاريخ انقلاب اسلامي با جنبش مشروطه و نهضت ملي افزود:‌ «جنبش مشروطه جنبشي بود كه نفي استبداد مي‌كرد؛ زيرا آن چه پديد آمد از آغاز مد نظر نبود و به همين دليل اين نهضت پايدار نماند.»

وي خاطرنشان كرد:‌ «فكر و انديشه جنبش مشروطه و نهضت ملي در اين جامعه نبود. اين جنبش‌ و نهضت ناپايدار ماند و به جز دستاوردهايي كه در حوزه ادبيات داريم چيز ديگري از خود بر جاي نگذاشت.»

اين تاريخ‌پژوه يادآور شد:‌ «در نهضت ملي وجه ايجابي آن مشخص بود و استقلال بسياري كه در گرو ملي كردن صنعت نفت بود بايد به دست مي‌آمد؛ ولي وجه سلبي آن مشخص نبود. استبداد و دربار كماكان در جامعه بوده و عوامل استبداد و استعمار در جامعه آشكار به نظر مي‌رسيد.»

وي افزود:‌ «مردم مي‌دانستند كه از تمام طبقات و لايه‌هاي اجتماعي چه چيزي پايه استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي بوده و اين سلب و ايجاب براي همه مردم روشن به نظر مي‌رسيد و نظام عليرغم همه طوفان‌هاي سياسي به راه خود ادامه داد. اين وجه در فرهنگ و شعور سياسي مردم رخنه داشت و به حسب دريافت‌هاي خود مسأله روشني را در برمي‌گرفت.»

«رجبي» افزود: «به نظر مي‌رسيد كه بنيان‌هاي نظري و فلسفي بحث تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي مباحث از پيش تدوين شده باشد و در آغاز انقلاب چنين انتظاري مي‌رفت كه بعد از آرامش سياسي به اين بنيان‌ها پرداخته شود؛ ولي جاي نظريه پردازي در اين زمينه خالي است.»

سخنران ديگر اين نشست، «قاسم تبريزي» تاريخ‌نگار انقلاب اسلامي بود كه گفت: «ما بايد در درجه نخست به نظريه‌پردازي و مكتب تاريخ‌نگاري اسلامي توجه كنيم؛ زيرا ما به مرحله تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي نرسيده‌ايم و آنچه در طي 30 سال گذشته منتشر شده، منابع و مأخذ براي تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي است.»

وي افزود: «هر كاري اگر نقد نشود نمي‌تواند به عنوان يك عنصر تاثيرگذار مطرح شود. ما بيشتر وقت، زمان و قدرت را صرف تدوين نظريه تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي مي‌كنيم. ماهيت انقلاب اسلامي، تاريخ‌نگاري و نوع نگرش نيز به سيره آن اختصاص دارد.»

اين تاريخ‌نگار انقلاب اسلامي خاطرنشان كرد: «آنچه مسلم است حوزه‌هاي علميه از تاريخ و تاريخ‌نگاري غفلت كرده‌اند. شهيد مطهري نيز در كتاب «جامع‌التواريخ» مي‌گويد عجيب است كه حوزه علميه از قضيه تاريخ‌نگاري غفلت كرده است.»

وي افزود: «اگر ما موفق به تأسيس و تبيين مكاتب و نگرش مكتب تاريخي شويم مراحل تاريخ‌نگاري راه خود را پيش مي‌گيرد و علم نظريه‌پردازي در حوزه تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي مصداق مي‌يابد.»

اين محقق و پژوهشگر يادآور شد: «هنگامي كه انقلاب به پيروزي مي‌رسد وقت‌ها و خيزش‌ها به وجود مي‌آيد و ما بايد ارزيابي و شناخت كاملي از سال‌هاي 54 و 55 داشته باشيم؛ زيرا نظام جمهوري اسلامي فرزند انقلاب است.»

وي افزود: «در نظام جمهوري اسلامي ما با شعار حاكميت قانون گسترش عدالت اجتماعي و ترويج و دفاع از كيان ايران به ميدان آمده‌ايم و پيروزي دين در گرو عدالت اجتماعي است.»

«تبريزي» خاطرنشان كرد: «ما در مسير تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي، مكتب تاريخ‌نگاري اسلامي، نگاه و بينش تاريخ‌نگاري در مقدمه راه هستيم. ما بايد ببينيم قرآن تاريخ را در جهت راهبردي به كدام سمت و سو مي‌كشاند يا تاريخ چه ارمغاني به ما مي‌دهد تا از ارايه الگوها و نمونه‌هايي كه در جامعه الهي و معنوي و انسان‌هاي كامل است عبرت بگيريم.»

همايش دو روزه «تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي» به همت موسسه خانه كتاب از صبح روز يكشنبه 6 ارديبهشت ماه در تالار سوره حوزه هنري آغاز به كار كرده و شب گذشته به كار خود پايان داد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط