یکشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۴
جنگ تحمیلی در پاییز سال چهارم؛ ما و قطعنامه 540 شورای امنیت

قطعنامه شماره 540 شورای امنیت، بدون هیچ اشاره‌ای به آغازگر جنگ، ایران و عراق را به ترک مخاصمه دعوت می‌کرد. قطعنامه، ظاهر بی‌طرفانه‌ای داشت، اما در واقع با همانند دیدن ایران و عراق شرایط نابرابری را ایجاد می کرد چرا که عراق شروع کننده جنگ محسوب می‌شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) قطعنامه 540 شورای امنیت سازمان ملل، حداقل روی کاغذ و به ادعای طراحانش، یکی از کوشش‌های این نهاد برای ختم جنگ میان ایران و عراق بود که تقریباً اواسط دوران دفاع مقدس انجام شد.

اما این کوشش، از همان ابتدای کار محکوم به شکست بود، چون چند واقعیت اساسی درباره شروع جنگ و تداوم آن را نادیده می‌گرفت یا مغفول می‌گذاشت. در کتاب «جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل» نوشته محمدعلی خرمی (مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس) می‌خوانیم که حتی پاکستان که یکی از کشورهای پیگیر برقراری صلح بود نیز به این قطعنامه انتقاد کرد و آن را فاقد ویژگی‌های لازم برای تدبیر مسأله دانست. نماینده این کشور در شورای امنیت، به نشانه اعتراض، به قطعنامه رای نداد.
 
در کتاب «نخستین عملیات بزرگ در شمال غرب: والفجر 4» کاری از علیرضا لطف‌الله زادگان و ایرج همتی آمده است که «نیاز نایک معاون وزارت امور خارجه پاکستان، در انتقاد از قطعنامه شماره 540 شورای امنیت سازمان ملل گفت: در این قطعنامه مواضع ایران نادیده گرفته شده است. وی ضمن دفاع از امتناع نماینده پاکستان در دادن رای به قطعنامه مزبور در شورای امنیت، تاکید کرد: مطالب این قطعنامه و رای‌گیری با عجله در مورد آن، به ضرر کوشش‌هایی است که برای حال عادلانه این مسأله انجام می‌گیرد. معاون وزارت امور خارجه پاکستان خاطرنشان کرد که این کشور براساس موضع بی‌طرف خود در جنگ عراق و ایران نقش سازنده‌ای در سازمان ملل برای پیشرفت در حل این مسأله ایفا نموده و اگر رای‌گیری با عجله انجام نمی‌گرفت و پیشنهادات نماینده ایران در قطعنامه مطرح می‌شد، شاید پیشرفتی برای حل این مسأله به دست می‌آمد.»
 
واقعیتی که نادیده گرفته شده بود
اما ایراد قطعنامه کجا بود؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش، باید بیانیه وزارت خارجه کشور خودمان را مرور کنیم. ایران در این بیانیه، که بیستم آذر ماه 1362 منتشر شد، تأکید می‌کرد که شرط اصلی در تحقق صلح همچنان لحاظ نشده است و از این‌رو کوشش صادقانه برخی اعضای شورای امنیت برای رسیدن به هدف ادعایی این نهاد کفایت نمی‌کند. «علی‌رغم صداقت و حسن‌نیت برخی اعضای مشخص شورا نسبت به ضرورت استقرار صلح عادلانه و پایدار، اقدام شورا در همان روش نامتوازن که از ابتدای جنگ تجاوزگرانه عراق دنبال کرده است باقی ماند.»
 
نظر ایران این بود که «قطعنامه 540 مصوبه 31 اکتبر 1983 شورای امنیت همانند قطعنامه‌های قبلی حفاظی برای عراق فراهم ساخته تا از پیامدهای جنگ تجاوزگرانه و جنایات بی‌شمارش علیه بشریت در امان ماند و این درحالی است که این قطعنامه، حق مردم ایران را که از ماجراجویی عراق متحمل صدمات زیادی شده‌اند، برای دستیابی به حقوق قانونی خود نادیده گرفته است.»
 
استدلال ما این بود که این جنگ، درگیری دو طرف با انگیزه‌های تقریباً مشابه و سهم برابر در شروع آن نیست، بلکه دفاع مشروع یک طرف در مقابل حمله و تجاوز طرف دیگر است. «آنچه در منطقه می‌گذرد مخاصمات نیست بلکه دردناک‌ترین جنگ تدافعی آزادی‌بخش از سوی جمهوری اسلامی ایران است و هدف کلی آن معکوس کردن پیامدهای جنگ تجاوزگرانه عراق و از بین بردن مظاهر آن است... هرگونه تلاشی از سوی شورای امنیت جهت ایجاد مکانیسمی که عراق را از حاصل تجاوزات خائنانه خود علیه مردم جمهوری اسلامی ایران امان نگه دارد، کاری عبث است که از جمله آن تشویق آشکار متجاوز با اجازه‌دادن به آن جهت گریز از مسئولیت‌های خود در مورد تجاوزاتی است که مرتکب می‌شود.»
 
وزارت خارجه ما در همان بیانیه، به تخطی شورای امنیت از منشور ملل متحد نیز اشاره می‌کرد. «این اقدامات (یعنی نادیده گرفتن متجاوز بودن عراق) تنها باعث می‌شود این رژیم فرصت یابد مأیوسانه به فضای مورد نیاز دست یابد تا با تجدید سازمان و تجهیزات اقدامات تجاوزگرانه دیگری را آغاز کند. بدیهی است منشور ملل متحد به شورای امنیت هیچ فرمانی را جهت تحقق این امر نداده است. از همین رو، جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارد که بند چهارم، موضوع را به‌طور خیلی سطحی مورد بحث قرار داده و فاقد هرگونه عنصر مثبتی برای تحقق صلح عادلانه و پایدار است.»
 
خلاصه حرف ما و تصمیم دبیر کل
ایران می‌گفت قطعاً با شورای امنیت و با دبیر کل سازمان ملل همکاری می‌کند، اما «اعتقاد راسخ دارد که هرگونه تلاش جهت میانجیگری در منازعه شانس دستیابی به نتایج مثبت را وقتی بهبود خواهد بخشید که شورای امنیت موضع متمایل خود به نفع عراق، یعنی متجاوز را تعدیل سازد. بنابراین دولت جمهوری اسلامی هیچ راهی جز ادامه سیاست گذشته خود و فاصله گرفتن از قطعنامه 540 (1983) شورای امنیت نخواهد داشت.»
 
بعد از پاسخ ایران، دبیر کل سازمان ملل متحد، که در آن زمان خاویر پرز دکوئیار بود، مأموریت‌هایی را به چند دیپلمات این سازمان سپرد و گزارشی خطاب به اعضای شورای امنیت نوشت. در بند چهارم این گزارش، به نقل از کتاب «جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل» می‌خوانیم که «در دوازدهم دسامبر 1983 دولت جمهوری اسلامی ایران به من اطلاع داد که از قبل تصمیم داشته نسبت به قطعنامه شورا عکس‌العمل مثبت نشان داده و خوش‌بینی خود را در مذاکرات اخیر به خاطر اینکه اطمینان یافته که اعضای مشخصی در شورا متوجه شده‌اند که سابقه گذشته شورا باید اصلاح گردد تا نتایج مثبتی حاصل شود.» پرز افزوده بود اما مفاد قطعنامه نظر ایرانی‌ها را جلب نکرد و آنان تصمیم به پذیرش این قطعنامه ندارند.
 
دبیر کل در بند پنجم نیز از ضرورت بازدید از مناطق غیرنظامی که هدف حملات عراق قرار گرفته صحبت می‌کرد و می‌گفت نماینده ایران در سازمان ملل تحقیق درباره استفاده عراق از سلاح شیمیایی را مطالبه می‌کند و خواهان بررسی کارشناسی این موضوع است. دبیر کل می‌دانست که راهی سخت و طولانی در پیش دارد و احتمالاً در کوتاه‌مدت به نتیجه مطلوب خودش نمی‌رسد. اما ناامید نبود. از این‌رو در بند پایانی گزارشش نوشت «همان‌طور که اعضای شورا مطلع‌اند اینجانب به همراه نماینده ویژه خود آقای اولاف پالمه اعلام آمادگی کردیم که جهت نیل به حل‌وفصل همه‌جانبه، عادلانه و شرافتمندانه مسائل مورد منازعه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق کمک کنیم.»
 
پرز می‌گفت «اینجانب قصد دارم به کلیه تلاش‌ها جهت توقف مخاصمات ادامه دهم.» او واقعاً چنین کرد. آنچه در توان داشت به کار بست تا جنگ را هرچه زودتر تمام کند. اما زمانی کوشش‌های او به نتیجه رسید که خواسته به حق کشور ما، یعنی تحقیق درباره تعیین طرف متجاوز از سوی شورای امنیت پذیرفته شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها